سفارش تبلیغ
صبا ویژن
براى پاسبانى بس بود مدت زندگانى . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلیمان قراجه داغی[368]
گزارشات و عکسهای کوهنوردان تبریز در مورد کوهنوردی سنگنوردی یخ نوردی و غارنوردی شماره تماس : 09144024255 ایمیل: Solei.sakhreh@gmail.com

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
گروه اینترنتی جرقه داتکو کوه قاف آناپورنا گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز سلیمان قراجه داغی چرا کوهنوردی...؟ تبریز کوه هم طناب دیواره بلند و انگشتان سرما زده حسن نجاریان کوهنورد اخبار کوهنردی کوه نوشت امید کوهستان دتا کوه تبریز کوه( دوچرخه سواری ) فرزند سبلان آپلود رایگان عکس آرام کوه ئاورین کوهنورد بوکانی چیلیک کلایمبینگ عکس آنلاین کوه نیوز کوهنوردان مریوان گروه کوهنوردی آلپ تبریز شبکه خبری صداقت فیلم و عکس کوهنوردی کوهنوردی، ورزش وسلامتی هیئت کوهنوردی استان همدان عشق کوهنوردی طبیعت دوست شیراز تک نورد سایت ابزار غارنوردی aerie پایگاه خبری کوهنوردی پایگاه اطلاع رسانی پزشکی کوهستان ایران رووش کرد سقز هئیت کوهنوردی استان آ.ش بخش بانوان هیئت کوهنوردی استان آ.ش هیئت کوهنوردی استان تهران خبرگزاری مهر ساوالان یا سبلان داغلی گرگر صخره 2 ع . رضا پور فدراسیون کوهنوردی فری متوو (سایت هواشناسی) گروه کوهنوردی پرستو باشگاه کوهنوردی اوج آپلود عکس آپلود عکس رقص طوفان نوبهار زندگی کوهنوردی ماگما ... فواد رضاپور دماوند ....حامد دشتی زاده گروه کوهنوردی وتوس ایستاده ام جون کوه گروه کوهنوردی هفت خوان کرج کانون کوهنوردان اوراز مهاباد بهسایت دره نوردی و غارنوردی پارس تولس
غار بتون فردوس

 

Batoon Cave


پس از انجام چندین برنامه آماده سازی در هفته های قبل از اجرای برنامه ، سرانجام زمان آغاز سفر به قصد پیمایش بزرگ ترین غار شرق کشور فرا می رسد.

 

چهارشنبه 7/9/86

ساعت 5 صبح در حالی که هوا بسیار سرد بود در محل ترمینال حاضر می شویم . کم کم بقیه افراد تیم هم می رسند . پس از تکمیل افراد تیم ، با اتوبوس ساعت 6 مشهد را به مقصد شهر فردوس ترک می کنیم . فضای خالی انتهای اتوبوس مکان مناسبی شده بود برای گپ زدنهای دوستانه تیم ما . ساعت 1115 ظهر در ترمینال فردوس بودیم . در فردوس از سرمای شدید مشهد خبری نبود و آفتنابی ملایم بر شهر می تابید . در ترمینال خلوت و پاکیزه فردوس نماز ظهر و عصر خوانده شد .

ساعت 12 مینی بوس که از قبل هماهنگ شده بود به ترمینال آمد و تیم 8 نفره ما را به روستای چرمه از توابع سرایان در شرق فردوس رساند . آخرین آذوقه غذایی هم در بین راه تهیه شد .

روستای چرمه روستایی کوچک اما بی پیرایه و زیبا بود . این روستا در ناحیه ای کوهستانی اما با کوههایی نه چندان مرتفع که نه می توان آنها را کوه نامید و نه تپه واقع شده است .

اولین چیزی که از بدو ورود به منطقه فردوس خودنمایی می کرد ، خان های یک طبقه ، شهرهای ساده و تا حد زیادی بدور از تبلیغات و جنجالهای مراکز بزرگ بود .

در روستای چرمه یک وانت نیسان کرایه شد تا تیم ما و وسایلمان را به مکانی به نام امام زاده پیر اباذر که نزدیکترین ابادی به دهانه غار بود برساند . جاده 8 کیلومتری چرمه – پیر اباذر که از پیچ و خم دره ها و کوههای این مناطق می گذشت ، مناظر بی بدیل و دست نخورده ای را به نمایش می گذاشت . صخره های کوتاه ، شیب های ملایم و خلوتی خاص ، ویژگی این کوهستان بود . بعد از دقایقی به پیر رسیدیم . با راننده نیسان قرار گذاشتیم قرار گذاشتیم که ساعت 7 صبح جمعه مجدداً به امامزاده بیاید و ما را به چرمه بازگرداند .

سر در بنای آرامگاه پیر به سبک کاروانسراها ومساجد قدیمی ساخته شده بود . بنای آرامگاه هم در حدود 200 – 300 متر زیربناداشت و به شکل مربع ساخته شده بود . متولی این بنا پیرمردی بود که به تنهایی در این جا زندگی می کرد و مشغول رسیدگی به درختان و باغ کنار آرامگاه بود .

از شرح حال پیر اباذر توضیح چندان مناسبی یافت نشد . اما آنچه که بر روی سنگ مزار او نگاشته شده بود ، وی را عالمی با تقوا و وارسته معرفی می کرد تا یک امازاده . ما او را تا اخر برنامه پیر صدا می کردیم .

سرویس بهداشتی ، آَشپزخانه و فضای امامزاده تمیز و مناسب بود .

در فضای سرد و ساکت پیر وسایلمان را گذاشته و بعد از صرف نهار در حالی که هنوز 2 ساعت به غروب آفتاب مانده بود ، برای تنوع و رفع خستگی ناشی از سفر با اتوبوس به چند قله کم ارتفاع اطراف پیر صعود کردیم . خط الراسی سنگی که دهانه غار بتون را در دامان خود داشت ، در نزدیکی پیر دیده می شد و ما را به خود فرا می خواند . منظره شهر سرایان و غروب سرخ آفتاب در کویر بیاد ماندنی بود . مقارن با تاریکی کامل هوا به پیر بازگشتیم . بعد از خواندن نماز و صرف شام زودتر به کیسه خواب رفتیم تا صبح زود آماده کار شویم .

 

پنجشنبه 8/9/86

ساعت 5 صبح بیدار باش اعلام شد . خوردن صبحانه ، بستن کوله مناسب غار و سرجمع کردن وسایل فنی و تقسیم آنها تا ساعت 7 بطول انجامید . سپس به سمت دهانه غار حرکت کردیم . مسیر از آنچه به چشم می آمد دورتر بود و باید تپه های متعددی را بالا و پایین می رفتیم . این کوهپیمایی با لوازم فنی سنگین کمی خسته کننده بود .

بالاخره ساعت 9 صبح به دهانه غار بتون رسیدیم . غار بتون دارای دو دهانه است که یکی از آنها از دور هم دیده می شود .

اما مسیر ورود ما به غار از این دهانه بزرگ نبود ، بلکه بعد از رسیدن به این دهانه ، با یک تراورس به سمت چپ در روی صخره ها به دهانه کوچکتر رسیدیم ، که منطقه آغاز کار ما بود .

حدود نیم ساعت برای به تن کردن لوازم فنی صرف شد . همگی مجهز به تجهیزات انفرادی همچون : صندلی ، ابزار فرود ، کلاه کاسک ، هدلامپ ، طنابچه پروسیک ، کارابین پیچ  و نوار اسلینگ شدیم . تیم ما با دوحلقه طناب و دو دستگاه بیسیم دستی کوتاه برد و یکسری لوازم فنی دیگر آماده دست و پنجه نرم کردن و شاید به تعبیر بهتر لذت بردن از بزرگترین غار شرق کشور به طول متر و عمق متر بود . بعد از برداشتن عکس یادگاری با پرده باشگاه ، ساعت 30/9 بود که وارد غار شدیم .

با روشن کردن هد لامپها سفر به تاریکی اعماق زمین شروع شد . در همان ابتدای کار باید از یک چاه 25 متری فرود می آمدیم که به نوبت این کار انجام شد . تا سرپرست تیم مشغول آماده کردن کارگاه فرود بعدی می شد ، دو نفر هم در انتهای مسیر قبلی مشغول حلقه کردن طنابها می شدند .

چاه دوم هم با فرودی در حدود 23 متر بدون مشکل خاصی تمام شد . انتظار افراد تیم در نوبت برای فرود آمدن در تاریکی و سرمای غار کاری خسته کننده و فرسایشی بود . اما چاره ای نبود . جالب این که در عمق زمین از منافذی باد سردی می وزید .

وقتی فرود از چاه دوم تمام می شد . همگی باید روی کلاهکی سوار می شدیم و در آنجا مستقر می شدیم . به علت کمبود جا برای نشستن ، اینجا کمی خطرناک بود . با احتیاط بر روی کلاهک سوار می شویم و سومین فرود خودمان را به طول تقریباً 40 متر شروع می کنیم . گفتنی است از این فرود عکسهای زیبایی به یادگار ماند . در پایین به جایی فراخ و مسطح رسیدیم . بعد از ورود به یک تالار دیگر ، طبق دستور سرپرست تیم وسایل اضافی را گذاشته و وارد یک مسیر فرعی غار شدیم . این مسیر قسمت زنده و فعال غار بود که تالاری از استلاکمیت ها بود . با دو فرود 10 متری وارد این تالار شدیم که بسیار هم زیبا بود . در انتهای این تالار مقداری آب بسیار زلال به چشم می خورد . به کمک یومار همگی بعد از بازدید از این تالار به تالار اصلی برگشتیم و آماده پیمایش ادامه غار شدیم . بعد از صعود از یک صخره کوتاه آماده فرود بعدی می شویم . فرودی بطول 20 متر که به یک تالار بزرگ دیگر منتهی می شد .

برای رسیدن به بالای چاه پنجم باز مقداری از مسیر را در حمایت صعود می کنیم و سپس یک فرود 24 متری انجام می دهیم .

در نهایت پس از آخرین فرود ( چاه ششم ) که تقریباً 45 متر طول داشت خودمان را به انتهای مسیر چاههای غار که محوطه ای پر از خاک نرم است می رسانیم . فرود از این مسیر با ریزش فراوان خاک و سنگ ریزه همراه بود .

گفتنی است که تمام کارگاههای مسیر از نوع سیم بکسل بودند که نو هم به نظر می رسیدند .

در تالاری در انتهای غار صدها خفاش از سقف آویزان بودند و صدای چرغ چرغ آنها همه جا پیچیده بود .

با وجود خستگی زیاد به نوبت از یک شیب سنگی 30 متری به کمک یومار صعود کرده تا به دهانه خروجی غار می رسیم . با مشاهده آسمان نفسی کشیده و خستگی امروز تا حدی از تنمان خارج شده است . ساعت 30 دقیقه بامداد صبح روز جمعه 9/9/86 بعد از 15 ساعت زندگی در تاریکی به سطح زمین رسیدیم .

خوشبختانه تلفن های همراه آنتن داشت و خبر پیمایش غار به دوستانمان در مشهد ارسال شد . بدون معطلی از دهانه غار سرازیر شدیم .

  

Beauties of Batoon Cave

جمعه 9/9/86

ساعت 30/2 بامداد به پیر رسیدیم . اولین کار گرم کردن شام و خوردن یک شام حسابی بود . ساعت 45/3 هم به کیسه خواب رفتیم . صبح ساعت 15/6 بیدار باش اعلام شد . با وجود خستگی زیاد ، به علت کمبود وقت به زحمت از خواب برخواسته و مشغول صرف صبحانه و بستن کوله ها شدیم . ساعت 30/7 هم از پیر خداحافظی کرده و با نیسان به چرمه بازگشتیم . تا رسیدن مینی بوس ، ساعتی را در دفتر مخابراتی روستای چرمه به استراحت گذراندیم . ساعت 40/8 بود که مینی بوس آمد و طبق برنامه قبلی به سمت آبگرم فردوس حرکت کردیم .

بعد از 2 روز فعالیت جسمانی و کسالت ، تن را به آب گرم معدنی و مفید فردوس می سپاریم ، گویی به یکباره تمام خستگی ها از تنمان خارج می شود . بعد از صرف نهار در جمع دوستان به کنار جاده مشهد – فردوس آمده و بالاخره ساعت 50/13 با اتوبوس راهی مشهد می شویم . ساعت 30/18 هم درحالیکه از بارش برف و هوای سرد غافلگیر شده بودیم ، وارد مشهد می شویم .

 
Oaj team

" پیروزی کوهنوردان را خودشان به تنهایی جشن می گیرند ، تنها قلب های پرطپش آنها به آنان شادباش می گویند و روح های آزاد و وارسته شان به کارشان ارج می نهند . "

 

اعضای تیم : وحید اشرفی ( سرپرست )، قدیر خادم رضا ، محمد صالحی ، علی شاکری ، بهروز آقابایی ، غلامرضا کاهانیان ، ریحانه افشاری و راضیه عارفی .


87/9/18::: 12:9 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ برای صعود به قله های آرارات ، آراگاتس و شاه داغی با ما تماس بگیرید شماره تماس : 04115244406 گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز http://www.azarjavanmc.com


+ جهت صعود به قله های آراگاتس و آرارات و شاه داغی با ما تماس بگیرید
+ برگزاری صعود به قله آرارات آدرس: تبریز-خ ثقه السلام- روبروی بانک رفاه- طبقه دوم- دفتر گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز تلفن های مورد نیاز:2350543-0411 رگجان09144060187 -قراجه داغی 09144024255 -صفا09141166904 تلفکس : 5244406-0411
+ صعود زمستانی آرارات گروه کوهنوردی آذر جوان تبریز در نظر دارد برنامه ای جهت صعود زمستانی به قله آرارات، به سرپرستی آقای صمد رگجان برگزار کند. تاریخ اجرای برنامه 17/11/88 الی 22/11/88جهت کسب اطالاعات بیشتر به سایت گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مراجعه نمائید و مدارک مورد نیاز و توضیحات بیشترhttp://www.azarjavanmc.com
+ آدرس کلوب ایدی http://solei2.cloob.com/
+ با سلان به همه دوستان عزیز با مطالب جدید به روز هستن
+ سلام گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مورخه 14-15 خرداد برنامه یخ نوردی در منطقه یخچال شمالی سبلان را برگزار می نماید .
+ عید نوروز رو به همه دوستان تبرک عرض می کنم بایراموز مبارک اولسون
+ با سلام به همه دوستا عزیز پیشاپیش عید نوروز را به همه شما تبریک عرض می نمایم اراک بازگشایی مسیر جدید به نام آذربایجان کرمان صعود قلل چوپار