|
|
|
دومین اثر ملی طبیعی ثبت شده ی ایران را دریابیم!
به قلم محمود بهادری مسئول بخش فرهنگی و حفاظت از محیط کوهستان هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان تهران:
معرفی چشمه های باداب سورت
معدن کاوی بلای جان این اثر ملی ثبت شده
به پاس چشم انداز با شکوه و دل انگیز این چشمه و منطقه، به تمام کسانی که از این چشمه بازدید خواهند کرد پیشنهاد می شود:
| ||
| ||
سعد طارق صدیقی که فردی پاکستانی است. بخش زیادی از عمر خود را بی وقفه و خستگی ناپذیر صرف ملاقات و برخورد با کوهنوردان منطقه و نیز بایگانی کردن اطلاعات آنان کرده است. سعد به سمت دبیر آلپین کلوپ پاکستان در اسلام آباد مشغول به خدمت می باشد. او اینک به گردآوری نتایج حاصله از صعودهای سال2008 در پاکستان پرداخته است: "ریزش بهمن و سقوط برف و یخ بر روی k2 ، امسال حداقل یازده کشته بر جای گذاشت ما متأسفانه در این سال کوهنوردان نامدار بزرگی را همچون Pavle Kozjek ، Karl Unterkircher ، Jean- Noel urban در کوههای این منطقه از دست داریم. اما ناگفته نماند که صعودهای موفقی نیز انجام پذیرفت، صعودهایی که به عنوان اولین صعودها ثبت شد، مسیرهای جدید و نیز شمار افزایشی از اکسپدیشن هایی که به قلل هشت هزار متری منطقه صورت گرفت. مصاحبه سعد طارق با راهنمای تیم کره ای به قله K2 تمام این حقایق ،آمار و ارقام، صعودها و نیز تلاش هایی که به قلل صورت پذیرفت، به طور معمول توسط دبیر آلپین کلوپ پاکستان سعد طارق صدیقی بایگانی ثبت و نگه داری شده است: گزارش اکسپدیشن های کوهنوردی منطقه پاکستان در سال2008 : در سال 2008 ، تعداد 85 تیم برای دریافت مجوز به منظور صعود به قلل مختلف پاکستان اعم از یک صعود زمستانی بر روی برود پیک و (نانگاپارت) تقاضا دادند. از این میان تعداد 76 متقاضی موفق به دریافت مجوز برای صعود به قلل مورد نظر خود گردیدند. تعداد 9 تیم از آنها مجوز دوبار ورود به منطقه را دریافت کردند ، 9 اکسپدیشن نیز برای سه بار تلاش اقدام کردند و یک تیم مجوز تلاش بر روی چهار قله را در طی یک فصل صعود دریافت کرد. از طرف دیگر، دو تیم اکسپدیشن نیز از درخواست مجوز خود انصراف دادند. چرا که قللی که آنها قصد صعود آن را داشتند، بسیار در نزدیکی منطقه جنگی در یخچال سیاشن Siachen قرار داشت. سرانجام تعداد شش تیم دیگر نیز از درخواست های خود انصراف دادند. به طور کلی تعداد 634 عضو از 76 اکسپدیشن مجموع 99 حمله به قله را بر روی 24 قله انجام دادند. که از میان آن تعداد 131 کوهنورد (اعم از سه کوهنورد پاکستانی) موفق شدند تا پرچم ملی خود را بر روی یازده قله به احتراز درآورند. در ذیل خلاصه ای از صعودهای موفق به قلل مختلف گردآوری شده است:
* k2 (8611 متر) چوگوری Chogori امسال سالی بدشگون و شوم برای کوهنوردان قله k2 بود. این «کوه وحشی و نا آرام» طبیعت و سرشت حقیقی خود را با گرفتن جان یازده کوهنورد به دام خود در طول یک روز و در تاریخ اول آگوست 2008 به اثبات رساند! از طرف دیگر امسال تعداد 74 کوهنورد از 10 اکسپدیشن برای صعود به k2 تلاش کردند، که از میان آن 17 کوهنورد از 6 اکسپدیشن موفق بودند، اعم از یک کوهنورد پاکستانی به نام مهربان کریم که متاسفانه در هنگام پایین آمدن مفقود شد. حادثه و فاجعه ای که امسال در تاریخ اول آگوست 2008 بر روی k2 رخ داد، منجر به درگیری تعداد 24 کوهنورد در بهمن گردید که در حال عبور از تنگ دره Bottleneck بودند. که تعدادی از آنان متاسفانه جان خود را از دست دادند. و این در حالی بود که تعدادی دیگر بعد از صعود قله سر خوردند و در زیر خروارها برف مدفون شدند!
سعد طارق به همراه بازماندگان نروژی اکسپدیشن k2 * برودپیک (8047 متر): تعداد 12 اکسپدیشن در فصل گذشته شانس خود را بر روی برود پیک آزمودند که از میان آنان، هفت تیم موفق شدند. در مجموع 29 کوهنورد سرانجام به قله رسیدند. کار بر روی این قله هنوز به اتمام نرسیده است، چرا که یک تیم به سرپرستی آرتور حاجزر لهستانی به زودی تلاش خود را برای تکمیل اولین صعود زمستانی برودپیک آغاز خواهند کرد. ولادییمر پلولیک Valdimir plulik در حالی که بر روی قله برودپیک در تاریخ 26 ژوئن 2008 تلاش می کرد، سقوط کرده و کشته شد.
* گاشر بروم II ( 8035) متر : امسال سال صعود خوبی برای گاشربروم 2 بود: تعداد 150 عضو از 17 اکسپدیشن موفق به دریافت مجوز صعود به قله شدند که از میان آن 11 اکسپیدیشن موفق بودند. آمار افراد صعود کننده به این قله تعداد 38 نام کوهنورد جدید را در سال 2008 به لیست آماری خود اضافه کرد. به گزارش کوهنوردان فقط یک تعدادی از آنانی که گزارش صعود موفق آنها در تاریخ 6 ژولای منتشر شد، موفق به صعود حقیقی قله شدند. بعدها شرایط مشابهی بر روی قله ماناسلو Manaslu برملا شد. که در مورد هر دو موقعیت اساساً درگیری چند تیم بزرگ تجاری مطرح بود. به طور کلی بیش از حدود 20 صعود به قله در مورخه 6 ژولای بر روی G2 گزارش شد. که فقط تعداد 6 تای آن با تایید به اتمام رسید.
*گاشربروم I ( متر8068): با وجود آنکه تعداد 95 کوهنورد از 12 اکسپدیشن سعی داشتند تا خود را به بالای قله گاشربروم یک برسانند، فقط تعداد 14 کوهنورد موفق به صعود قله شدند. به هر حال نباید فراموش کرد که یک سانحه نیز روی داد. کوهنورد سرشناس و بلند آوازه و اسکی بازی فوق العاده به نام Jean-Noel Urban در حالی که بر روی GI در تاریخ 16 ژوئن 2006 به صعود می پرداخت، جان خود را از دست داد.
سعد طارق و جلسه ای در خصوص اکسپدیشن گاشربروم I و اسپانتیک در آلپین کلوپ پاکستان (تیم ایتالیایی) * نانگاپاربات (8125 متر): تعداد 9 تیم برای صعود به این قله اقدام کردند اما فقط سه تای آنان موفق بودند. از میان بیش از 55 کوهنورد تعداد فقط 17 نفر به این قله صعود کردند. در میان آنان دو کوهنورد پاکستانی نیز به نامهای نظیر حسین و محمد علی حضور داشتند ( که البته با این صعود؛ موفق به صعود هر 5 قله هشت هزار متری موجود در این کشور شدند)بسیار باعث تاسف است که اعلام کنیم، 2 کوهنورد نیز جان خود را بر روی این کوه در امسال از دست دادند.
اهداء گواهینامه صعود به قله نانگاپاربات به کوهنورد محلی پاکستانی،نظیر حسین .او اکنون موفق به صعود هر 5 قله هشت هزارمتری در پاکستان گردیده است . * قله اسپانتیک (7027 متر) : بر خلاف سال 2007، امسال سالی بدیمن و نامناسب برای کوهنوردان قله اسپانتیک بود. فقط یک تیم ایتالیایی که متشکل از 2 نفر بود موفق به صعود قله گردیدند. و در این حالی است که تعداد 12 اکسپدیشن دیگر که در حال تلاش بر روی این قله بودند به دلیل شرایط جوی بد و نامساعد از ادامه فعالیت خود منصرف شدند.
کرار حیدرعضو کمیته اجرایی آلپین کلوپ پاکستان (نفر دوم از سمت چپ) و سعد طارق صدیقی به همراه سه نفر از اکسپدیشن اسپانتیک و نانگاپاربات * K7 : امسال تعداد 2 تیم برای صعود قله K7 عازم شدند. و سرانجام هر دو تیم موفق شدند و در نهایت تعداد 5 نفر به قله رسیدند.
* بکابراکاشوکChhok Bekka Brakai : Patricia Deavall اهل نیوزلند و Malcolm Bass انگلیسی موفق به اولین صعود بر روی این قله در تاریخ 12 ژولای 2008 گردیدند. دو عضو کوهنورد آمریکایی از تیم ایتالیایی نیز قله را در آگوست 2008 صعود کردند. سایمون مورو ایتالیایی نیز امسال مدعی شد که در هفته اول آگوست موفق به اولین صعود کامل به این قله گردیده است. سایمون به همراه Herve barmasse یک تیم دو نفره را تشکیل داده بودند. آمار شناس برزیلی به نام Rodrigo Granzotto در وقایع نگاری پایان فصل، این موفقیت را تائید کرد، او صعود pat Deavall را صرفاً به عنوان یک تلاش عنوان کرد. Patricia Deavall و Mal com bass خود به رسانه ها اعلام کردند که آنها به دلیل مشکلات و شرایط برفی که به تدریج بد و بدتر می شد از ادامه صعود دست کشیدند.
مورو و هرو بارمس * K6 ، کاپورا، باتورا II : این سه قله هر یک توسط یک تیم اقدام شد، که در نتیجه آن سرانجام دو نفر موفق به رسیدن به قله بر روی هر یک از این سه قله شدند. (در مجموع 6 نفر)
* برج موستاق : Pavle kozjek که اکسپدیشن اسلووانیایی را بر روی برج موستاق سرپرستی می کرد، متاسفانه در تاریخ 25 آگوست 2008 بر روی این قله ناپدید شد و جان خود را از دست داد. * اکسپدیشن ها به قلل دیگر: در فصل گذشته تلاش هایی بر روی قلل گاشر بروم III و IV و III و I – Latok، راکاپوشی، skyang kangri ، pastagil sar ، دیران Diran برج موستاق، چوگولیزا Chogolisa ، Tahu rutum ، Bantha Brakk انجام شد. که هیچ یک از این اکسپدیشن ها در نهایت منجر به صعود قله اصلی نگردید.
طارق به همراه اکسپدیشن بانوان کره ای که برای برج ترانگو اقدام کردند بر اساس گزارشهای بعدی اعلام شد که تیم اسپانیایی به سرپرستی Alberto Iurrategi بر روی گاشربروم IV موفق به صعود قله شمالی این کوه شدند. ( قله اصلی نیست) * شمار کل صعود کنندگان: در مجموع تعداد 132 کوهنورد از 39 اکسپدیشن در رسیدن به قله بر روی 12 کوهی که در بالا ذکر شد، موفق شدند. آمار مرگ و میر کوهستان در سال 2008 در پاکستان رقم تعداد 16 کوهنورد را به ثبت رساند. تعداد یازده نفر بر روی K2 جان باختند، یک نفر بروی برودپیک، دو نفر بر روی نانگاپاربات، و یک نفر بروی گاشربروم یک و در نهایت یک کوهنورد بر روی برج موستاق جان خود را از دست داد. منبع :K2climb.net ترجمه:لیلی مهذب عصمتی مطالب از:http://sunlandtours.ir |
چگونه در هوای سرد بدون خطر ورزش کنیم
فصل زمستان به معنی در پیش گرفتن ملاحظات خاص به هنگام ورزش در هوای آزاد است. قرار گرفتن در معرض هوای سرد می تواند فعالیت خارج از خانه را برای کسی که آمادگی هوای بسیار سرد را ندارد نامطلوب یا حتی خطرناک سازد. آگاهی از علائم هشدار دهنده اولیه قرار گرفتن در معرض سرما و نحوه پیشگیری از مشکلات مهم می باشد.
لرزیدن معمولا اولین نشانه قرار گرفتن در معرض سرما است ، چون بدن تلاش می کند گرمای خود را از طریق انقباض غیر ارادی ماهیچه ها تولید کند. این می تواند اولین هشدار باشد که بدنبال جستجوی یک پناهگاه باشید.
دو تا از خطرناک ترین مواردی که می تواند ناشی از قرار گرفتن در معرض هوای سرد باشد یخ زدگی و سرما زدگی می باشند.
یخ زدگی انجماد بافت های سطحی صورت ، گوش ها ، انگشتان دست و پا است.
علائم یخ زدگی عبارتند از :
درمان
برای کمک به بیمار یخ زده ، فرد را به جای گرم و خشک ببرید و لباس هایی را که فشار می آورند در بیاورید. ناحیه آسیب دیده را بالا ببرید و از کمپرس های گرم و مرطوب استفاده کنید. از مالیدن یا بکارگیری حرارت مستقیم در ناحیه یخ زده خود داری کنید.
سرما زدگی پاسخ شدید تر به قرار گیری در معرض هوای سرد می باشد که به صورت افت شدید در درجه حرارت قسمت مرکزی بدن تعریف می شود.
علائم سرما زدگی عبارتند از :
درمان:
با مشاهده اولین علامت سرما زدگی فرد را به مکانی خشک و گرم ببرید یا بیمار را با پتو ، لباس اضافه خشک یا با گرمای بدن خود گرم کنید.
پیشگیری:
اولین دفاع در مقابل سرما پوشیدن لباس مناسب با شرایط آب و هوا است. عوامل دیگری که می تواند تاثیر منفی بر توانایی مقابله با درجه حرارت های سرد داشته باشد شامل این موارد هستند : تغذیه نامناسب ، از دست دادن آب بدن، مصرف الکل ، برخی داروها و بیماری ها نظیر دیابت و بیماری قلبی که به طور قابل توجهی می تواند توانایی فرد را برای ورزش در هوای سرد کاهش دهد.
برای بهبود راحتی و ایمنی تان به هنگام ورزش در سرما ، دانشکده پزشکی ورزش آمریکا موارد زیر را توصیه می کند :
·پوشش لایه ای
چند لایه نازک گرمتر از یک لایه ضخیم است. اضافه و کم کردن لایه ها هم آسان است و از این رو درجه حرارت مرکزی تان را بهتر تنظیم می کند.
· سر خود را بپوشانید
به هنگام ورزش در هوای سرد باید سرتان را بپوشانید ، چون اتلاف گرما از سر و گردن می تواند به اندازه 50 درصد کل حرارت تلف شده بدن تان باشد.
·دهان تان را بپوشانید
برای گرم کردن هوا قبل از تنفس ، از شال یا ماسک استفاده کنید. این کار را بویژه زمانی انجام دهید که اگر هوای سرد باعث آنژین ( درد سینه ) می شود یا اگر مستعد ابتلا به مشکلات تنفسی هستید.
· پوشش خود را خشک نگهدارید
لباس خیس و مرطوب ، چه بر اثر تعریق یا بارندگی ، به طور قابل توجهی اتلاف حرارت بدن را افزایش می دهد.
· پاهای خود را خشک نگهدارید
از جنسی استفاده کنید که عرق را از پوست دور کند. پارچه های پلی پروپیلن ، پشمی یا پارچه های دیگر که رطوبت را از پوست دور می کند و خواص عایق کردن را حفظ می کنند بدن را به هنگام خیس بودن گرم نگاه می دارند.
· آب بخورید
کمبود آب بدن بر توانایی بدن جهت تنظیم حرارت بدن تاثیر می گذارد و خطر دچار شدن به یخ زدگی را افزایش می دهد. اهمیت مایعات ، به ویژه آب ، در هوای سرد به همان اندازه اهمیت آنها در هوای گرم مهم می باشد. از مصرف الکل یا نوشیدنی های حاوی کافئین اجتناب کنید ، چون تلف کننده آب هستند.
· از مصرف الکل اجتناب کنید
الکل رگ های خونی را گشاد می کند و اتلاف حرارت را افزایش می دهد در نتیجه احتمال دچار شدن به سرما زدگی بالا می رود. الکل قضاوت را مختل می کند تا حدی که شما ممکن است نتوانید بهترین تصمیم ها را در موارد اضطراری هوای سرد بگیرید.
منبع : http://sportsmedicine.about.com/
نویسنده : الیزابت کوئین
اهمیت تغذیه در برنامه های کوه نوردی
کدام نوع مواد غذایی در کوهنوردی مهمترند:
چربی ، کربوهیدرات یا پروتئین ؟
قرار گرفتن در معرض ارتفاع باعث افزایش مصرف گلوکز بعنوان سوخت بدن در حال استراحت و فعالیت می شود .
مصرف گلوکز در یک اقامت طولانی مدت در ارتفاع در مدت زمان مشابه در مقایسه با سطح دریا افزایش می یابد و این مسئله باعث کاهش سطح گلوکز خون در برنامه های کوهنوردی می شود مگر اینکه مصرف کربوهیدرات را قبل از عزیمت به ارتفاع افزایش دهیم .
در فعالیت هایی مثل ski ، کربوهیدراتها سوخت اصلی هستند و بعد از چند ساعت فعالیت افت قند شروع می شود . البته این افت قند به شدت ومدت فعالیت ski بستگی دارد .
مطالعات انجام شده همچنین حاکی از این است که مصرف کافی کربوهیدرات علائم بیماری حاد ارتفاع را کاهش می دهد و میزان اکسیژن مصرفی جهت سوزاندن کربوهدرات 8 تا 10 % کمتر از میزان مورد نیاز برای متابولیسم چربی است .
بنابراین سوخت ایده آل برای بدن در ارتفاعات کربوهیدرات است . البته این بهترین پاسخ دوستانه برای آنها که مجبورند تمام غذایشان را به صورت کربوهیدرات حمل کنند نیست . و میزان انرژی چنین غذایی هم به میزان غذای تشکیل شده از چربی نیست چرا که از هر گرم چربی تقریبا به میزان2 برابر کربوهیدرات انرژی حاصل می شود .در نتیجه شما مجبورید کربو هیدرات بیشتری بخورید و بنابراین میزان بار بیشتری را حمل کنید . از آنجا که اشتها در ارتفاعات کاهش می یابد و اغلب غذا هایی کربوهیدراتی حجیم هستند ممکن است کوهنوردان با مصرف کربوهیدرات های فشرده و پر کالری در ارتفاع مشکل پیدا کنند.
به هر حال ماجرا وقتی مهمتر تلقی می شود که بخواهید در یک کوه پیمایی طولانی همراه با مایعات شیرین توام با الکترولیت ها غذاهای پرکالری حاوی کربوهیدرات را نیز مصرف نمایید .
در سفر های پرمخاطره و وضعیت هایی مثل سفر اکتشافی قطب (مثل سفر کاپیتان اسکات ) اهمیت غذاهای کربوهیدراتی در به حداقل رساندن کاهش وزن و از دست دادن توده چربی بدن کاهش ترکیبات هیدرات کربنی فشرده و پرکالری بخوبی نشان داده شده است . در هر صورت در چنین فعالیت و سفری که نیاز به شجاعت و مهارت بالا داشت نه اسکات و نه همراهانش متوجه نشدند که سوء تغذیه شدیدی موجب مرگشان شد اگر چه کربوهیدرات ها مهمترین سوخت بدن در ارتفاع تلقی می شوند ولی باید این واقعیت را در نظر بگیریم که آنچه در ارتفاع مهم است حفظ بالانس انرژی است . فقدان انرژی کافی در ارتفاع نه تنها ریسک ابتلا به بیماری حاد کوهستان و دهیدراتاسیون را افزایش می دهد بلکه منجر به افزایش مصرف سوخت پروتئینی می گردد که بالانس منفی مصرف پروتئین را بدنبال دارد به خاطر همین مسائل است که چنانچه عملکردبیشتری را مد نظر داشته باشیم دریافت بیشتر پروتئین و کربوهیدرات را توصیه می کنیم ضمناً چون اشتها در ارتفاع کاهش می یابد مصرف ترکیبات قندی و پروتئینی تواما توصیه می شود خوراکی هایی مثل ماست های طعم دار ، میلک شیک ، مکمل های ورزشی ، برگه های میوه و مایعات حاوی قند و مواد معدنی برای ارتفاع ایده ال بنظر می رسند .
غذاهای کربوهیدراتی متراکم :
این غذاها برای افرادی که مجبورند غذایشان را حمل کنند مفید تر هستند چرا که این غذاها با حجم کم، انرژی زیادی را عرضه می کنند و انگیزه ورزشکار و کوهنورد برای خوردن غذا را افزایش می دهند .
بعضی از کربوهیدراتهای متراکم عبارتند از :
• عسل ، مربا و شربت
• ژله های ورزشی
• آب و خود کمپوت
• انواع نوشیدنی های ورزشی که به صورت پودر در آمده
• پاستا و غلات متراکم
• نوشیدنی های انرژی زا
• میوه های خشک
• برنج
• عصاره مالت
• کیک نعناع
• نان شیرین
• ترکیبی از هیدرات کربن متراکم و پرکالری همراه با محتوای مایع ممکن است برای ورزشکاران ارتفاع که با کاهش اشتها نیز مواجهند جذاب تر باشند و ضمنا دسترسی به آنها نیز آسانتر باشد .
• مهمترین غذا های سرشار از کربوهیدرات با محتوی مایع بالاعبارتند از :
• برگه های میوه
• مکملهای خوراکی مایع
• نوشیدنی های پر کربوهیدرات تجاری
• ژله های ورزشی
• ماست طعم دار
• بستنی
• میلک شیک
• ماست فریز شده
• عصاره کمپوت
گردآوری: دکتر خلیلی فر
ایسنا: مصرف آب انار در از بین بردن رادیکالهای آزاد سمی در بدن موثر است.
دکتر یکتا داودی متخصص ریه گفت: در میان آب میوهها، بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی برای مهار یا خنثی سازی رادیکالهای آزاد مربوط به آب انار به میزان 96 درصد است.
وی تصریح کرد: تحقیقات نشان میدهد؛ آب انار در جلوگیری از تخریب گلبولهای قرمز خون یا در اصطلاح همولیز نیز موثر است، همچنین آب انار آثار سودمندی در تقویت دستگاه دفاع آنتی اکسیدانی بدن دارد.
انار میوه ای بسیار عالی و دارای خواص شناخته شده و ناشناخته می باشد که به همین جهت به آن میوه بهشتی اطلاق می گردد. انار میوه ای است که در طب اسلامی توصیه شده که دانه و پیه آن ( قسمت پنیری شکلی که دانه به آن چسبیده ) با هم خورده شود .
انسان زندگی خود را ابتدا در دل کوه ها آغاز کرد و اولین پناهگاه و خانه او غارها بودند. اما بتدریج با پیدایش فناوری و تحول صنعتی و شکل گیری شهر و شهرنشینی و تمدن، انسان غارنشین و گردآور خوراک از کوه ها بیرون آمد و ساکن روستاها، شهرک ها و شهرها شد. اما تجربه بودن و زیستن در کوهستان هرگز از بین نرفت و هرگز از میان هم نخواهد رفت. همواره بخشی از آدمیان متناسب با شیوه اقتصادی زیست خود در کوهستان بوده ا ند. کوه سرچشمه منابع بزرگ طبیعی و اقتصادی است. از اینرو انسان نمی تواند از کوه برای همیشه جدا شود. ولی باید بین زیستن در کوه با رفتن گاه و بیگاه در آن تمایز قائل شد. به علاوه تحولات تاریخی و توسعه اقتصادی و اجتماعی بسوی زندگی و تمدن شهری معنای دیگری برای انسان از کوه و کوهستان فراهم کرده است.
کوه رفتن تجربه ای است که امروز بسیاری از شهروندان انجام می دهند اما کمتر درباره آن سخن می گویند. گویی کوه جایی برای پیمودن و تنفس کردن است و نه برای تحلیل و بررسی کردن.
کوه رفتن تجربه فرهنگی غنی و پرمایه ای است که ابعاد آن بسیار گسترده تر از ورزش و تمرین بدنی یا هواخوری و حتی تفریح و سرگرمی است. اگرچه به احتمال زیاد اکثریت کسانی که به کوه می روند انگیزه های خود و کارکردهای کوه رفتن را در همین نکات که ذکر شد ممکن است بیان نمایند.
به تعبیر دقیق تر کوه رفتن در معنای امروزی آن پاره ای از فرهنگ مدرن است. کوه رفتن به مثابه نوعی تجربه فرهنگی که انسان و شهروند امروزی و مدرن ایران آن را شکل می دهد تا هویت مدرن خود را ممارست و توسعه و تکامل بخشد.
کوه رفتن ظاهرا گریز از شهر و فرهنگ صنعتی و پناه بردن به طبیعت و محیط های کم تر دست خورده و دستکاری شده توسط ماشین و فرایندهای مدرنیته است. از اینرو ظاهرا رابطه ی مدرنیته و کوه را باید خصمانه و تقابلی دانست.
در واقع نیز آنچه کوه را اهمیت و ارزش می بخشد تفاوت های آن با شهر و محیط شهر است. کوه جایی است که انسان شهرنشین می تواند برای لحظاتی به دوران کودکی و مراحل قبل از شهرنشین شدنش برگردد و چیزهایی را تجربه کند که دیگر در زندگی روزمره شهری خود آنها را نمی بیند. تقابل بین کوه و شهر چندان به توصیف و توضیح نیاز ندارد زیرا هر کس یکبار کوه رفتن را تجربه کرده باشد این تقابل ها و تفاوت ها را حس می کند.
هوای پاک کوهستان در مقابل هوای دودآلود شهر، مسیرهای خاکی و سنگلاخ و ناهموار کوه در مقابل جاده ها و خیابان های صاف و آسفالت شده شهر، درختان و چشمه ها های طبیعی و خودجوش کوه در مقابل طبیعت ساخته شده و آب صنعتی شهرها، محیط انباشه از کالاها، اشیاء، سازمان ها و نهادها، متراکم از ارتباطات و آدم های شهری در مقابل محیط خلوت و خالی از سکنه و سازمان ها و نهادها و ارتباطات کوهستان،محیط شدیدا کنترل شده شهری (توسط دولت و مقرارت یا کنترل اجتماعی) در مقابل محیط نسبتا آزاد و کمتر تحت نظارت کوهستان، محیط اقتصادی و تجاری شده شهر در مقابل محیط فارغ از فشارهای بازار و پول کوهستان، محیط مصرفی شهر در مقابل محیط کمتر مصرفی کوه، و بسیاری دیگر از تفاوت ها و تقابل های بین شهر و کوه.
اما آیا این تقابل ها و تفاوت ها کوه را از شهر جدا می سازد؟ و اینکه آیا این تفاوت ها و تقابل ها مانع از آن می شود که کوه رفتن شهروندان را پاره ای از تجربه مدرن شدن و زیستن در فضای مدرنیته بدانیم؟
برای پاسخ دادن به این پرسش ها لازم است که از سویی نگاه تاریخی به تجربه کوه رفتن در ایران بیاندازیم و از سوی دیگر کنش ها و تجربه های افراد در محیط کوه را بشناسیم. به علاوه توصیف دقیقی از محیط کوه یعنی مکان هایی را که مردم برای کوهپیمایی به آن می روند ارائه کنیم.
مسلما بررسی روشمند و دقیق تجربی نیازمند بررسی های گسترده تر است. اما در اینجا نگارنده صرفا قصد دارم تاملات مردمنگارانه خودم را توضیح دهم. از اینرو از تفصیل دادن موضوع و ارائه شواهد تجربی در می گذرم و صرفا چند نکته را بیان می کنم.
نخست اینکه کوه رفتن به مثابه نوعی هواخوری و تفریح ابتدا در دوره قاجار همزمان با توسعه شهر تهران شکل گرفت. جعفر شهری در جلد اول کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» (1369: 108-110) توضیح می دهد که در ابتدا «گرداگرد تهران دارای مناظری بود از باغات بزرگ و سبزی کاری های سرسبز و مصفا و صیفی...» و پیرامون تهران را روستاهای متعدد دولاب، سلیمانیه، فرح آباد، امامیه، نارمک، عشرت آباد، باغ صبا، فیشرآباد، عباس آباد، یوسف آباد، فرحزاد، بهجت آباد و صدها باغ مانند باغ فیض، باغ شاه، باغ اناری و مزارع متعدد مانند مزارع امامزاده معصوم، امامزاده حسن و ...احاطه کرده بود. از اینرو در ابتدا فاصله زیادی بین شهر تهران و کوهها وجود داشت و مردم نیز در باغات و مزارع و روستاها زندگی می کردند یا تنفس گاه شان این محیط ها بود و نه کوه و کوهستان. توسعه تدریجی شهر تهران باعث از میان رفتن این روستاها و مزارع و همچنین نزدیک شدن به کوهپایه شد.
بنابراین کوه رفتن برای هواخوری و خوش گذرانی در تهران پدیده ای است متاخر و سابقه آن به توسعه شهر تهران به مثابه خاستگاه مدرنیته ایرانی بر می گردد.
دوم، در طی یک صد و پنجاه سال گذشته با گسترش شهر تهران و افزایش جمعیت آن و تحولات دیگر شهر، چگونگی و نوع و میزان کوه رفتن مردم نیز متناسب با تغییرات گوناگون تغییر کرده است. یکی از مهمترین تغییرات معنای کوه رفتن است. آنطور که جعفر شهری نقل می کند و قابل قبول نیز به نظر می رسد مهمترین هدف تهرانی ها از رفتن به محیط های اطراف تهران و کوه در اوایل سرگرمی و خوش گذارنی بوده است نه ورزش یا فرار از دود و دم شهر چرا که در آن زمان هنوز تهران آنقدر صنعتی و انباشته از اتومبیل نشده بود که با بحران هوای آلوده مواجه باشد.
بعلاوه کوه رفتن با هدف متناسب سازی اندام و آب کردن چربی، تنظیم کلسترول خون و جلوگیری از بیماری های زندگی شهری و صنعتی از جمله متاخرترین وجوه کوه رفتن مدرن ایرانی ها و تهرانی ها است. اساسا توجه به بدن به مثابه ابژه ای قابل شناخت و
تحت سلطه و کنترل فرد، پدیده ای مدرن است. با رشد فرایند فردی شدن میل به شکل دادن بدن بصورت دلخواه فرد و متناسب با ارزش های مدرن، پاره ای از مدرنیته است. از اینرو کوه رفتن با هدف سالم سازی بدن و لاغر شدن را باید نوعی ممارست در مدرنیته دانست.
ولی این بعد از کوه رفتن را می توان آشکارترین وجه مدرن آن دانست. ترکیب جمعیتی کسانی که به کوه می آیند و ویژگی های اجتماعی آنها نیز بیانگر وجوه دیگر نسبت بین کوه رفتن و مدرنیته است.
عمده جمعیتی که به کوه می روند طبقه متوسط شهری و بالاتر هستند. جامعه ایران از نظر تاریخی فاقد طبقه متوسط بوده است. ایران تا همین اواخر معمولا متشکل از درصد ناچیزی از نخبگان سیاسی (نظامیان، روحانیان، درباریان) و نخبگان اقتصادی (ملاکان و بازاریان و خوانین) و همچین اکثریت دهقانان فقیر روستایی بوده است. آبراهامیان و اشرف و بسیاری از محققان دیگر بر این نکته تاکید داشته اند که طبقه متوسط شهری تنها از دوره رضاشاه به بعد در ایران شروع به گسترش پیدا کرد.
مطلب فوق از جناب دکتر نعمت اله فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو انجمن جامعهشناسی ایران میباشد .