فرود و پیمایش عمیق ترین چاه طبیعی ایران ( قلایچی )
غار قلایچی در 9 کیلومتری شمال شرقی شهرستان بوکان و در مجاورت محوطه باستانی قلعه قلایچی یکی از مراکز تمدن ماننایی ها قرار گرفته و از دسته غارهای طبیعی به حساب می آید که در اثر نفوذ آب در لابه های آهکی شکل گرفته و از نظر ساختار غار و کلاس غارنوردی می توان آن را از جمله ی غنی ترین غارهای مکشوف ایران به شمار آورد.
دهانه غار با قطر 8 متر در ارتفاع 1750 متری کوهی به همین نام قرار دارد. عمق غار تا رسیدن به کف تالار اول 110متر می باشد که مستلزم فرود بر روی تپه ای 20متری انباشته شده از سنگ ،فضولات و لاشه ی کبوترانی است که تا عمق 40 متری غار لانه کرده اند.
این چاه 110 متری عمیق ترین چاه طبیعی کشف شده در ایران است .
روز جمعه 30/11/88 ساعت 4 صبح با آقای رگجان منتظر دو تن از دوستان آقایان رضا اصغران و سلیمان قراجه داغی هستیم تا جهت پیمایش غار قلایچی به طرف شهرستان بوکان حرکت کنیم آنها نیز می رسند . زحمت وسیله نقلیه را نیز آقای جمشید قراجه داغی پدر دوستمان سلیمان کشیده و قرار است با خودروی شخصی شان ما را به منطقه ببرند . حرکت خود را آغاز می کنیم ساعت 30/7 به بوکان رسیده و یکی از بچه های باشگاه سنگنوردی بوکان آقای کیوان قادرپور که قرار بود با ما باشند را نیز سوار کرده و ساعت 30/8 در روستای قلایچی هستیم . پس از صرف صبحانه و آماده کردن وسایل بطرف دهانه حرکت می کنیم . پیاده روی تا دهانه حدود 20 دقیقه طوی می کشد . با سرعت و دقت لازم کارگاه اول جهت فرود آماده می کنیم . کارگاه اول بصورت طبیعی و با استفاده از سنگی بزرگ برقرار می شود . نفر اول سلیمان فرود می رود و پس از حدود 8 متر فرود به کارگاه دوم که کارگاه اصلی جهت فرود چاه است می رسد . پس از ایشان کیوان و من و آخر کار صمد . آقایان جمشید قراجه داغی و رضا اصغران نیز جهت پیشامدهای اتفاقی و مواظبت از کارگاه و لوازم سرچاه منتظر ما می مانند .
کار فرود از کارگاه دوم شروع می شود و پس از فرود 40 متری به کارگاه سوم که روی سکوئی ریزشی قرار دارد می رسیم . احتمال ریزش اجازه ایستادن هر چهار نفر ما را بر روی سکو نمی دهد ،بنابر این سلیمان و کیوان به کارگاه چهارم فرود می روند و صمد به کارگاه سوم می آید . طول فرود سوم 20 متر است که پس از 4 متر بصورت معلق است و برای فرود به کارگاه چهارم که آخرین کارگاه و بر روی طاقچه ای زیر کلاهک قرار دارد باید پاندولی کوچک به خود بدهیم تا زیر کلاهک و روی طاقچه قرار بگیریم . سلیمان کارگاه را برپا کرده و فرود می رود . و به همان ترتیب اولیه بقیه نفرات . طول فرود 50 متر و به صورت معلق است . فرودی طولانی در تاریکی که با نگاه کردن به نفرات پایین که تنها نوری از چراغ پیشانی شان دیده می شود ، به نظر تمامی ندارد . در طول فرود چکنده هایی بزرگ که از سقف غار آویزان هستند دیده می شوند . تالاری بسیار بزرگ که در کف خود نیز چکیده هایی بسیار بزرگ دارد . واقعاً منظره سحر انگیز است . در طول مسیر که از دهلیزها و تونلها و لابه لای سنگهای بزرگ عبور می کنیم تماماً از تزئینات آهکی بسیار زیبا و گاهاً منحصر به فرد آکنده است و انسان گذر زمان را حس نمی کند . همگی محو تماشای این مجموعه بسیار زیبا هستیم . نمونه ای کوچک از قدرت بی پایان پروردگار . پس از 3 ساعت به تالار اول و انتهای طناب فرود باز می گردیم تا کار صعودمان را شروع کنیم . که به نظر کاری راحت نمی رسد . ولی ناچار از این همه اشکال گوناگون که بدست طبیعت ساخته شده اند خداحافظی کرده و از غار خارج شویم . کار یومار زدن و صعود بر روی طناب آغاز می شود . سخت تر از آن است که به نظر می رسید 50 متر اول معلق در فضا ، انرژی و تجربه زیادی می طلبد در کل صعودمان بر روی طناب 70 متر آن معلق در فضا است . به هر حال راه رفته را بر می گردیم و حدود ساعت 30/18 آخرین نفرمان سلیمان نیز از چاه خارج می شود و اتمام برنامه ای به یاد ماندنی هم به خاطر زیباییش و هم فنی بودن آن و همبستگی هر یک از 6 نفر حاضر در برنامه .
نوشته : عباس غفاری
منبع : گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز