سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همنشین پادشاه همچون شیر سوار است ، حسرت سوارى او خورند و خود بهتر داند که در چه کار است . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلیمان قراجه داغی[368]
گزارشات و عکسهای کوهنوردان تبریز در مورد کوهنوردی سنگنوردی یخ نوردی و غارنوردی شماره تماس : 09144024255 ایمیل: Solei.sakhreh@gmail.com

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
گروه اینترنتی جرقه داتکو کوه قاف آناپورنا گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز سلیمان قراجه داغی چرا کوهنوردی...؟ تبریز کوه هم طناب دیواره بلند و انگشتان سرما زده حسن نجاریان کوهنورد اخبار کوهنردی کوه نوشت امید کوهستان دتا کوه تبریز کوه( دوچرخه سواری ) فرزند سبلان آپلود رایگان عکس آرام کوه ئاورین کوهنورد بوکانی چیلیک کلایمبینگ عکس آنلاین کوه نیوز کوهنوردان مریوان گروه کوهنوردی آلپ تبریز شبکه خبری صداقت فیلم و عکس کوهنوردی کوهنوردی، ورزش وسلامتی هیئت کوهنوردی استان همدان عشق کوهنوردی طبیعت دوست شیراز تک نورد سایت ابزار غارنوردی aerie پایگاه خبری کوهنوردی پایگاه اطلاع رسانی پزشکی کوهستان ایران رووش کرد سقز هئیت کوهنوردی استان آ.ش بخش بانوان هیئت کوهنوردی استان آ.ش هیئت کوهنوردی استان تهران خبرگزاری مهر ساوالان یا سبلان داغلی گرگر صخره 2 ع . رضا پور فدراسیون کوهنوردی فری متوو (سایت هواشناسی) گروه کوهنوردی پرستو باشگاه کوهنوردی اوج آپلود عکس آپلود عکس رقص طوفان نوبهار زندگی کوهنوردی ماگما ... فواد رضاپور دماوند ....حامد دشتی زاده گروه کوهنوردی وتوس ایستاده ام جون کوه گروه کوهنوردی هفت خوان کرج کانون کوهنوردان اوراز مهاباد بهسایت دره نوردی و غارنوردی پارس تولس
جهت یابی

شرایطی را تصور کنید که شما نقشه و قطب نما در اختیار ندارید (در مقاله ای دیگر کار با نقشه و قطب نما را توضیح می دهیم)، پیدا کردن جهات اصلی به جهت حرکت در سوی مناسب برای شما ضروری خواهد بود. در این جا به چند طریق پیدا کردن جهات اصلی اشاره می کنیم. لازم به ذکر است که روش های ذیل سمت و سوی کلی را به شما نشان خواهد داد و نه راستای دقیق جهت مورد نظر.

به نکات زیر توجه کنید:
1- سعی کنید قبل از شروع سفر، نقشه ها و عکس های موجود منطقه را بررسی نموده و نیز مسیر جریان رودخانه های بزرگ و سمتی که  در آن کوه ها و یا سلسله جبال امتداد دارند و موقعیت نقاط مشخص روی زمین را نسبت به هم نشان کنید.
2- اگر سوار کشتی یا قایقی بودید در صورت بودن فرصت؛ نکات زیر را بررسی کنید:
الف) سمت و مسیر حرکت شما به سمت خشکی
ب) طول و عرض جغرافیایی
ج) پیش بینی سمت وزش باد
د) سمت حرکت جریانات آب اقیانوس


جهت یابی با استفاده از خورشید و ستارگان

متد سایه
این متد ساده، دقیق و شامل چهار مرحله است. در شروع یک چوب یک متری به عنوان شاخص بیابید سپس:
1- شاخص را در زمین فرو کنید. بر روی سایه انتهایی شاخص تکه سنگی برای علامت گذاری بگذارید.
2- به مدت 10 الی 15 دقیقه صبر کنید تا سایه چند سانتی متر حرکت کند. انتهای شاخص را به همان طریق قبلی نشان کنید.
3- یک خط مستقیم میان این دو نقطه بکشید. این خط امتداد شرقی غربی را نشان می دهد.
4- حالا پای چپ خود را بر روی سنگ اول و پای راست خود را بر روی سنگ دوم قرار دهید، روبروی شما سمت شمال را نشان می دهد.
البته برای جلوگیری از هرگونه اشتباه لازم است به نکته توجه کنید که صبح زود و یا نزدیک غروب، زمان مناسبی برای تعیین جهت از این طریق نیست.


جهت یابی با کمک خورشید



جهت یابی به کمک ساعت
از ساعت معمولی می توان به طور تقریب برای تعیین شمال حقیقی استفاده کرد. در نیمکره شمالی عقربه ساعت شمار سمت خورشید قرار می گیرد که در این موقع نیمساز زاویه بین عقربه ساعت شمار و ساعت 12 معرف امتداد شمال و جنوب خواهد بود. البته این طریق در مورد وقت های محلی صدق می کند و در مورد وقتهای غیر محلی بهترین گزینه، تنظیم ساعت به وقت محلی است.
اگر در تعیین شمال مردد شدید به خاطر بیاورید که خورشید قبل از ظهر در سمت مشرق و هنگام عصر در سمت مغرب قرار می گیرد.
در نیمکره جنوبی روش کمی تفاوت دارد، بدین ترتیب که ابتدا ساعت 12 را به سمت خورشید گرفته و نیمساز زاویه بین ساعت 12 و عقربه ساعت شمار را رسم کنید. این نیمساز امتداد شمال- جنوب را نشان خواهد داد.



جهت یابی به کمک ساعت


جهت یابی به کمک ستارگان
اگر خط فرضی از طرف شخص ناظر به سوی ستاره جدی (یا ستاره قطبی) در نیمکره شمالی کشیده شود با شمال حقیقی بیش از یک درجه اختلاف نخواهد داشت. برای پیدا کردن ستاره قطبی در ابتدا باید دب اکبر را بیابید. دب اکبر یا آب گردان (ملاقه) مجموع هفت ستاره پر نور است که به سادگی در آسمان قابل تشخیص است. با یک خط فرضی دو ستاره پایین دب اکبر را پنج برابر امتداد داده تا به ستاره جدی (قطبی) برسید. ستاره قطبی؛ ستاره ای کم نور (در مقایسه با ستارگان دب اکبر) می باشد، به همین دلیل برای یافتن آن کمی باید تلاش کنید.
در نیمکره جنوبی با پیدا کردن ستارگان صلیبی می توان سمت جنوب را تعیین کرد. این ستارگان شبیه بادبادک می باشند. طول آن را از سر تا انتها حساب کرده و از ناحیه دم به اندازه 5/4 برابر طول بادبادک بوسیله خط فرضی امتداد دهید. در این موقع می توان سمت تقریبی جنوب را معین نمود.



جهت یابی به کمک ستارگان


منبع: www.anobanini.ir




  
  
تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 2

 

تخته ی بارفیکس

تخته ی بارفیکس یک تخته ی انگشت ( سیمیلاتور ) بزرگ با شیب منفی است که می توان اشکال مختلف حرکتی همچون صعود و بارفیکس و آویزان شدن را روی آن به درستی انجام داد. به همین دلیل از تخته ی انگشت بهتر است. تخته ی بارفیکس بالای چهارچوب در نصب می شود و در نتیجه فضای کافی برای حرکت پایین تنه وجود خواهد داشت. یک تخته ی بارفیکس مناسب باید حداقل یک متر طول داشته باشد تا بتوانید حرکات طولانی که در یک سلسله ی کامل از حرکات باعث تقویت بازو می شود را بر روی آن انجام دهید.

یعنی اگر سقف اتاقتان کوتاه است یا باید از اتاقی استفاده کنید که سقف آن از ارتفاع شانه به بالا قابل باز شدن باشد  و یا اینکه از یک تخته انگشت کوچک تر استفاده کنید. بهتر است که تخته ی بارفیکس بین 10 تا 20 درجه شیب منفی داشته و دارای تعداد زیادی رول پلاک باشد، به نحوی که بتوان به آسانی و سریع گیره ها را جا به جا و متصل کرد. این مسئله برای تخته های صعود بزرگتر، مهمتر است. چون خیلی زود از شکل و فرم گیره ها خسته می شوید.از گیره هایی استفاده کنید که تا حد ممکن با مصرف کننده ( ورزشکار ) سازگار باشد، چون بیشترین فشار بر انگشتان وارد می شود. از استفاده از گیره های کوچک و تیز با حفره های زبر خودداری کنید. از گیره هایی استفاده کنید که با مخلوطی از چوب و رزین ( چسب ) ساخته شده است.

رزین هایی را انتخاب کنید که با پوست شما سازگار باشد. فراموش نکنید که چند گیره ی مشتی بزرگ را در فاصله ی نسبتا دوری از هم قرار دهید تا بتوانید تنها به کمک قدرت بازوانتان کار ( تمرین ) کنید. همچنین قرار دادن یک پله نردبانی نوک انگشتی در قسمت پایین تخته و یک پله ی قابل تنظیم نزدیک به بالای آن بسیار خوب است. چون می توانید تمرینهای مختلف را روی آن اجرا کنید.

به نظر می رسد که با عقیده ی صرف صعود بدون استفاده از پا، این امکانات تنها برای صعود کنندگان تراز اول قابل استفاده باشد. اگ به تازگی با این نوع تمرین آشنا شده اید، لازم است که روی رکابی که از یک حلقه طناب پلاستیکی ساخته شده بایستید تا از صرف نامعقول نیرو در حین تمرین جلوگیری کنید. راه دیگر این است که چند گیره ی کوچک پا روی چهر چوب در و دو طرف تخته قرار دهید؛ یا حتی بهتر است از یک تخته ی پا که به طور جداگانه در زیر و عقبتر از تخته ی بارفیکس قرار داده شده است، استفاده کنید. شاید این مطلوبترین راه باشد، چون همانطور که مشخص است شما می توانید صعودی واقعی داشته باشید، درحالی که دستهایتان روی تخته ی بارفیکس و پاهایتان روی تخته ی پا است. اگر تخته ی پا قابل جدا شدن باشد، این امکان وجود دارد که آن را در فواصل مختلف از تخته ی بارفیکس قرار دهید و در نتیجه می توانید شیب کلی صعود را تغییر دهید.

تخته های انگشت

گرچه بهتر است که چندین شکل مختلف از صعود واقعی را در برنامه ی تمرین خود بگنجانید، اگر وقت کافی برای رفتن به پای دیواره ندارید، استفاده از تخته ی انگشت بهتر از هیچی است.

اگر تمرینات خود را به نحو شایسته ای تنظیم کنید، می توانید از جلسات تمرین با تخته انگشت برای افزایش قدرت و استقامت و از جلسات تمرین دیواره برای صرف آن نیرو در اشکال مختلف صعود استفاده کنید. دلبستگی و علاقه مندی جزو ملومات است. اگر همیشه در حال سفر هستید، به وسیله ای قابل حمل نیاز دارید که بتوان آن را در صندوق عقب ماشین یا حتی داخل کوله پشتی یا ساک قرار داد.

 

تخته انگشت رزینی

تخته انگشتهای رزینی ( سیمیلاتور ) که در فروشگاههای وسایل کوهنوردی موجود است به رغم تنوع فراوان در کیفیت، بسیار گرانقیمت هستند. اگر قصد دارید یک تخته ی رزینی تهیه کنید، مطمئن شوید که بافت آن زیاد زبر نباشد، چون یکی از نقاط ضعف معمول آنها این نکته است. همچنین اطمینان حاصل کنید که حفره ها لبه های تیزی نداشته باشد و هنگامی که با کف دست لمس می شود زیاد زبر نباشد. لبه هایی با اندازه های مختلف فراهم کنید تا بتوانید با درجات سختی متفاوت تمرین کنید.

 

تخته انگشت چوبی دست ساز

اگر تخته انگشت خود را از تخته سه لایی بسازید، نه تنها از لحاظ مادی صرفه جویی کرده اید، بلکه وسیله ای ساخته اید که چند کاره و کارآمدتر از هر تخته ی رزینی است، حسن کار در این است که وسیله ای بسازید که کاملا قابل تنظیم باشد و بتوانید محل گیره ها را به راحتی و به سرعت روی آن تغییر دهید. به این طریق می توانید تخته ای داشته باشید که به اندازه ی نیمی از یک تخته ی انگشت رزینی متوسط است و دارای تعداد نامحدودی فرم های گیره است. تنها کاری که باید انجام دهید این است: فضای مورد نظر را اندازه بگیرید. یک تکه تخته سه لایی سه چهارم اینچی را ببرید. سوراحهی متعددی را روی آن ایجاد کنید و در آنها رول پلاک ( یا مهره ی پیچ ) قرار دهید. تخته راجلوتر از دیوار نصب کنید طوری که فضای خالی برای دسترسی به پیچ و مهره های آن وجود داشته باشد. آسانترین راه حل مشکل نصب تخته به طوری که قابل برداشتن باشد، استفاده از لولاهایی است که می توانید به راحتی داخل هر چهار چوب در قرار دهید و در عرض چند ثانیه آن را بردارید. در خصوص گیره ها، تنها چیزی که نیاز دارید ساختن چند لبه چوبی و چند گیره ی مشتی برای تنوع بیشتر است. برای تمرینات خاص بازو، خریدن دو گیره ی مشتی بزرگ که بتوانید آنها را پیچ و بعد جا به جا کنید، بسیار مفید است. راه دیگر سوراخ کردن تخته و ساختن گیره های مشتی بزرگ یا حتی حفره های کوچکتر است، به این شرط که آنها را با سنباده کاملا صاف کنید و تکه هایی از چوبهای نیم دایره ای شکل پشت آنها قرار دهید تا شکل دست و انگشتان شما را پیدا کند. آخرین کار قرار دادن یک جفت حلقه ی فلزی ( کارابین چه ) در قسمت پایین تخته است به صورتیکه بتوان حلقه طناب یا رکابها را به آن وصل کرد یا حین اجرای تمرینات سخت تر آنها را برداشت. پس از آن بقیه ی کار به عهده شماست. جدول نمونه ی تمرینات ساده ی تخته انگشت را برایتان طرح کرده ایم تا نشان دهنده ی اشکال مختلف و نامحدود حرکات باشد:

برای کاهش شدت و سختی تمرین و رسیدن به حد نهایی تکرار یک حرکت از رکاب یا حلقه طناب استفاده کنید. سعی کنید همه ی حرکات را کامل انجام دهید مگر آخرین مرحله از هر تمرین را. به مرور تعداد حرکات هر مرحله و شدت هر تمرین را افزایش دهید و به طور کامل خود را گرم کنید.

 

بارفیکس روی نوک ( بند ) انگشت

مثال : روی اولین لبه ی صاف متصل شده به تخته

مراحل تصاعدی

4 حرکت * 3 ست ( حداکثر شدت ) – 3 تا 4 دقیقه بین هر مرحله ( ست ) استراحت کنید.

6 حرکت * 2 ست

8 حرکت * 1 ست

 

2- حرکات مشکل – بدون ترتیب از حرکات و گیره ها استفاده کنید.

مانند تمرین مرحله ی قبل استراحت کنید.

4 حرکت مشکل * 2 ست

6 حرکت مشکل * 1 ست

8 حرکت مشکل * 1 ست

 

3- بارفیکس روی گیره ی مشتی

در صورت تمایل می توان حرکات را با صعود یا کشش قدرتی تصاعدی ترکیب کرد.

2 تا 4 حرکت * 3 ست ( حداکثر شدت، برای مثال: با سنگین کردن خود یا روی یک دست آویزان ماندن )

6 تا 8 حرکت * 2 ست

 

4- آویزان شدن قدرتی ( با بازوان جمع شده و رسیدن چانه به دستها )

روی لبه ی بند انگشتی و با کمک حلقه طناب یا گیره ی پا با یک یا دو بازو بر حسب توانایی شخص.

گیره ی پنج انگشتی = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( هر بازو )

گیره ی مشتی = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( هر بازو )

گیره ی کف دستی یا حفره = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( با استفاده از هر دو بازو )

 

حرکات کششی و اتمام تمرین.


 پله نردبانی نوک انگشتی



ماخذ : مجله High


  
  
تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 1

 



طراحی یک تخته

بدون شک، بهترین وسیله ی تمرین خانگی، درصورت وجود فضای کافی، یک تخته چوبی ساده و دارای شیب منفی است. شاید برای کسانی که تاکنون سعی در صعود روی یک تخته نکرده اند این فکر ابتدا کمی مضحک جلوه کند.

تخته ی خوب تخته ای است که مشخصا برای رفع نیازهای تمرینی شما طراحی شود و اگر طراحی آن صحیح باشد، نه تنها استفاده از آن جالب و نشاط انگیز خواهد بود بلکه امکانات نامحدودی نیز برای تمرین دارد.

گرچه هنوز دیواره ها بهترین مکان برای شروع تمرین از سطح متوسط به بعد است، یک وسیله ی شخصی خوب طراحی شده شما را قادر می سازد تا یک یا دو درجه بر شدت تمرینات خود بیفزایید.

استفاده ی مناسب از تخته تمرین تا حد زیادی بستگی به گیره ها دارد. در بعضی دیواره ها نمی توانید به آسانی نوع مناسب گیره و محل مناسب آنرا برای مسیر و حرکتی که درنظر دارید پیدا کنید. با یک تخته نه تنها می توانید هر نوع حرکت ممکن را شبیه سازی کنید، بلکه می توانید تمرینات تخصصی تر شده ی سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) و فنون تمرین استقامتی را انجام دهید. مزیت دیگر استفاده از گیره های چوبی این است که امکان تمرین بیشتری را قبل از خراشیده شدن پوست دستتان به شما می دهد.

 

انتخاب یک وسیله

در طراحی یک وسیله ی تمرین خانگی ابتدا باید این نکات را در نظر گرفت: میزان فضای موجود، چه کسی از آن استفاده خواهد کرد و تا چه حد توانایی دارد. اگر واقعا فضای کافی ندارید بهتر است به دنبال یک تخته انگشت ( سیمیلاتور ) بزرگ یا یک تخته بارفیکس باشید.

 تخته انگشت / سیمیلاتور ( Finger Board )

 

مرحله ی بعدی در نظر گرفتن گیره ها و زاویه هاست. حتما نیازهای تمرینات اولیه خود را در نظر داشته باشید. اگر قرار است یک تخته چند منظوره برای تمرینات مشکل سنگ کوتاه مسیرهای استقامتی باشد، به گیره هایی با اندازه های مختلف و ترجیحا با بخشهایی با زوایای آسانتر نیاز دارید. اگر می توانید، نقایص وسایل موجود را بیابید تا وسیله ی شما بهترین باشد. طرح زیر را می توانید به عنوان چهارچوبی در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که هیچ جنبه ای را در طراحی نادیده نگرفته اید:

1-اندازه ها 2- زاویه ها 3- شکلها 4- نوع گیره ها و نحوه ی قرار گیری آنها 5- قیمت مواد مصرفی و ساخت 6- اقدامات و وسایل ایمنی ( تشک ) 7- شرایط و لوازم جانبی ( پنکه، بخاری و غیره ).

 

1- اندازه ی تخته

یک وسیله تمرینی نباید خیلی بلند باشد. هرچه بیشتر از نظر فضا در مضیقه باشید، وسیله تان بیشتر برای تمرینات قدرتی و سخت سنگ کوتاه مناسب خواهد بود تا مسیرهای بلند استقامتی. هر چند، حتی برای دو یا سه حرکت مشکل سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) حداقل به تخته ای به ابعاد 90 * 180 سانتیمتر نیاز دارید.

 

2- زاویه ی تخته

راز ساختن یک تخته خوب در انتخاب یک زاویه مناسب است تا بتوانید به بهترین نحو تمرین کنید. زاویه انتخابی شما باید مطابق با نیازهای شخصی و میزان توانایی تان باشد. در مراحل اولیه ی کار بر روی تخته شیب دار به گیره های بزرگ برای صعود نیازمندید. بنابراین اگر بخواهید روی قدرت انگشتها کار کنید، ساختنم یک سقف ( کلاهک ) بی فاییده است. همچنین اگر می خواهید تمرین استقامتی کنید، زاویه ای را انتخاب نکنید که چنان زیاد باشد که بدون توجه به اندازه ی گیره ها فقط چند حرکت بتوان روی آن انجام داد. باید توجه داشته باشید که در چه زاویه ای تبحر ( توانایی ) بیشتری دارید. هرچه زاویه ی صفحه ( تخته ) افزایش یابد، هنگام صعود، فشار بر عضلات موضعی بیشتر می شود. تنها راه حل، انتخاب یک زاویه متوسط ( بین 15 تا 40 درجه ) است تا بتوانید به راحتی به انواع دیواره ها عادت کنید. این زاویه ی متوسط برای تکنیک، تمرین استقامتی و همچنین تمرینات قدرتی و پر انرژی مناسب است.

اگر نمی توانید روی یک تخته ی شیب دار تمرین کنید بیهوده سعی نکنید. ساخت یک وسیله تمرین خانگی در مقیاس طبیعی بی ارزش است مگر اینکه بتوانید حرکات مشکل سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) را روی دیواره ای با شیب منفی نه چندان زیاد 10 درجه و روی گیره های بسیار کوچک ( بند انگشتی ) انجام دهید. تا وقتی که به این حد برسید یک دیواره و یک تخته انگشت ( سیمیلاتور ) برایتان مناسب است.

 

3- شکل تخته

الف. تخته های مسطح:

تخته های مسطح و دارای یک زاویه را هم می توان راحت تر ساخت و هم می توان راحت تر روی آن تمرین کرد. یکنواختی آن باعث می شود که صعود در حالت شیب منفی روی آن آسان صورت گیرد و همچنین حرکات یکنواخت استقامتی آسانتر روی آن اجرا شود و بهترین شکل را برای مسیرهای طولانی دارند. البته در تمرین با تخته ی مسطح توجه داشته باشید که بدنتان به یک زاویه ی خاص عادت نکند.

ب. تخته های منحنی و چند زاویه ای:

بسیاری از مردم معتقدند که تخته های دو زاویه ای یه چند زاویه ای که دارای شکلهای مختلف و جالبی هستند، راه حلی برای کاهش یکنواختی تمرینات خانگی است و استفاده کنندگان از آنها می توانند به زوایای مختلف تسلط پیدا کنند. به علت مشکل بودن صعود شیب منفی، تخته ای که زاویه اش متغیر باشد همیشه برای همه تمرینات مناسب است. بعضی از اشکال معمول عبارت است از نیمرخ محدب و نیمرخ مقعر.

با وجود این اشکال و استفاده ی موثر از اندازه های بسیار گوناگون گیره ها، در بخشهایی از تخته با زاویه ی منفی ( شیب ) کم بیشتر از انگشتها استفاده می شود و در بخشهایی با شیب زیاد بیشترین فشار بر بازوان وارد می آید. در طرح محدب می توانیم حرکت روی سقف را نزدیک فرش انجام دهیم بدون اینک از افتادن به پشت ترسی داشته باشیم. در حالی که طرح مقعر بیشتر مناسب کشش بدن است؛ درحالیکه می کوشید پاها را بالا نگهدارید و خود را به صفحه بچسبانید.

ظاهرا تنها راه برای رسیدن به هر دو مقصد ساختن دو یا سه تخته ی متفاوت است؛ یا اینکه بهتر است یک تخته ( با شیب ) متغیر بسازید. احتمالا این راه حل نهایی برای یک وسیله ی تمرین عالی چند منظوره است تا با امتحان مهارتهایتان بر روی آن، قدرت و توانایی تان را در مسیرها و حرکات مشکل بسنجید.

 

4- گیره ها

نوع گیره هایی که روی تخته نصب می کنید و شکل و محل قرار گیری آنها کاملا تعیین کننده ی شیوه ی صعود و کارآیی تمریناتی است که روی آن انجام می دهید.

 

نوع گیره ها

از گیره های ساخته شده از چوب و رزین و با بیشترین تنوع ممکن استفاده کنید. رزین از نظر بافت و ظاهر بیشتر به خود صخره شبیه است و اشکال مختلفی از این نوع گیره ها وجود دارد؛ در حالی که گیره های چوبی با توجه به شکل معمولی شان با پوست و تاندون مهربانترند. عدم وجود اصطکاک رو ی گیره های چوبی نیز به این معناست که برای ماندن بر روی آنها باید آنها را محکمتر بفشارید. از گیره های مورب، حفره دار، ناخنی، انگشتی و بند انگشتی برای کار با انگشتها استفاده کنید. در استفاده از گیره های بند انگشتی و حفره دار محتاط باشید. چون بیشترین صدمات از آنهاست. آنها باعث فعالیت تاندونها، در زمانی که حداکثر کشش را دارند، می شوند. بسیار مهم است که به تدریج و در طول زمان بر قدرتمان روی این گیره ها بیافزاییم؛ آن هم پس از نرمش و گرم کردن کامل. علاوه بر همه اینها، مواظب گیره هایتان باشید و بطور مرتب آنها را با برس تمیز کنید تا شیارها و منافذ آنها با گچ مسدود نشود.

 

نحوه قرارگیری گیره ها

اولین نکته درباره یک تخته ی خانگی، تعداد گیره است. یک تخته ی 260 * 360 سانتیمتری که پوشیده از گیره است کارآیی بهتری برای بلدرینگ و سایر تمرینات دیگر خواهد داشت تا یک دیواره کوتاه که گیره های پراکنده ای دارد. هنگامی که زمان نصب گیره ها رسید می توانید این کار را به صورت تصادفی یا به روشی از قبل تعیین شده انجام دهید. روش اول حرکات مشکلی را طراحی می کند که به خودی خود مضمون خاصی ندارند. این روش دلخواه کسانی است که دوست ندارند به شکلی کاملا از پیش طراحی شده تمرین کنند. دیگران ترجیح می دهند که گیره ها را به شکلی قرار دهند که نظر آنان را تامین کند. البته برای تمرینات حرفه ای ها، این وسیله که "تخته ی منظم" نامیده می شود ارزش بسیار زیادی دارد. صخره ها الگوی ثابت خاصی را دنبال می کنند و بسته به علاقه می توانید آنها را به کار ببرید و در تمرینات بازسازی کنید. برای مثال، اگر مسیری که روی آن کار می کنید دارای 16 حرکت است که همه  آنها روی گیره های معکوس و شیارهای عمودی است، می توانید تلاش کنید و مسیر مشابهی را روی تخته ای که گیره های آن به طور تصادفی نصب شده است، پیاده کنید. در یک تخته ی منظم گیره های روی یک شکل مدرج قرار می گیرد. بنابراین همیشه گیره ای با اندازه و نوع مشخص در دسترس خواهد بود. همچنین می توانید حرکات اساسی نردبانی شکلی را ابداع کنید که باعث سهولت در کسب انرژی می شود و به تکنیک کمتری محتاج است.

بهترین راه حل، قرار دادن تعدادی گیره ی اصلی است. سپس فضای خالی بین آنها را با گیره هایی بصورت تصادفی پر کنید. اگر از پیچ و مهره ی خروسی ( یا پیچ آلن ) استفاده کنید، می توانید جای هر گیره را تغییر دهید و مجددا روی تخته ای با طرحی جدید کار کنید.

نکات زیر را هنگام نصب گیره ها به یاد داشته باشید:

1-      از حداکثر تنوع گیره ها از لحاظ اندازه و جهت آنها استفاده کنید.

2-      گیره ها را چنان پراکنده نصب کنید که استفاده از دو گیره ی مشابه مشکل باشد.

3-   از قرار دادن گیره ها در فضا های مرده خودداری کنید. برای مثال ( گیره ها را ) بسیار نزدیک به کناره ی تخته یا در جهتی که نتوان از آن به طور موثری استفاده کرد، نصب نکنید.

4-      از تجمع یا پراکندگی بیش از حد گیره ها خودداری شود.

5-      جای خالی برای طرح های ویژه یا تخصصی بعدی در نظر بگیرید.

6-   با قرار دادن گیره هایی برای شروع صعود از قسمت پایین تخته، حداکثر استفاده را از طول آن بکنید. گیره های معکوس برای این کارمناسب است.

 

"اگر توان ساختن تخته ی چوبی را ندارید، مایوس نشوید."

 

گرچه استفاده از تخته های بزرگی که بتوانید به شکل واقعی روی آنها صعود کنید بسیار لذت بخش تر و سودمندتر است، وسیله ای که فضای بسیار کمی، به اندازه ی یک چهارم فضای کل را اشغال کند نیز ارزشمند است. بیشتر کوهنوردان استفاده از تخته ی انگشت ( سیمیلاتور ) را کسل کننده و محدود می دانند. ولی این برداشت اشتباه ناشی از استفاده از وسایل ابتدایی و خطرناکی است که با دقت کمی ساخته شده بود. مطمئنا یک تخته انگشت که خوب ساخته و طراحی شده باشد یا یک تخته ی بارفیکس کوچک، به بهره گیری روشهای مناسب تمرینی، مفید خواهد بود.



ادامه در : تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 2


  
  
غار بتون فردوس

 

Batoon Cave


پس از انجام چندین برنامه آماده سازی در هفته های قبل از اجرای برنامه ، سرانجام زمان آغاز سفر به قصد پیمایش بزرگ ترین غار شرق کشور فرا می رسد.

 

چهارشنبه 7/9/86

ساعت 5 صبح در حالی که هوا بسیار سرد بود در محل ترمینال حاضر می شویم . کم کم بقیه افراد تیم هم می رسند . پس از تکمیل افراد تیم ، با اتوبوس ساعت 6 مشهد را به مقصد شهر فردوس ترک می کنیم . فضای خالی انتهای اتوبوس مکان مناسبی شده بود برای گپ زدنهای دوستانه تیم ما . ساعت 1115 ظهر در ترمینال فردوس بودیم . در فردوس از سرمای شدید مشهد خبری نبود و آفتنابی ملایم بر شهر می تابید . در ترمینال خلوت و پاکیزه فردوس نماز ظهر و عصر خوانده شد .

ساعت 12 مینی بوس که از قبل هماهنگ شده بود به ترمینال آمد و تیم 8 نفره ما را به روستای چرمه از توابع سرایان در شرق فردوس رساند . آخرین آذوقه غذایی هم در بین راه تهیه شد .

روستای چرمه روستایی کوچک اما بی پیرایه و زیبا بود . این روستا در ناحیه ای کوهستانی اما با کوههایی نه چندان مرتفع که نه می توان آنها را کوه نامید و نه تپه واقع شده است .

اولین چیزی که از بدو ورود به منطقه فردوس خودنمایی می کرد ، خان های یک طبقه ، شهرهای ساده و تا حد زیادی بدور از تبلیغات و جنجالهای مراکز بزرگ بود .

در روستای چرمه یک وانت نیسان کرایه شد تا تیم ما و وسایلمان را به مکانی به نام امام زاده پیر اباذر که نزدیکترین ابادی به دهانه غار بود برساند . جاده 8 کیلومتری چرمه – پیر اباذر که از پیچ و خم دره ها و کوههای این مناطق می گذشت ، مناظر بی بدیل و دست نخورده ای را به نمایش می گذاشت . صخره های کوتاه ، شیب های ملایم و خلوتی خاص ، ویژگی این کوهستان بود . بعد از دقایقی به پیر رسیدیم . با راننده نیسان قرار گذاشتیم قرار گذاشتیم که ساعت 7 صبح جمعه مجدداً به امامزاده بیاید و ما را به چرمه بازگرداند .

سر در بنای آرامگاه پیر به سبک کاروانسراها ومساجد قدیمی ساخته شده بود . بنای آرامگاه هم در حدود 200 – 300 متر زیربناداشت و به شکل مربع ساخته شده بود . متولی این بنا پیرمردی بود که به تنهایی در این جا زندگی می کرد و مشغول رسیدگی به درختان و باغ کنار آرامگاه بود .

از شرح حال پیر اباذر توضیح چندان مناسبی یافت نشد . اما آنچه که بر روی سنگ مزار او نگاشته شده بود ، وی را عالمی با تقوا و وارسته معرفی می کرد تا یک امازاده . ما او را تا اخر برنامه پیر صدا می کردیم .

سرویس بهداشتی ، آَشپزخانه و فضای امامزاده تمیز و مناسب بود .

در فضای سرد و ساکت پیر وسایلمان را گذاشته و بعد از صرف نهار در حالی که هنوز 2 ساعت به غروب آفتاب مانده بود ، برای تنوع و رفع خستگی ناشی از سفر با اتوبوس به چند قله کم ارتفاع اطراف پیر صعود کردیم . خط الراسی سنگی که دهانه غار بتون را در دامان خود داشت ، در نزدیکی پیر دیده می شد و ما را به خود فرا می خواند . منظره شهر سرایان و غروب سرخ آفتاب در کویر بیاد ماندنی بود . مقارن با تاریکی کامل هوا به پیر بازگشتیم . بعد از خواندن نماز و صرف شام زودتر به کیسه خواب رفتیم تا صبح زود آماده کار شویم .

 

پنجشنبه 8/9/86

ساعت 5 صبح بیدار باش اعلام شد . خوردن صبحانه ، بستن کوله مناسب غار و سرجمع کردن وسایل فنی و تقسیم آنها تا ساعت 7 بطول انجامید . سپس به سمت دهانه غار حرکت کردیم . مسیر از آنچه به چشم می آمد دورتر بود و باید تپه های متعددی را بالا و پایین می رفتیم . این کوهپیمایی با لوازم فنی سنگین کمی خسته کننده بود .

بالاخره ساعت 9 صبح به دهانه غار بتون رسیدیم . غار بتون دارای دو دهانه است که یکی از آنها از دور هم دیده می شود .

اما مسیر ورود ما به غار از این دهانه بزرگ نبود ، بلکه بعد از رسیدن به این دهانه ، با یک تراورس به سمت چپ در روی صخره ها به دهانه کوچکتر رسیدیم ، که منطقه آغاز کار ما بود .

حدود نیم ساعت برای به تن کردن لوازم فنی صرف شد . همگی مجهز به تجهیزات انفرادی همچون : صندلی ، ابزار فرود ، کلاه کاسک ، هدلامپ ، طنابچه پروسیک ، کارابین پیچ  و نوار اسلینگ شدیم . تیم ما با دوحلقه طناب و دو دستگاه بیسیم دستی کوتاه برد و یکسری لوازم فنی دیگر آماده دست و پنجه نرم کردن و شاید به تعبیر بهتر لذت بردن از بزرگترین غار شرق کشور به طول متر و عمق متر بود . بعد از برداشتن عکس یادگاری با پرده باشگاه ، ساعت 30/9 بود که وارد غار شدیم .

با روشن کردن هد لامپها سفر به تاریکی اعماق زمین شروع شد . در همان ابتدای کار باید از یک چاه 25 متری فرود می آمدیم که به نوبت این کار انجام شد . تا سرپرست تیم مشغول آماده کردن کارگاه فرود بعدی می شد ، دو نفر هم در انتهای مسیر قبلی مشغول حلقه کردن طنابها می شدند .

چاه دوم هم با فرودی در حدود 23 متر بدون مشکل خاصی تمام شد . انتظار افراد تیم در نوبت برای فرود آمدن در تاریکی و سرمای غار کاری خسته کننده و فرسایشی بود . اما چاره ای نبود . جالب این که در عمق زمین از منافذی باد سردی می وزید .

وقتی فرود از چاه دوم تمام می شد . همگی باید روی کلاهکی سوار می شدیم و در آنجا مستقر می شدیم . به علت کمبود جا برای نشستن ، اینجا کمی خطرناک بود . با احتیاط بر روی کلاهک سوار می شویم و سومین فرود خودمان را به طول تقریباً 40 متر شروع می کنیم . گفتنی است از این فرود عکسهای زیبایی به یادگار ماند . در پایین به جایی فراخ و مسطح رسیدیم . بعد از ورود به یک تالار دیگر ، طبق دستور سرپرست تیم وسایل اضافی را گذاشته و وارد یک مسیر فرعی غار شدیم . این مسیر قسمت زنده و فعال غار بود که تالاری از استلاکمیت ها بود . با دو فرود 10 متری وارد این تالار شدیم که بسیار هم زیبا بود . در انتهای این تالار مقداری آب بسیار زلال به چشم می خورد . به کمک یومار همگی بعد از بازدید از این تالار به تالار اصلی برگشتیم و آماده پیمایش ادامه غار شدیم . بعد از صعود از یک صخره کوتاه آماده فرود بعدی می شویم . فرودی بطول 20 متر که به یک تالار بزرگ دیگر منتهی می شد .

برای رسیدن به بالای چاه پنجم باز مقداری از مسیر را در حمایت صعود می کنیم و سپس یک فرود 24 متری انجام می دهیم .

در نهایت پس از آخرین فرود ( چاه ششم ) که تقریباً 45 متر طول داشت خودمان را به انتهای مسیر چاههای غار که محوطه ای پر از خاک نرم است می رسانیم . فرود از این مسیر با ریزش فراوان خاک و سنگ ریزه همراه بود .

گفتنی است که تمام کارگاههای مسیر از نوع سیم بکسل بودند که نو هم به نظر می رسیدند .

در تالاری در انتهای غار صدها خفاش از سقف آویزان بودند و صدای چرغ چرغ آنها همه جا پیچیده بود .

با وجود خستگی زیاد به نوبت از یک شیب سنگی 30 متری به کمک یومار صعود کرده تا به دهانه خروجی غار می رسیم . با مشاهده آسمان نفسی کشیده و خستگی امروز تا حدی از تنمان خارج شده است . ساعت 30 دقیقه بامداد صبح روز جمعه 9/9/86 بعد از 15 ساعت زندگی در تاریکی به سطح زمین رسیدیم .

خوشبختانه تلفن های همراه آنتن داشت و خبر پیمایش غار به دوستانمان در مشهد ارسال شد . بدون معطلی از دهانه غار سرازیر شدیم .

  

Beauties of Batoon Cave

جمعه 9/9/86

ساعت 30/2 بامداد به پیر رسیدیم . اولین کار گرم کردن شام و خوردن یک شام حسابی بود . ساعت 45/3 هم به کیسه خواب رفتیم . صبح ساعت 15/6 بیدار باش اعلام شد . با وجود خستگی زیاد ، به علت کمبود وقت به زحمت از خواب برخواسته و مشغول صرف صبحانه و بستن کوله ها شدیم . ساعت 30/7 هم از پیر خداحافظی کرده و با نیسان به چرمه بازگشتیم . تا رسیدن مینی بوس ، ساعتی را در دفتر مخابراتی روستای چرمه به استراحت گذراندیم . ساعت 40/8 بود که مینی بوس آمد و طبق برنامه قبلی به سمت آبگرم فردوس حرکت کردیم .

بعد از 2 روز فعالیت جسمانی و کسالت ، تن را به آب گرم معدنی و مفید فردوس می سپاریم ، گویی به یکباره تمام خستگی ها از تنمان خارج می شود . بعد از صرف نهار در جمع دوستان به کنار جاده مشهد – فردوس آمده و بالاخره ساعت 50/13 با اتوبوس راهی مشهد می شویم . ساعت 30/18 هم درحالیکه از بارش برف و هوای سرد غافلگیر شده بودیم ، وارد مشهد می شویم .

 
Oaj team

" پیروزی کوهنوردان را خودشان به تنهایی جشن می گیرند ، تنها قلب های پرطپش آنها به آنان شادباش می گویند و روح های آزاد و وارسته شان به کارشان ارج می نهند . "

 

اعضای تیم : وحید اشرفی ( سرپرست )، قدیر خادم رضا ، محمد صالحی ، علی شاکری ، بهروز آقابایی ، غلامرضا کاهانیان ، ریحانه افشاری و راضیه عارفی .


87/9/18::: 12:9 ع
نظر()
  
  
غار کرکس سرخس

 

مکان : استان خراسان رضوی - سرخس - روستای بزنگان

زمان : 27/3/84

اعضای تیم : محمد صالحی ( سرپرست ) ، وحید اشرفی ، پیام خسروی نژاد ، روح ا... ستوده ، حسین اسلامی نژاد ، محمود احسانفر ، جلال احسانفر ، علی احسانفر .

 

معمولا همه بهشت را باغی زیبا بر فراز ابرها و در آسمان هفتم تصور می کنند ، ولی غار کرکس بهشتی است در زیرزمین . هر وقت که نام این غار به زبان می آید ، ناخود آگاه این جمله به ذهنم میرسد : " یک جنگل انبوه از استلاکتیت و استلاگمیت های گل کلمی بسیار زیبا که همگی سالم هستند ! " متاسفانه امروزه کمترین غاری را می توان دید که زخم اسپری و تیشه و کلنگ را بر چهره نداشته باشد . خوشبختانه این غار در جای دنج و دوری واقع شده و از دسترس کوهنورد نماها به دور مانده است . امیدوارم این گزارش به دست اینگونه افراد نیافتد !

   طبق قرار قبلی ساعت 6 از محل میدان شهدا مشهد با دو دستگاه خودرو سواری به سمت سرخس براه افتادیم . فاصله مشهد - سرخس حدود 130 کیلومتر است . ساعت 20/7 در بخش مرزداران برای صرف صبحانه توقف نمودیم . در سمت راست جاده دو رستوران به نامهای سعادت و نوبهار وجود دارد که جاهای مناسبی است . به این بخش در گذشته مزداوند و مزدوران نیز گفته می شد . بعد از مرزداران یک گردنه بلند و سپس جاده ای سراشیب وجود دارد . حدود کیلومتر 100 مشهد به یک راه فرعی در سمت چپ جاده می رسیم که تابلوی روستا و دریاچه بزنگان در کنار آن نصب شده است . وارد این جاده فرعی شده و پس از حدود 14 کیلومتر به روستای بزرگ بزنگان می رسیم . قبل از رسیدن به روستا ، در سمت راست یک جاده فرعی خاکی وجود دارد که به دریاچه زیبای بزنگان می رسد . خودرو ها را در داخل محوطه مرکز بهداشت روستا گذاشته و ساعت 30/8 به سمت غار حرکت می کنیم .

   در جاده ای خاکی و ناهموار از روستا به سمت شرق حرکت می کنیم و پس از نیم ساعت به کلاته کرکسی می رسیم . قبل از رسیدن به کلاته یک خط برق فشار قوی وجود دارد که از روی این جاده خاکی گذشته و به سمت ارتفاعات جنوبی روستا ادامه دارد و می تواند نشانگر خوبی برای جهت یابی در منطقه باشد . در این کلاته چند باغ و مقداری زمین کشاورزی وجود دارد . همچنین یک استخر بزرگ و چندین درخت سرسبز در کنار آن وجود دارد . در آنجا ظرف های آب را پر و لباسها را عوض کرده و بسوی غار براه میافتیم .

   از اینجا به سمت جنوب شرقی و ارتفاعات حرکت نموده و از یال روبروی کلاته صعود می نماییم . در طول مسیر چند درخت کاج قدیمی و گل سنگهای بسیار بزرگ توجهمان را جلب می کند .

   ساعت 30/10 به دهانه غار می رسیم که در پای دیواره ای در زیر خط الراس کوه قرار دارد . زیر دهانه غار نیز شیبی شن اسکی وجود دارد که هنگام صعود کمی مشکل ساز است . کوله ها را در ابتدای دهانه غار جاسازی نموده و چراغ های پیشانی و طناب و وسایل لازم را برداشته و ساعت 11 وارد غار می شویم . دهانه چاه مانند غار روی زمین و به سمت آسمان است . قطر دهانه غار حدود یک متر می باشد . حدود 50 متر در دهلیزی به سمت جنوب حرکت می کنیم . سمت راست ما شیبی تند وجود دارد که بیش از 3 متر عمق دارد .

Enterance of ..

در انتهای دهلیز به دالان کوچکی می رسیم که یک چاه شکاف مانند به عمق حدود 5 متر در سمت چپ آن وجود دارد . از یک بلوک سنگی که در بالای شکاف وجود دارد استفاده نموده و کارگاه را برقرار می کنیم . نیمی از طناب را بصورت دو لا داخل شکاف ریخته و افراد در حالیکه طناب را در دست داشتند وارد شکاف شده و بصورت تنوره ای فرود رفتند . باقیمانده طناب نیز بصورت دولا به دور سینه افراد بسته شده و از بالا حمایت می شدند .

me inside ..

در انتهای چاه یک راه فرعی باریک و رو به پایین در سمت راست وجود دارد که در صورت داشتن وقت می توان از آن نیز بازدید کرد . برای رسیدن به انتهای غار به سمت راه فرعی دیگری که در چپ قرار دارد حرکت می کنیم . در میانه این راه فرعی به پشت یک تخته سنگ بزرگ که در سمت چپ قرار گرفته رفته و وارد دهلیزی می شویم که رو به پایین امتداد می یابد . کمی که پیش می رویم به یک دو راهی میرسیم که راه سمت راست بن بست است . بنابراین دهلیز را به سمت چپ ادامه می دهیم . اینجا نیز در سمت راستمان شیبی تند وجود دارد که باید مراقب آن بود .

   ناگهان وارد یک تالار کوچک می شویم که استلاکتیت و استلاگمیت های بسیار زیبایی دارد . نشانه بارز این تالار ، سه استلاگمیت نیم متری نوک تیز است که از محل پایه به هم چسبیده اند ! از گوشه و کنار این تالار عکس های زیبایی گرفته و وارد دهلیز کوچکی که کنار استلاگمیتهای سه شاخه است می شویم . کمی که پایین می رویم به بزرگترین و زیباترین تالار غار می رسیم . یک جنگل انبوه از استلاکتیت و استلاگمیت های گل کلمی بسیار زیبا که همگی سالم هستند ! در گوشه و کنار این تالار دخمه هایی وجود دارد که مملو از چکنده هایی غیر قابل توصیف است . کف تالار نیز پوشیده از چکیده های کوچک فراوانی است که هنگام حرکت ممکن است زیر پا خرد شوند . بنابراین پیشنهاد می گردد همه گروه در یک مسیر حرکت نموده و قدم در جای پا یکدیگر بگذارند . پس از گرفتن عکس های یادگاری و شنیدن یک موسیقی زیبا که یکی از افراد با ضربه زدن به استلاکتیت ها اجرا نمود ، علیرغم میل باطنی مجبور به ترک این بهشت زیر زمینی می شویم .

Karkas Cave

   ساعت 13 از غار خارج می شویم و ساعت 14 به کلاته کرکسی می رسیم . نهار را در کنار استخر و در زیر سایه سار درختان سرسبز کلاته صرف می کنیم . سپس بطرف روستا براه افتاده و پس از برداشتن خودروها به سمت دریاچه زیبا و سبزرنگ بزنگان می رویم . در اطراف دریاچه خانواده های زیادی اطراق کرده اند . چندین سایه بان و سکوی سیمانی و سرویس بهداشتی نیز در محل مهیا شده است . مجالی برای شنا نیست ، پس بطرف مشهد براه میافتیم .

Bazangan Lake

لوازم فنی مورد استفاده : یک حلقه طناب 7 م م ، 4 عدد نوار اسلینگ دوخته در اندازه های مختلف ، 2 عدد کارابین پیچ ، 4 عدد کارابین معمولی ، 4 عدد اسلینگ دو سر کارابین ، کلاه ایمنی .

 

* تعاریف :

دهلیز : راهرویی که باید خمیده یا خزیده از آن عبور کرد .

دالان : راهرویی که عرض آن به اندازه دستهای باز و ارتفاع آن حداقل به اندازه قد یک انسان است .

تالار : فضاهایی وسیه با سقف بلند را گویند .

دخمه : فضای نسبتا کوچکی است با ابعاد حداقل 2 متر که تنها یک راه ورود و خروج دارد .

چاه : مجرایی عمودی که حداقل 1 متر عمق داشته باشد .

استلاکتیت : غار سنگ هایی که بر اثر چکیدن آب در سقف غار تشکیل شده و چکننده نیز گفته می شود .

استلاگمیت : غار سنگهایی که در کف غار بر اثر فرآیند غار سنگ سازی بوجود می آید و چکیده نیز نامیده می شود .

* برگرفته از طرح درس کارآموزی غارنوردی فدراسیون کوهنوردی .

 

گزارش ، عکس و کروکی : وحید اشرفی


  
  
غار بیمار آب مشهد

 

« گزارش برنامه پیمایش غار بیمار آب »

 

مکان : استان خراسان رضوی - مشهد - روستای ماریان

زمان : 26/1/84

اعضای تیم : محمد صالحی ( سرپرست و غواص ) ، وحید اشرفی ، جواد اکبری ، حاجی قدیر خادم رضا ، محسن طاهری ، محمد پرتوی ، سامان لسانی فدافن ، احمد بهجتی پور ، احسان حیدریان فرد .

 

در ابتدای این غار یک چاه عمودی 15 متری وجود دارد که در انتهای آن آبهای چکیده از سقف غار جمع شده و تشکیل یک حوضچه نسبتا عمیق را داده است . اهالی بومی منطقه معتقدند که این آب برای درمان برخی از بیماریهای انسانی و دامی مفید است و به همین دلیل به آن "بیمار آب" گویند .  محلی ها هرچند وقت یکبار به دهانه غار می آیند و از بالای چاه سطلی را با طناب پلاستیکی به پایین می اندازند و مقداری آب بالا می کشند و این آب را بدون اینکه بر زمین بگذارند مستقیما به محل نگهداری گوسفندانشان می برند . آنها معتقدند که اگر ظرف حاوی آب بر روی زمین گذاشته شود ، خاصیت درمانی آب از بین می رود ! این آب را داخل آبشخور گوسفندانی که مریضی زردی دارند ریخته و یا بر روی پوستشان می پاشند تا شفا پیدا کنند .

 

شنیدن این داستانها ما را تشویق نمود که به غار بیمار آب برویم و سر از ماجراها و اسرار آن در بیاوریم . پس از گرد آوری اطلاعات شفاهی از دوست و همنورد گرامی آقای رضا خوشدل ، تصمیم به اجرای برنامه در فروردین 84 گرفتیم . با توجه به اینکه کسی از عمق حوضچه اطلاع دقیقی نداشت و غواصی در غار نیز در ایران تقریبا ناشناخته و کم سابقه است ، تصمیم گرفتیم یک غواص با لباس و لوازم مخصوص نیز بهمراه ببریم تا گردشی در زیر آب داشته باشد .

 

اعضای گروه کوهنوردی اوج مشهد ساعت 30/6 صبح در محل میدان شهدا مشهد گرد هم آمدند و راس ساعت 7 با یک دستگاه وانت زامیاد مسقف به سمت جاده چناران به راه افتادیم . در بزرگراه مشهد – چناران و در حدود کیلومتر 15 به یک میدان می رسیم . جاده آسفالت سمت راست که به آرامگاه شاعر بزرگ ایرانی ، حکیم ابواقاسم فردوسی ، منتهی می شود را در پیش می گیریم . آرامگاه فردوسی را از سمت راست دور زده و از شهر طوس خارج می شویم . در جاده آسفالت به یک دو راهی می رسیم و مسیر سمت چپ را به سمت شمال ادامه می دهیم . در این راه که بطول 27 کیلومتر است ، از میان روستاهای زاک ، گل ازغند و ماریان عبور می کنیم . ساعت 9 پس از ماریان و در امتداد جاده خاکی به یک مزرعه و منزلی بزرگ و قدیمی می رسیم که در سمت چپ جاده واقع شده اند . این مزرعه و کلیه زمین های اطراف متعلق به آقای آبکار می باشد که از آشنایان سرپرست برنامه است . در سمت راست جاده نیز چند درخت و یک آبگیر وجود دارد که برای صرف صبحانه در آنجا توقف می کنیم . سپس وانت زامیاد را در همانجا گذاشته و با یک دستگاه وانت لند کروزر شاسی بلند متعلق به آقای آبکار راه را به سمت ارتفاعات شمالی ادامه می دهیم . این جاده خاکی پر پیچ و خم پس از حدود 10 کیلومتر به یک معدن سنگ در میانه رشته کوهی منتهی می شود که پشت (شمال) آن روستاهای مارشک و اندروخ و آل قرار دارد . ساعت 45/9 به معدن سنگ می رسیم و پس از تقسیم بارها به سمت غار که در فاصله کمی از معدن و در سمت شرق آن قرار دارد حرکت می کنیم . یک راه مالرو و سنگ چین های روی یال ها مسیر را مشخص می کند . بصورت تراورس از دو یال عبور می کنیم و ساعت 10 به دهانه غار می رسیم که حدود یک متر ارتفاع و 2 متر عرض آن می باشد .

Bimarab Cave

دهانه ورودی غار بصورت یک دهلیز به طول 3 متر است که در انتهای آن یک چاه عمودی به عمق 15 متر وجود دارد . وجود همین چاه باعث شده که تنها گروه های کوهنوردی و غارنوردان حرفه ای وارد غار شوند و بدلیل دور بودن غار از دسترس کوهپیمایان و افراد عادی ، بافت داخلی دست نخورده و سالم باقی مانده است . دو رول در بالای چاه می کوبیم و کارگاه فرود را آماده می کنیم . چون هیچ یک تاکنون وارد این غار نشده ایم ، حال و هوای عجیبی داریم . هرکسی به چیزهایی که ممکن است در پایین چاه ببیند می اندیشد و به اینکه این غار ممکن است شبیه کدام یک از غارهایی باشد که قبلا دیده ایم . 7 نفر به ترتیب فرود رفته و بقیه در بالای چاه بعنوان تیم پشتیبان باقی می مانند . انتهای چاه یک دالان باریک به طول 5 متر و به شکل V است که عرض آن در پایین حدود 1 متر است و به طرف سقف غار عرض آن افزایش می یابد . کف دالان را آب فرا گرفته است . بالاتر از سطح آب و بصورت پا گستری دالان را طی می کنیم و به یک تالار به طول 4 و عرض 3 متر می رسیم که سقف بسیار بلندی دارد و کف آن را نیز آب فرا گرفته است و حوضچه نسبتا عمیقی را بوجود آورده است . دیواره غار در سمت راست حوضچه دارای گیره های نسبتا مناسبی است که علیرغم شیب منفی آن می توان با کمی دقت از کنار حوضچه بصورت تراورس عبور کرد .

Bimarab Cave

متاسفانه نورافکن ضد آب غواصی برای استفاده در زیر آب نداشتیم . همه افراد چراغ های پیشانی خود را در سطح آب نگهداشتند و غواص که مجهز به لوازم کامل غواصی سطح بود در داخل حوضچه شیرجه ای زده و عمق آن را بیش از 7 متر برآورد کرد . تصمیم گرفتیم برای دفعه بعد لوازم غواصی عمق شامل لباس ، کپسول ، کمربند سربی و چراغ زیر آبی نیز با خود بیاوریم . در کف حوضچه یک استلاگمیت بزرگ وجود دارد که تا نزدیکی سطح آب بالا آمده است . هنگام عبور افراد از کنار حوضچه ، غواص بر روی آن استلاگمیت ایستاد و از پشت مواظب افراد بود که درون آب نیافتند . دیواره های اطراف حوضچه پوشیده از استلاکتیت های گل کلمی بسیار زیبایی است . در انتهای حوضچه و روبروی دالان ورودی ، از دیواره ای به ارتفاع 2 متر بالا رفته و وارد تالار دوم غار می شویم که بزرگترین تالار و تالار اصلی غار است .

Bat

 این تالار حدود 10 متر طول و 5 متر عرض دارد . کف غار را خاک نرم و نمناکی پوشانده است . بر روی سقف بلند غار تعداد زیادی خفاش دیده می شود . در انتهای تالار که سقف غار کوتاه شده است ، یک ستون بسیار زیبا و صاف و صیقلی به ارتفاع 2 متر و قطر 20 سانتیمتر وجود دارد که برخی افراد و گروه ها نامشان را روی آن حک کرده اند ! برای رسیدن به تالار سوم و انتهای غار باید از دیواره سمت راست تالار دوم حدود 5 متر صعود کنیم . دیواره دارای بافت گل کلمی نرمی است که براحتی خورد می گردد و امکان نصب هیچگونه میانی نیز بر روی آن وجود ندارد . اولین نفر بصورت سرطناب و با احتیاط کامل صعود می کند و در انتهای مسیر بر روی یک استلاگمیت کارگاهی زده و دیگران را حمایت می کند .تالار سوم نیز شبیه تالار دوم ولی بسیار بکر تر و دست نخورده تر است . چندین دخمه و دهلیز در این تالار وجود دارد که دیدن آنها نیز خالی از لطف نیست .

Bimarab cave

پس از گرفتن عکس های بسیار از این غار زیبا و بکر ، از همان مسیر برمی گردیم . روی سطح آب حوضچه تعداد زیادی ظرف آب ، سطل و چوب قرار داشت که تصمیم به پاکسازی غار و خارج ساختن آنها گرفتیم . این ظروف مربوط به اهالی منطقه است که برای برداشتن آب به بالای چاه آمده اند و هنگام بالاکشیدن آب طنابشان پاره شده و ظرف آبشان بداخل حوضچه افتاده است .

 

Bimarab Cave

برای خروج از غار باید چاه را با یومار صعود نمود که با توجه به تعداد افراد کمی وقت ما را گرفت . صعود از چاه بصورت معلق نیست و طناب با دیواره چاه در تماس است . هنگام خروج افراد از چاه دو نفر از اهالی بومی با دو ظرف 20 لیتری به دهانه غار آمدند و از ما خواستند که ظرف هایشان را آب کنیم . ما نیز ظرف ها را با طناب برای آخرین فرد در پایین چاه فرستادیم . محلی ها خوشحال از اینکه بدون دردسر و با این سرعت دو ظرف پر از آب بدست آورده بودند ، تشکر نموده و ما را ترک کردند .

ساعت 30/15 غار را ترک کرده و به سمت معدن سنگ براه افتادیم . پس از رسیدن به خودرو ، جاده خاکی سراشیب را در پیش گرفتیم و ساعت 30/16 به منزل آقای آبکار رسیدیم . پس از صرف نهار و تعویض لباس به سمت مشهد براه افتادیم و ساعت 30/18 به مشهد رسیدیم .

 

لوازم فنی مورد استفاده تیمی : یک حلقه طناب 11 م م ، یک حلقه طناب 5/10 م م ، یک حلقه طناب 7 م م ، یک جفت یومار ، 8 عدد نوار اسلینگ دوخته در اندازه های مختلف ، یک عدد چکش ، یک عدد دسته رول ، 2 عدد رول P ، 2 عدد کارابین پیچ ، 10 عدد کارابین معمولی ، 9 عدد اسلینگ دو سر کارابین .

لوازم فنی مورد استفاده انفرادی : صندلی ، طنابچه پروسیک ، کارابین پیچ ، هشت فرود ، ریورسو ، کلاه ایمنی .

لوازم مورد استفاده غواص : لباس کامل یکسره ، ماسک ، اشنوکر ، کفش ، فین .

 


  
  

طناب کوهنوردی


 

همانطور که می دانید یکی از وسایل قدیمی ، اولیه و ضروری کوهنوردی ، طناب است . در کوهنوردی زمستانی و هیمالیایی ، غارنوردی ، سنگنوردی ، یخنوردی و دره نوردی ، طناب از وسایل اصلی در صعود و فرود می باشد . در واقع سایر ابزار فنی کوهنوردی به نوعی در ارتباط و تماس با طناب می باشند . طناب وسیله ارتباطی و حمایتی بین کوهنوردان می باشد .

طناب های کوهنوردی دارای قطر ها و کاربردهای متنوعی به شرح زیر می باشند :
قطر طناب به میلیمتر / کاربرد / تحمل شوک به کیلوگرم / تحمل وزن به کیلوگرم
3 / بندکفش ، بند حمایت چکش و سایر ابزار / صفر / 250
5 / طنابچه پروسیک ، رکاب / صفر / 620
7 / طناب انفرادی ، فرود دولای اظطراری ، بلوک / صفر / 1335
8 / طناب انفرادی ، فرود دولای اظطراری ، بلوک / 490 / 1700
9 / طناب انفرادی ، دولا صعود و فرود ، بلوک ، صندلی / 570 / 1990
11 / یک لا صعود و فرود / 1050 / 2800
12 و 13 / تیرول

اخیرا سایزهای میانه و زوج دیگر نیز توسط کارخانجات مختلف ساخته شده است ؛ مانند 10.5 میلیمتر و غیره . معمولا طنابهای سایز فرد برای سنگنوردی و سایز زوج برای یخنوردی بکار می روند . بر خلاف طناب های معمولی و پلاستیکی که الیاف آن بصورت مارپیچی بدور هم پیچیده و در نتیجه رویه آنها مواج است ؛ طناب کوهنوردی از رشته هایی موازی و سفید رنگ از جنس ابریشم مصنوعی و پریلون در داخل یک روکش محافظ رنگارنگ و بافتنی تشکیل شده است . در شرکت های مختلف تولید کننده طناب کوهنوردی ، رنگ و یا شکل بافت این روکش متفاوت می باشد .
یک حلقه طناب صعود و فرود کوهنوردی معمولا 50 یا 40 متر طول و 10 تا ?? میلیمتر قطر و هر متر آن دو تا سه هزار تومان قیمت دارد ! در دو سر طناب یک نوار چسب سفید رنگ وجود دارد که مشخصات طناب از قبیل قطر ، طول ، کاربرد ، خصوصیات فیزیکی و ... با علایمی مشخص و استاندارد نوشته شده است . برخی از خصوصیات فیزیکی که در طنابهای جدید دیده می شود عبارتند از : ضد آب بودن ( مخصوص صعود های زمستانی ، غارنوردی و یا دره نوردی ) ، مقاومت در برابر سایش به لبه های تیز و برنده ، مقاومت در برابر مواد شیمیایی و ... . بطور کل طنابهای کوهنوردی به دو نوع استاتیک و دینامیک تقسیم بندی می شوند .

تعاریف :
? - طناب دینامیک : بدلیل موازی بودن رشته های داخلی و جنس آن حالت ارتجاعی دارد و هنگام سقوط کوهنورد کمی افزایش طول میابد که در نتیجه باعث کاهش میزان ضربه وارده به کوهنورد می گردد . کاربرد اصلی آن در جایی است که احتمال سقوط وجود داشته باشد ، مانند سنگنوردی و یخنوردی .
? - طناب استاتیک : رشته های داخلی آن کمی حالت بافت مارپیچی داشته و فاقد حالت ارتجاعی بوده و کاربرد آن بیشتر در جایی است که بر روی طناب صعود و فرود انجام می گیرد . مانند غارنوردی و صعود زمستانی ( هیمالیایی ) .
? - تحمل شوک : شوک ناشی از وزنه ای ( با عدد مشخص شده در جدول فوق ) از ارتفاع یک متر .
? - تحمل وزن : تحمل وزنی ( با عدد مشخص شده در جدول فوق ) در طول طناب بدون هیچ سقوط و شوکی .
? - طناب انفرادی : طناب شخصی که هر کوهنورد ( در هر رشته ای ) باید در کوله خود داشته باشد . قطر این طناب بین ? تا 9 میلیمتر و طول آن بین 6 تا 7 متر است . این طناب در مواقع مختلف کاربردهای فراوانی دارد ؛ از جمله : درست کردن صندلی اظطراری فرود و صعود ، حمل مجروح و ... . 6 - تیرول : طنابی که بین دو نقطه مرتفع ( دو سوی یک دره و یا رودخانه ) بصورت افقی و یا شیب دار بسته شده و جهت حمل و انتقال بار و یا افراد از آن استفاده می شود .

نکات ایمنی :
? - هیچگاه طناب روی لبه تیز سنگ و خاک کشیده نشود ! ? - مواظب باشید که طناب داخل مواد روغنی نیافتد ! ? - طناب را تنها با آب سرد ( یا بسیار ولرم ) بشویید . در صورت نیاز از مواد شوینده ای که برای پوست انسان مضر نیستند ( مانند صابون ، مایع دستشویی ، شامپو و ... ) نیز می توانید به اندازه کم استفاده کنید ! ? - طناب شسته شده را بدور از تابش مستقیم آفتاب و منابع حرارتی دیگر پهن کنید تا جریان هوا آنرا خشک نماید ! ? - هنگام صعود های متوالی از هر دو سر طناب استفاده کنید تا پیچش ، اصطکاک و ساییدگی در تمام طناب تقسیم شود . ? - تعداد شوک هایی که یک طناب می تواند تحمل کند محدود است ، بنابر این از کارهایی که شوک های متوالی به طناب وارد می سازد (‌ مانند بکسل ماشین ، طناب کشی و ... ) با طناب کوهنوردی خودداری نمایید ! ? - از طناب دیگران که نمیدانید چه بلاها و شوک هایی را تحمل کرده است در صعودهای جدی استفاده ننمایید ! ? - و مهمترین نکته این که طناب جان کوهنورد است . هیچگاه جان خود و یا دیگران را لگد نکنید !!

 


  
  

آسیب دیدگیهای مفاصل پا و کمکهای اولیه


 

پیچ خوردگی مچ پا :
ممکن است پیچ خوردگی خفیف مچ پا به شدت درد ناک باشد در حالی که آسیب دیدگی شدیدتری همچون شکستگی استخوان یا پارگی رباط در ابتدای علائم مشخصی نداشته باشد.
 
تشخیص :
1- سابقه تروما (ضربه)
2- درد و حساسیت موضعی
3- تورم
4- تغییر شکل موضعی
5- خون مردگی ( گاهی اوقات)
6- حرکت مفصل در جهتی که موجب کشیدگی رباط میشود ، درد را تشدید می کند.
 
اقدامات کمکی اولیه  :

1-  یخ : روش حوله مرطوب احتمالا راحت ترین روش برای مچ پای آسیب دیده است ، زیرا می توان حولــه را کاملاً دور پا پیچاند.

2 -  پای آسیب دیده را بالا بگیرید ، نباید پا درحالت ایستاده یا نشسته آویزان باشد. بلکه باید آن را روی چهار پایه ای قرار دهید ، زیر پا بالش یا محافظ نرمی بگذارید تا ارتفاع آن از لگن بالاتر بیاید . این کار به تخلیه مایعات در فضای بین بافتی کمک میکند و از انباشتگی مایعات در بافت و متورم شدن دور تا دور مچ پا جلو گیری می کند.

3 -  حمایت : از نوک انگشتان تا زیر زانو را باند پیچی کنید ، ساده ترین راه حمایت موثر از پا استفاده از باند جورابی است که می توان آن را مانند جوراب به پا کرد ، اگر تورم زیاد است از باند جورابی دولا استفاده کنید . اگر مچ پا خیلی متورم شده باشد می توان برای حمایت از آن و کاهش تورم از وسایل تخته بندی قابل باد شدن استفاده کرد. از باندهای غیر ارتجاعی استفاده نکنید مگراینکه واقعآ بتوانید آن را بطور صحیح بکار گیرید ، به هر حال هر ضایعه سنجی را در اطراف مچ پا بایستی محکم ولی قابل ارتجاع باند پیچی کرد . تا مدتی پس از آسیب دیدگی تورم مچ پا بیشتر میشود و در صورتیکه آن را حمایت نکنید ممکن است دردناک و داغ شود و صدماتی بیشتر حاصل گردد.

× توجه : برای حمایت از مفصل هیچگاه برای صاف کردن مفصل در رفته اقدام نکنید .

× توجه : فراموش نکنید که در هر نوع باند پیچی هر 15 دقیقه یکبار جریان خون پا را بررسی کنید ناخن شست آسیب دیده را فشار دهید و سپس آن را رها نمائید ، دقت کنید که سرعت بازگشت رنگ قرمز به بستر ناخن چقدر است . اگر بسترناخن سفید بماند باند پیچی را فوراً‌ شل یا باز کنید .

4 - استراحت : اگر مچ پا دردناکتر از آن است که بتوانید به راحتی روی آن راه بروید ،‌ وزن خود را روی آن منتقل نکنید ، در مواردی که مجبورید بجایی بروید لی لی کنید یا از عصا استفاده کنید .

در طول مدتی که پا در حالت استراحت است و پا بالاتر قراردارد باید سعی کنید که مچ پا را در حدی که دردناک نباشد به صورت مستقیم به سمت بالا و پایین حرکت دهید ،‌ سعی نکنید مچ پا را بچرخانید زیرا این کار مفصل را دردناکتر می کند.

در درفتگی باز احتمال عفونت هم وجود دارد ،‌ که باید زخم ایجاد شده را پانسمان کرد.

 

 در رفـتگی مفصل زا نو  :

این در رفتگی هر چند نادر است ولی اگر دیده شود بسیار خطرناک است . هر گونه تغییر شکل که در اطراف زانو دیده شود بایستی یکسان تحت مراقبت قرار گیرد صرفنظر از اینکه شکستگی استخوانها باشد یا در رفتگی مفصل .

 ا قدا مات کمکی ا و لـیه :

مراحل 1 تا 4 را مانند در رفتگی مچ پا انجام می دهیم با این تفاوت که :
1 -  مفصل زانو را همیشه بایستی با یک وسیله سفت نظیر یک قطعه چوب پیچیده شده در پارچــه ای پنبه ای محافظت نمود.

2 -  زانو را خم نکنید ،‌ با خم کردن زانوی متورم و دردناک ، ممکن است تورم افزایش یابد . چمباته زدن روی زانو میتواند باعث افزایش آسیب دیدگی شود . زانو را راست نگه دارید و به هنگام نشستن پا را روی بالش یا چهار پایه ای قرار دهید ، زانو را تا حدی که دردناک نباشد حرکت دهید.

× نکته :‌ یک شکستگی استخوان یا در رفتگی مفصلی همیشه ممکن است عروق و اعصاب مجاور محل ضایعه را آسیب رسانیده باشد بنابراین در هر یک از اینها بیمار را از نقطه نظرهای زیر معاینه کنید:
1 - بیحسی یا فلج در زیر محل شکستگی یا در رفتگی .

2 - از بین رفتن نبض شریانی در زیر محل شکستگی یا در رفتگی ،‌ اگر عروق یک عضو بوسیله استخوانها نیشگون گرفته شده و یا قطع شده باشد انتهای آن عضو سرد می شود و اگر چنین حالتی موجود باشد درمان عضو بوسیله یک پزشک ، نهایت فوریت را دارد.

 


87/9/18::: 11:59 ص
نظر()
  
  
رشته های دوچرخه کوهستان



 در اینجا به مدلهای رایج دوچرخه اشاره می کنیم و سپس به مدلهای خاص دوچرخه کوهستان که برای همان رشته طراحی شده و مورد استفاده علاقه مندان این رشته قرار می گیرد .

 

دوچرخه شهری :

این دوچرخه از انواع رایجی هستند که در گذشته بوده و هم اکنون در بسیاری از شهرها مورد استفاده قرار می گیرد (مشهور به دوچرخه لحاف دوزی ) به خصوص در یزد و اصفهان و شمال و . . . البته مدلهای جدید آنها بسیار شبیه دوچرخه کوهستان بوده از خصوصیات این دوچرخه ها بدون دنده بودن آنها  است که استفاده از آنها را در خیابانهای بدون شیب امکان پذیر می سازد البته افرادی هستند که مسیر های شیبدار را هم از آن استفاده می کنند ولی زور بازو و انرژی فراوان می طلبد . از دیگر خصوصیات این دوچرخه ها داشتن گلگیر جهت آبهای جاری در خیابانها و باران می باشد و یا سبد بر روی دوچرخه و زین پهن و بزرگ که همگی اینها می تواند باعث سنگین شدن دوچرخه شود . در مدلهای جدید از دنده استفاده شده که برای شهر تهران با توجه به شیب دار بودن شهر مدل بدون دنده توصیه نمی شود . همین شیب تهران سبب استقبال کم ساکنین از دوچرخه شده !

 

 دوچرخه های توریستی و هایبرید :

این دوچرخه ها ما بین کورسی و کوهستان می باشد به طوری که لاستیک آنها کمی از کورسی کلفتر و از کوهستان نازکتر و دارای آج کمتر به جهت کاهش اصطکاک با جاده می باشد . در مدلهای توریستی در جلو و عقب دارای کیف و گلگیر می باشد . فرمان و سیستم دنده  آنها نزدیک به دوچرخه کوهستان می باشد . این دوچرخه ها برای جاده های آسفالت فوق آلعاده می باشد و به گونه ای طراحی شده که در جاده های خاکی بدون سنگلاخ و شیب هم به توان استفاده کرد . برای افرادی که علاقه مند به رکاب زدن طولانی می باشند و علاقه ای  به رکاب زدن در جادهای خاکی ندارند این مدل ها فوق العاده هستند به خصوص برای سفر به دور دنیا یا اروپا با دوچرخه از این مدلها باید استفاده کرد .

 

دوچرخه های کورسی ( جاده یا مسابقه ای ) :

 این مدل دوچرخه به سبب نازکی لاستیکها که اصطکاک با زمین  را کم می کند  و فرمان پائین که اصطکاک با هوا و باد را کم می کند و  به سبب فرم قرار گرفتن دوچرخه سوار که خم می شود ، مناسب جاده های آسفالت می باشد که به راحتی سرعت گرفته و می تواند به سرعت از مکانی به مکان دیگر بروید البته باید مراقب شیار و شکافها و چاله ها موجود در جاده باشید ( که در ایران این چاله ها کم نیستند) زیرا در کوچکترین شکاف جاده طوقه های این چرخها ضربه دیده و کج می شود . مسابقات زیادی هر ساله در دنیا برگزار می گردد که مشهور ترین آنها تور دو فرانس می باشد و قهرمان افسانه ای آن لانس آرمسترانگ می باشد . در ایران نیز به سبب مدال آوری این رشته در عرصه بین الملل به آن بیش از دوچرخه کوهستان بها داده می شود به طوری که بیشتر برنامه های فدراسیون دوچرخه سواری مربوط به کورسی می شود و دوستان و جوانان علاقه مند به کسب مقام گاه از دوچرخه کوهستان به سمت این رشته می روند .

 

دوچرخه های تریال :

این دوچرخه ها برای حرکات نمایشی استفاده می شود جهت پرش از پله ها و موانع در شهرها بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد از خصوصیات این دوچرخه ها این است که از لحاظ سایز به دوچرخه بچه گانه شبیه است طوقه های کوچک و بسیار مقام از نکات برجسته این دوچرخه ها است . بدون دنده می باشد و زین آن بسیار پائین می باشد تا در حرکات آکروباتیکی بتوان بهتر کنترل کرد .

 

 دوچرخه های کوهستان (MTB) :

دارای 3 مدل مشهور می باشد که این دوچرخه ها دارای لاستیک زخیم و آجدار می باشند که باعث بالا رفتن اصطکاک با زمین و حرکت بهتر در محیطهای کوهستانی شده و فرمان صاف که سبب کنترل بهتر به سبب دید بهتر و کمک فنر که ضربه ها را بگیرد و دنده های زیاد که بتواند در شیب های تند با کمک آن بالا برویم . و ترمزها مقاوم که در سراشیبی های کوهستان عملکرد خوبی داشته باشد.

 

 کراس کانتری( XC ):

 این رشته به سربالائی رو بودن مشهور است و جزو یکی از پر طرفدارارترین مدلهای دوچرخه کوهستان می باشد . از ویژگیهای منحصر به فرد آنها سبکی و دارا بودن کمک فنر در جلو دوچرخه و زین باریک و دنده های زیاد می باشد که به راحتی شیبها را طی کرده و زین باریک در مسافتهای طولانی موجب اذیت فرد نشود و کمک جلو ضربه ها را بگیرد . البته کمک وسط سبب اتلاف انرژی فرد در سربالایی می شود  ولی برای سر پائینی فوق العاده است . به تازگی کمکهای وسطی آمده که قابلیت قفل شدن دارد که می توان در سربالائی قفل و در سرپائینی باز کرد ولی قیمتش کمتر از صد هزار تومان نمی باشد . این مدل کاربردهای شهری نیز داشته و می توان در شهر برای انجام کارها و روزهای تعطیل در کوهستان  استفاده کنیم . به تازگی ترمزهای دیسک سبک نیز برای آنها طراحی شده تا بعد از هر صعود برای فرود بتوان از سر پایئنی لذت بیشتری برد  ، البته دیسک روغنی هم سبکتر و دارای عملکرد قوی تر از ترمزهای دیسک سیمی  آن می باشد .

 

دانهیل ( DH ) :

این رشته به سرپایینی رو بودن مشهور است و ویژگیهای خاص دوچرخه های این رشته مقاوم بودن و در نتیجه سنگین بودن آنها است که در سراشیبی ها کنترل آن به سبب سبک بودن از دست فرد خارج نشود و  ترمزها قوی دیسک روغن که سریع متوقف شود و لاستیکها پهن که سطح اصطکاک بالا برود و معمولا تک طبق می باشد چون جهت بالا رفتن طراحی نشده و کمک در وسط دوچرخه و جلو دوچرخه با قابلیت بازی بالا که در فرودها چند متری قابلیت داشته باشد و از همه مهمتر تنه محکم که بر اثر سرعت بالا و فرودهای چند متری نشکند . با این دوچرخه ها از سر بالایی نمی توان بالا رفت و باید پیاده یا با ماشین به بالای کوه رفته و لذت سرعت در سرپاینی ها و عبور از موانع و سنگلاخها را ببرید . این رشته برای کسانی که جسارت بالا داشته و عشق سرعت و یا حضور در مسابقات را دارند مناسب است و در سرعت به اسکی شبیه می باشد البته لباسهای خاص خود را دارد که به سبب زمین خوردن فرد آسیب نبیند . به سبب استحکام کلی این دوچرخه ها باید از جنسهای مرغوب استفاده شده باشد بنابراین قیمت بالای دارند از هشتصد هزار تومان به بالا تا 4 یا 6 میلیون تومان هم می رسد.

 

فری راید (Freeride ):

مابین کراس کانتری و دانهیل است و مناسب تورها و گشت گذار در طبیعت . دارای هر دو کمک فنر در جلو و وسط دوچرخه می باشد ، وزن آن کمی سنگین تر از کراس کانتری می باشد و کاربردهای دو مدل را به طور متوسط دارا می باشد .


منبع : www.gashta.com


  
  

عکسبرداری از طبیعت ( قسمت سوم )

دوردست هـــا
در بیابان و کوهستان فواصل دور به رنگ آبی روشن یا بنفش دیده می شود . این رنگ بنفش حاصل بخارات موجود در هوا می باشد که به «پرده جوی» معروف است . وجود این پرده جوی از وضوح تصاویر می کاهد . استفاده از فیلترهای رنگی نیز عملاً نتیجه مناسبی ندارد . بهترین راه عکاسی زمانی است که از لحاظ جوی اثر این «پرده جوی» کمتر می باشد ؛ مانند صبح یا عصر یک روز آفتابی یا هوای صاف پس از بارندگی، می توان با استفاده از فیلتر U.V قدرت این پدیده را کم کرد . البته قابل ذکر است ایجاد کمی ناواضحی در پلان عقب عکس، ایجاد عمق و بُعد می کند .


دریــــــا و آب ها
دریا و ساحل مجموعه ای از زیباترین مناظر طبیعت می باشند ؛ امواج دریا، امواج کف آلود ساحل، شن های ساحل، گیاهان ساحلی، قایق ها و همچنین رودخانه ها . برای اینکه عکس های فوق حداقل و کمترین مشکل را داشته باشند بهتر است موارد زیر را به خاطر بسپارید : 1- در کنار دریا اشعه ماورای بنفش (U.V) بسیار زیاد می باشد، بنابراین باید از فیلتر ماورای بنفش یا U.V استفاده کنید . 2- نباید با استفاده از فیلترهای متعدد زرد و سبز که مانع نفوذ اشعه آبی هستند رنگ آب دریا را تیره تر از حد طبیعی نشان داد . در واقع باید از فیلترها به طرز صحیحی استفاده کرد. 3- برای آنکه امواج واضح دیده شوند وبعلت تکان خوردگی محو و ناواضح نشوند بهتر است از سرعت های بالا مثل 1/250 یا 1/500 استفاده کنید، اما استفاده از سرعتهای بالاتر مثل 1/1000 امواج را یخ زده ومنجمد می کنند. 4- فاصله دوربین را برای اولین ردیف امواج تنظیم کنید . 5- در حد امکان ضد نور عکس بگیرید به علت انعکاس شدید نور آفتاب در کنار دریا حساب های نور سنج ها به سوی پرنوری گرایش می یابند . 6- سعی کنید کمپوزیسیون های جالبی برای تصاویر انتخاب کنید .


کوه های بلــــند
در کوه هایی که ارتفاع زیادی ندارند با مشکلی برخورد نمی کنید، اما در ارتفاعات بالاتر از 2000 متر اشعه ماورای بنفش بسیار زیاد می شود . 1- می توانید از فیلتر U.V استفاده کنید . 2- اگر خواستید حالت های خاص مانند آسمان خیلی تیره ایجاد کنید می توانید از فیلتر زرد و نارنجی استفاده کنید .

بـرف
1-
برای عکاسی در مناظر برفی مهمترین چیزی که باید مد نظر داشت نور آفتاب می باشد . زمانی که آفتاب در پشت ابر می باشد عکاسی نیاز به مهارت و تجربه دارد . اما زمانی که نور خورشید می درخشد سایه های زیبایی از درختان و خانه ها و انسان ها روی برف ایجاد می شود . هر چه آفتاب پایین تر باشد به این معنی که نور مایل تر باشد حتی کوچکترین اشیا مانند دانه های برف یا جاپای حیوانات به طرز زیبایی مشخص خواهند بود . زیباترین تصاویر در حالت ضدنور به دست می آید . 2- زمانی که نور خورشید می درخشد، آسمان آبی رنگ می باشد، بنابراین استفاده از فیلتر ماورای بنفش بسیار مناسب می باشد . 3- در زمانی که سیاه و سفید عکاسی می کنید برای از بین بردن انعکاس و سایه های موجود در مناظر برفی می توانید از فیلتر زرد یا زرد سبز مناسب استفاده کنید .


منبع : www.foto.ir


  
  
<      1   2   3   4   5      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ برای صعود به قله های آرارات ، آراگاتس و شاه داغی با ما تماس بگیرید شماره تماس : 04115244406 گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز http://www.azarjavanmc.com


+ جهت صعود به قله های آراگاتس و آرارات و شاه داغی با ما تماس بگیرید
+ برگزاری صعود به قله آرارات آدرس: تبریز-خ ثقه السلام- روبروی بانک رفاه- طبقه دوم- دفتر گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز تلفن های مورد نیاز:2350543-0411 رگجان09144060187 -قراجه داغی 09144024255 -صفا09141166904 تلفکس : 5244406-0411
+ صعود زمستانی آرارات گروه کوهنوردی آذر جوان تبریز در نظر دارد برنامه ای جهت صعود زمستانی به قله آرارات، به سرپرستی آقای صمد رگجان برگزار کند. تاریخ اجرای برنامه 17/11/88 الی 22/11/88جهت کسب اطالاعات بیشتر به سایت گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مراجعه نمائید و مدارک مورد نیاز و توضیحات بیشترhttp://www.azarjavanmc.com
+ آدرس کلوب ایدی http://solei2.cloob.com/
+ با سلان به همه دوستان عزیز با مطالب جدید به روز هستن
+ سلام گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مورخه 14-15 خرداد برنامه یخ نوردی در منطقه یخچال شمالی سبلان را برگزار می نماید .
+ عید نوروز رو به همه دوستان تبرک عرض می کنم بایراموز مبارک اولسون
+ با سلام به همه دوستا عزیز پیشاپیش عید نوروز را به همه شما تبریک عرض می نمایم اراک بازگشایی مسیر جدید به نام آذربایجان کرمان صعود قلل چوپار