سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سودمندترینِ گنج ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سلیمان قراجه داغی[368]
گزارشات و عکسهای کوهنوردان تبریز در مورد کوهنوردی سنگنوردی یخ نوردی و غارنوردی شماره تماس : 09144024255 ایمیل: Solei.sakhreh@gmail.com

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
گروه اینترنتی جرقه داتکو کوه قاف آناپورنا گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز سلیمان قراجه داغی چرا کوهنوردی...؟ تبریز کوه هم طناب دیواره بلند و انگشتان سرما زده حسن نجاریان کوهنورد اخبار کوهنردی کوه نوشت امید کوهستان دتا کوه تبریز کوه( دوچرخه سواری ) فرزند سبلان آپلود رایگان عکس آرام کوه ئاورین کوهنورد بوکانی چیلیک کلایمبینگ عکس آنلاین کوه نیوز کوهنوردان مریوان گروه کوهنوردی آلپ تبریز شبکه خبری صداقت فیلم و عکس کوهنوردی کوهنوردی، ورزش وسلامتی هیئت کوهنوردی استان همدان عشق کوهنوردی طبیعت دوست شیراز تک نورد سایت ابزار غارنوردی aerie پایگاه خبری کوهنوردی پایگاه اطلاع رسانی پزشکی کوهستان ایران رووش کرد سقز هئیت کوهنوردی استان آ.ش بخش بانوان هیئت کوهنوردی استان آ.ش هیئت کوهنوردی استان تهران خبرگزاری مهر ساوالان یا سبلان داغلی گرگر صخره 2 ع . رضا پور فدراسیون کوهنوردی فری متوو (سایت هواشناسی) گروه کوهنوردی پرستو باشگاه کوهنوردی اوج آپلود عکس آپلود عکس رقص طوفان نوبهار زندگی کوهنوردی ماگما ... فواد رضاپور دماوند ....حامد دشتی زاده گروه کوهنوردی وتوس ایستاده ام جون کوه گروه کوهنوردی هفت خوان کرج کانون کوهنوردان اوراز مهاباد بهسایت دره نوردی و غارنوردی پارس تولس

چگونگی تشکیل غارها قسمت دوم

شکل غارها :

شکل غارها به وسیله شکاف ها و ترکیب مجزه ای اطراف آن و به وسیله علم آب شناسی (جریان، تهاجم شیمیایی و مواد در حالت تعلیق) و اشکال سطحی و وضعیت سیر تکاملی کلیه توده های صخره ای، تشخیص داده می شود. در میان تعداد بی شماری از اشکال که به وسیله انفجارات زیر زمینی هویدا می شوند، به نوع اصلی قابل تشخیص است که شامل راهرو، چاه و تالار می باشد.


الف - راهرو: عبارتند از یک مجرای افقی با شکل تقریبا متقاطع در امتداد طول آن تشکیل شده است.

بخش راهرو توسط رسوبات پر شده است و شامل انواع راهروهای لوله ای - راهروهای بالارو، دره های عمیق (کانیون) و راهروهای شکل گرفته از مجراهای متعدد می باشد.


ب- چاه: مجرایی است که به صورت عمودی گسترش پیدا می کند. راس آن ممکن است به خارج سطح راه باز کند و نه به یک راهرو یا تالار. اما چاه همیشه دارای مجراهای خروجی رخنه پذیر نیست.

چاه معمولا استوانه ای یا به شکل مخروط بلندی است که تشکیلات آن بر اثر تراوش به داخل یک گروه درزه ایجاد می شود.

ج - تالار: تالار به معنی بخش عظیم یک راهرو است.
از نظر ژئومورفولوژیست ها، تالار راهروی است با یک تقاطع که به وضوح بزرگتر از بخشهای راهرو یا چاه هایی است که تالار به آنها هدایت می شود و در نقطه ای که چندین تقاطع مجرا جمع می شوند، قرار دارد

تالار غار رودافشان در فیروزکوه به ابعاد 50×180 متر می باشد که دارای حفره روبه گسترش، ساختار ویژه و پدیده فرونشستی است که سیر تکاملی را طی می کند.

 نواحی گردآوری، با دامنه تپه ها و فلات بخش فوقانی منطقه کارست مربوط است. کلیه ترکهای کوچک و بزرگ در حوضچه ها، چاهکها و دهانه غارها، آب جاری در سطح را جذب می کنند. این ناحیه گردآوری ممکن است به سرعت برخلاف ویژگی کارست از عرض گسترده شود، و یک یا چند رودخانه در میان یک منطقه غیر قابل نفوذ جریان یابد، اما اگر منطقه سنگ آهکی غنی باشد، هیچ کارستی زیرزمینی ناپدید نخواهد شد. در مورد نقش این سرچشمه های خارجی نباید مبالغه شود، بزرگترین بخش آب در نظام رودخانه کارست حاوی بارانی است که بر خود سنگ آهک می بارد.

درون توده سنگ آهک، آب موضعی، انباشته ها را حفظ می کند و ممکن است روی لایه نفوذناپذیر پیشرفت کند. این ذخایر کوچک توسط کانالهای کوچکی که با کانالهای گردآوری بزرگتر، یک جریان بزرگتر را بهم می پیوندند، زهکشی می شوند.

تجسسات غارشناسی نشان داده است که مجراهای گردآوری به طور اتفاقی به شکل منابع آب زیرزمینی با یکدیگر تلاقی می کنند. این بازگشت به سطح، گاهی درون راهروی است که می تواند پیمایش (نقطه یابی) بشود انجام می گیرد، اما اغلب به شکل یک محل ظهور مجدد چشمه یعنی مجرایی که تقریبا عمودی بالا می آید و جریان جویباری رامترها یا حتی ده ها متر زیر سطح رودخانه ای که به آن می پیوندد، به سطح می آورد. سیر تکامل نظام زهکشی پیچیده و دشوار است. نظام کارست به عنوان شبکه های از درزه های شناور در آب منشاء پیدا می کند. این شبکه به شکل نوعی از سطح ایستابی (سفره آب) سلولی (حجره دار) با زهکشی کند و نقاط بی شماری از خیزآبها و تغییرات کند در جریان آب در می آید.
به تدریج مسیر زهکشی در کناره سنگ آهکی و همزمان، مجراهای زهکشی اصلی از نظر اندازه افزایش می یابد و نقاط خیزآبها از نظر تعداد، کاهش پیدا می کند. شبکه درزه ها از ادامه، باز می ایستد و به عنوان کانالهای زهکشی و نواحی گردآوری سازمان می یابد.


آب و هوای غارها:

در بالای سطح ایستابی (سفره آب) در راهروهای بخش فوقانی نظام کارست، حرکات هوا پیرو قوانین معمول است. هوای ذخیره شده در حفره هایی که توده صخره را می پیمایند در دنیا ممکن است ارزش قابل توجهی پیدا کند. این هوا با خارج در بین چند دهانه در بخش فوقانی و تحتانی توده هوا ارتباط دارد. درجه حرارت این توده هوا تقریبا ثابت است، البته جو خارج هنگام ورود این توده هوای زیاد شده، حاوی مقدار معینی بخار آب است و هنگامی که خنک می شود، فشار بخار کاهش می یابد. در تابستان، درجه حرارت هوای گرم وارد شده به غار پایین می آید و مقدار بخار آب به نقطه اشباع نزدیک شده و یا حتی به آن می رسد. در زمستان، هوای نمناک سرد، به هنگام ورود به غار گرم می شود، و نتیجه ای معکوس یعنی کم شدن رطوبت را موجب می شود. این مرحله دوباره گرم شدن کند است و به خاطر تبخیر موثر در جلو سطوح بزرگ یعنی حتی در دیواره ها، حوضچه ها و بسترهای گلی اشباع شده نمناک و عرق کرده غار جای می گیرد. به هر حال به طور کلی رطوبت هوا افزایش یافته است. در این حالت، نظام غار به عنوان یک تنظیم کننده با گرایش به حفظ درجه ای از رطوبت نسبی، عمل می کند.

هنگام بحث پیرامون آب و هوای غار، باید غارهای یخی نیز مورد توجه قرار گیرد.


محاسبات آب و هوایی:

محاسبات سودمند عبارتند از: درجه حرارتی که ترجیحا به نسبت یک دهم درجه سانتیگراد اندازه گیری شده باشد، درجه حرارت غار و همین طور درجه حرارت رسوبهای آن نیز اندازه گیری می شود. درجه حرارت رسوبها از قرار دادن یک ترمومتر چند سانتیمتری در درون بستر

گلی، به دست می آید.

رطوبت: این محاسبه تا حدی ناممکن است، چون هیچ ابزار قابل حملی قادر به محاسبه رطوبت با درستی کامل نیست.


جریانهای هوا:

ابزار نسبتا گرانقیمتی برای اندازه گیری سرعت جریان هوا وجود دارد. توده هوا، هوای سرد زمستان و هوای گرم تابستان، به خاطر برخورد با دیوارها، که درجه حرارت آنها پایدار مانده است، به اندازه درجه حرارت داخل غار می شود. مرحله تراکم با همین نتیجه عمل می کند. از آنجا که هوای سرد سنگینتر از هوای گرم است، هنگامی که درجه حرارت خارج بالاتر از درجه حرارت غار است، هوای زیرزمین متراکمتر از هوای خارج شده و تمامی توده هوا در غار از دهانه های تحتانی خارج می شود. در دهانه های فوقانی غار، جریان هوا ممکن است به طرف داخل یا پایین احساس شود در حالی که، در دهانه های تحتانی، جریان هوا به بیرون است. در هر صورت، همیشه باید به خاطر داشت که جریان هوا برای تجسس کننده نشانه مهمی به شمار می رود. هوا در بن بست ساکن است، وجود جریان هوا، به هر حال وجود یک حفره نسبتا بزرگ را ایجاب می کند.

دیگر عوامل ممکن است تحت تاثیر سرعت جریان هوا، از نظر افزایش و از نظر ابعاد باشد، باد برخلاف دهانه غار می وزد، یک آبشار (به ویژه نوع تند و شدید آن)، یک شبکه آبخیز باریک یا یک دگرگونی ناگهانی در فشار هوا (جو) را تقویت می کند. این تاثیرات، عموما کوچک یا گذرا هستند. باید توجه داشت که جو در غارها بسیار مرطوب، یعنی نزدیک به اشباع یا حقیقتا فوق اشباع است.


وزش باد در غار:

در نقطه ای در غارهای پوستونا استالاگتیت ها به صورت ردیفی از پرچمها به شکلی عجیب و در وضعیتی غیر از وضع عادی، به صورت عمودی از سقف غار آویزان هستند. این مدرکی است برای نشان دادن فعالیت باد در داخل غار که تشکیلات دریپ استون را در هنگام رشد خم کرده است. آب تراوش شده ای که به وسیله باد خنک می شود و رسوب سنگ آهک را روی لبه باد پناه بر جای می گذارد، به طوری که استالاگتیت ها در گوشه ای به جای رشد مستقیم به پایین، حالت برجسته پیدا می کنند.

همه غار نوردان می دانند قدرتی که باد در داخل غارها می تواند داشته باشد، چگونه قدرتی است. این باد امواجی را در دریاچه های زیرزمینی ایجاد می کند و حبابهای استیلن را به طور آزاردهنده ای به وزش در می آورد. در بعضی از مناطق کوهستانی ممکن است سرعت باد تا 45 کیلومتر در ساعت قدرت داشته باشد. اغلب در داخل غار، یک تندباد یکنواخت وجود دارد، فرکانس و سرعت باد بستگی به فشار هوا در خارج غار دارد. قدرت باد در داخل غارگاهی باید به دقت با بررسی کلیه حفره ها و دست اندازها و توقف طولانی آن در زیرزمین اندازه گیری شود تا بتوان وضع مناسبی را ایجاد کرد. اگر درجه حرارت در خارج غار بالا برود، گردش جریان هوا برعکس می شود و هوای سرد سنگین از دهانه غار به خارج جریان می یابد. چنانچه غاری در منطقه کوهستانی بلندی قرار داشته باشد توسط حفره ای که جریان هوا از آن داخل غار می شود، با سطح ارتباط پیدا می کند. این جریان هوا سرد است، بنابراین درجه حرارت چنین غارهایی معمولا همان درجه حرارت متوسط خارج غار است که زمستانهایی با یخبندان پیشرفته دارد. پس یک غار بزرگ وسیله ای است برای تهویه قوی، حال آنکه غارهای کوچکتر می توانند تحت تاثیر حرکت توده های هوای سرد و گرم قرار بگیرند، ارگانیسم غار خو گرفتن با چنین تغییر شرایط را آموزش می دهد. مثلا خفاشها با قطرات شبنم در حالی که از سقف در حدود 10 متری ورودی آویزان هستند، مشاهده می شوند. در شب که درجه حرارت غار پایین می آید به همان نسبت درجه حرارت بدن جانوران نیز پایین می آید. در صبح، حرارت خورشید به غار وارد می شود و هوای گرم در مسیر کف غار جای هوای سرد را می گیرد. رطوبت در هوای گرم به صورت شبنم روی پر خفاشهای خفته نشست می کند.

 

وضع طبیعی غار:

غار دارای بادگیر و هواکشهای مخفی بی شماری است که هوای خارج با شدت از آنها داخل غار می شود و بدین سبب هوای آن فوق العاده سرد بوده، و همین امر باعث می گردد که آبهای موجود در غار به حال انجماد درآمده و تشکیل توده های بزرگ یخ و مخزنهای وسیع یخی را که قشر بعضی از آنها به 5/1 متر می رسد، بدهند. یخبندان غار از ماه اول سال آغاز و تقریبا تا اواسط بهار ادامه دارد و سپس در طول تابستان و پاییز به علت خشکی هوا و عدم جریان آب، یخها شروع به ذوب شدن کرده و روبه کاهش می رود. بهترین زمان بازدید از این غار جالب در اردیبهشت ماه است که کثرت تشکیلات یخی و زیبایی آن به حداعلی رسیده و مناظر بدیع و جالبی در آن ایجاد می گردد ( تصویر 26). غار یخ مراد یکی از پر پیچ و خم ترین غارهایی است که نظیر آن به ندرت دیده شده و از این رو بازدید تمام نقاط آن مستلزم وقت کافی، حوصله و دقت فراوان و در دست داشتن کروکی دقیق و کامل است. این غار از حیث تزیینات آهکی قابل ملاحظه نیست و جز در چند بخش کوچک چیزی به چشم نمی خورد. ولی روی هم رفته استالاکتیت های اسفنجی الوان طبقه زیرزمینی و نیز چند قسمت دیگر آن جالب است. نکته قابل توجه اینکه غار یخ مراد در بخشی چهار طبقه بوده و در یک امتداد عمودی به عمق 30 متر، به طور مطبق بر روی هم قرار گرفته است و جزو معدود غارهای مطبق ایران است.

از دیگر غارهای یخی ایران می توان از غار یخ در زیر قله دنا نام برد.  


 

منبع : پایگاه ملی داده های علوم زمین کشور www.ngdir.ir


  
  

چگونگی تشکیل غارها





 

تعریف غار :

غار حفره ای نسبتا بزرگ بر روی زمین یا در زیر آن مخصوصا زمانی که طبیعی باشد و در زمین دهانه یا مدخلی داشته باشد.

غارها به 2 نوع طبیعی و مصنوعی تقسیم می شود .

غارهای طبیعی در اثر عوامل مختلفی چون نفوذ آب در طبقات آهکی، وقوع زمین لرزه یا چین خوردگی زمین، اثر آبشارها و امواج دریا، وجود آتشفشان یا گدازه های حاصل از آن و انواع غارهای بادی و یخی به وجود می آید.

غارهای طبیعی بیشتر در اثر نفوذ آب در طبقات آهکی به وجود می آیند و به فراوانی در دنیا یافت می شوند. تعداد اندکی از آن ها در سنگ های گرانیتی، آتشفشانی و یا سنگ های شنی وجود دارند.

بنابراین اکثر غارهای طبیعی از سنگ های آهکی تشکیل شده که ارتباطی مستقیم با تشکیلات سنگ های رسوبی دارند. منشاء این سنگ ها در اصل شیمیایی یا بیوشیمیایی است و تشکیل دهنده عمده آنها کربنات کلسیم Caco3 می باشد.
مهمترین خاصیت سنگ های اهکی انحلال آنها در آبهای محتوی دی اکسید کربن
CO2 است.

این گاز ترکیبی از دو عنصر کربن و اکسیژن است که به فراوانی و به صورت گسترده در سطح زمین وجود دارد و همواره در فعل و انفعالات بیولوژیکی شرکت می کند.
(عناصری چون اکسیژن، نیتروژن، هیدروژن و کربن در تمامی موجودات زنده وجود دارد و موجودات برای حفظ انرژی خود با مصرف ترکیب عناصر کربن دار به حیات خود ادامه می دهند).

 دی اکسید کربن گازی است که در هوا وجود دارد، این گاز در جایی که سنگ های آهکی در داخل غار تشکیل شده اند، از غلظت بیشتری برخوردار است.

دی اکسید کربن بیش از همه در فضا از بین می رود و از بدو پیدایش در روی زمین مقدار این گاز به تدریج رو به افزایش بوده است.

محلول دی اکسید کربن در آب اسیدکربنیک (H2CO3) تولید می کند. کلسیم محلول در آبها یا ترکیب این اسید کربنات کلسیم به وجود می آورد که در آب قابل حل بوده و طبقات سنگ های آهکی را تشکیل می دهد.

 سنگ های آهکی احتمالا از دوره پرکامبرین (2000 تا 3500 میلیون سال قبل) وجود داشته اند.

همزمان با تشکیل سنگ های جدید آهکی، سنگ های قدیمی در اثر فعل و انفعالات هوای روی زمین و اسید کربنیک ناپدید می شوند.

CaCO3 + CO2 + H2O---------Ca (H2 CO3) 2

البته این فعل و انفعالات ساده نیست و قابل تغییر نیز نمی باشد و نهایتا موازنه های شیمیایی که همیشه در آب وجود دارد، انجام می گیرد.

برقراری موازنه در اثر شرایط خاص به صورت فعل و انفعالاتی از چپ به راست یا از راست به چپ انجام می گیرد.

زمانی که فعل و انفعال این فومول از چپ به راست انجام گیرد، در حقیقت آبهای جاری از طریق زمین هایی که دارای پوشش گیاهی هستند، از گاز CO2 غنی شده و به لایه های تحتانی سنگ های آهکی نفوذ می کنند و مقدار مساوی از کربنات کلسیم به محلول بی کربنات کلسیم تبدیل می شود.

حال اگر این محلول به داخل غاری جاری شود یا در لایه های سنگ های آهکی نفوذ کند با فضایی که دارای دی اکسید کربن کمتری است، مواجه می شود.

قسمتی از محلول دی اکسید کربن به فضایی که تحت تاثیر ته نشینی کربنات کلسیم است باز می گردد، در این حالت فعل و انفعال فرمول از راست به چپ انجام می گیرد.
در این صورت آب مدت بیشتری نمی تواند تمامی کربنات کلسیم را که به شکل رسوب باقی مانده است، حل نماید، لذا رسوب یا ته نشین نازکی از آهک در سقف یا دیواره غار یا به صورت آهک کریستالیذه آویخته از شقف باقی می ماند.

وقتی که این تشکیلات آهکی که به طور عمودی از سقف به پائین آویزان باشند، آنها را استالاگتیت  Stalactite یا چکنده می نامند.

ته نشین های آهکی به وجود آمده از چکه های آب از سقف به سمت پائین در کف غار رو به بالا می روند که استالاگمیت Stalagmite یا چکیده نامیده می شوند.

شکل رشد پیدا کرده آنها یکسان است اما در انتها ضخیم تر و همگی در مقابل جریان هوا یا آب مقاوم هستند. تزئینات آهکی در ایران به نام های پرده ای، سوزنی، جرقه ای، گل کلمی، فندقی، اسفنجی و نقل بادامی وعروف است.

این دو تشکیلات در طول هزاران سال گسترش پیدا می کنند و رشد آنها گاهی فقط به چند سانتی متر در یک قرن محدود میشود که به نظر عده ای از زمین شناسان رشد آنها در هر قرن 5/2 سانتی متر مکعب است. گاهی این دو تشکیلات در طول قرون متمادی بهم رسیده و تشکیل ستونی را می دهند که از سقف به زمین می رسد و این ستون ها گاهی به دیواره غار می چسبد که به آنها جرز Piliers می گویند.

آبی که در امتداد طول سقف غار جریان می یابد، بتدریج سقف غار را از کربنات کلسیم می پوشاند که روانه (Coulee) Flow نامیده می شود.


- چرا تزئینات آهکی در مواقعی به رنگ های مختلف دیده می شوند ؟

زمانی که آب وارد لایه های زمین می شود، ممکن است در حین حل کردن آهک به رگه هایی از فلزات و مواد معدنی دیگر برخورد کند و مقداری از آن ها را حل کرده و با خود به فضای درون غارها ببرد و در زمان شکل گرفتن تشکیلات آهکی، این رنگ در آن تاثیر بگذارد.

رنگ سفید شیری که در مواقعی به زردی می زند، رنگ خالص تشکیلات آهکی است و دیگر رنگها در نتیجه املاح موجود در کربنات کلسیم است. البته مواقعی پیش می آید که یک قسمت از تزئینات آهکی به چند رنگ دیده می شود که این امر وجود چند نوع ماده مختلف را در درون لایه های زمین نشان می دهد.

این مواد و املاح باعث ایجاد رنگ های زیر می شوند: سیاه رنگ (آهنی)، سبز رنگ (مسی)، قرمز رنگ (هماتیت)، سیاه رنگ (زغال سنگ) و یا نارنجی متمایل به قرمز رنگ (جیوه) می باشد.

 عوامل مختلف در حین عمل شکل گیری استالاگتیت باعث به وجود آمدن اشکال غیر عادی آنها می شود.

این عوامل اندازه و شیب دهانه اصلی، نحوه و جهت نفوذ آب، مقدار اسید آب، درجه حرارت و رطوبت غار، تاثیر جریان هوا و غیره است.

غار لاسکو از جمله غارهای طبیعی بوده و از سنگ های آهکی تشکیل شده است.

این غار به خاطر موقعیت مکانی خاص خود تا به امروز سالم مانده و عوامل ذکر شده در به وجود آوردن قشر کربناته (کربنات کلسیم تبلور یافته ریز بلور) نقش اساسی را داشته است و با توجه به عمق قابل ملاحظه غار و این که غار در دامنه تپه ای وسیع قرار دارد که توانسته است از گزند حوادث محفوظ بماند.

بدنه شکل غار مذکور محلی امن برای اسکان انسان های اولیه بوده است زیرا آنها با اطمینان خاطر و داشتن فرصت و وقت مناسب توانسته اند آثاری گرانبها را از خود بر جا بگذارند و موجب شگفتی انسان های عصر حاضر شوند.

بعضی از غار ها حاوی مقداری گچ و بلورهای گچ هستند، چه به شکل پوسته ای و چه به شکل دسته گلهای سفید که اغلب دیواره و سقف و روی استالاگتیت ها را آرایش می دهند که در نتیجه نفوذ آب به داخل ترکهای صخره ها شکل می گیرند. در این دنیای زیبا و اسرار آمیز، جستجو گران غار هنوز باید درباره شلاین تشکیلات و تزئینات آهکی آموزش بگیرند و پژوهشگران به تحقیق ادامه دهند.

آزمون های رادیو کربن روش بسیار خوبی است که امروزه می تواند در بسیاری از شاخه های پژوهشی مانند ژئولوژی، باستان شناسی، تاریخ گذاری صخره ها، درختان ، مواد معدنی تا سفال و ابزار پیش از تاریخ و حتی مومیایی های مصری به کار رود.

مقدار بسیار کمی از کربن بدست آمده در جوی که دی اکسید کربن در آن وجود دارد، رادیو اکتیو است و از نیتروژن به عنوان نتیجه پرتو افکنی پر انرژی کیهانی شکل گرفته و وزن اتمی آن دو واحد بیش از کربن عادی به فرمول C12 است، بنابراین C14 نامیده می شود.

این کربن رادیواکتیو ماده ای زوال پذیر است، اگر مقدار کامل مشخصی از C14 در محفظه ای محبوس شود، نیمی از مقدار اتم های آن پس از 5568 سال از میان می روند که این نیمه عمر نامیده می شود. بدین ترتیب مقدار مشخصی از کربن رادیو اکتیو وارد آب تراوش شده می شوند و بخشی از آن، صخره آهکی را حل کرده و می تواند در لایه آهکی و تشکیلات راه یابد و در آن باقی بماند.

آزمون رادیو کربن صراحتا، عمری بیش از 50000 سال را برای تشکیلات آهکی نشان می دهد. نمونه های استالاگتیتی که از غارهای زیر دریایی جزیره کفالینیا در دریای ایونی به دست آمده بین 16000 تا 20000 سال عمر دارند.

 


  
  
سرمازدگی




آسیب های ناشی از سرما

توانایی بدن در مقابله با سرما بسیار کمتر از توان آن برای مقابله با گرما است و در واقع روش اصلی برای گرم نگه داشتن بدن استفاده از لباس و پوشش مناسب است . علاوه بر این عواملی است مثل خستگی , تغذیه نامناسب , سابقه بیماری (مرض قند , بیماری قلبی - عروقی یا تنفسی , ...)  , مصرف داروهای خاص (مثل داروهای فشارخون , و از همه مهمتر مصرف الکل ) , نامناسب بودن لباس و پوشش فرد و عوامل مختلف دیگری نیز باعث مستعد شدن فرد به کاهش درجه ی حرارت بدن و آسیب های ناشی از آن خواهد بود .

عدم تحرک برای مدت طولانی (مثل سربازان داخل سنگر ) به علاوه ی سرد بودن هوا , رطوبت بالا , وزیدن باد و خیس بودن لباس ها نیز باعث مستعد شدن فرد و بروز سریع تر و شدیدتر آسیب های ناشی از سرما خواهد شد .

مهم : در موارد آسیب های ناشی از سرما نیز پیشگیری بر درمان مقدم است و با رعایت اصول مقابله با سرما حتی در بدترین شرایط آب وهوای نیز می توان از بروز آنها جلوگیری کرد .

نکته : رطوبت هوا به همراه وزش باد باعث از دست رفتن درجه ی حرارت بدن می گردد . به ویژه هرچه سرعت باد بیشتر باشد , کاهش درجه حرارت بدن سریع تر خواهد بود . وزش باد تند در یک آب و هوای سرد و مرطوب به سرعت باعث کاهش درجه حرارت بدن فرد خواهد شد .

کاهش عمومی درجه حرارت بدن (هیپوترمی یا افت دمای بدن )

در برخی شرایط مانند قرار گرفتن طولانی در معرض آب و هوای بسیارسرد و یا غوطه ور شدن در آب بسیار سرد , بدن توانایی تولید حرارت لازم برای مقابله با سرمای محیطی را ندارد و در نهایت دچار کاهش دمای عمومی بدن می گردد . به این حالت اصطلاحاً هیپوترمی گویند . در این حالت هیپوتالاموس مغز دچار بدکاری می شود و  بدن قادر به کنترل دمای قسمت مرکزی خود نیست و درجه حرارت حرارت مرکزی بدن از 37 درجه به  کمتر از 35 درجه سانتی گراد خواهد رسید . افراد سالخورده و ضعیف بخصوص اگر لاغر , خسته و گرسنه هم باشند مستعد هیپوترمی هستند.

علائم و نشانه ی این افراد عبارت است از :

1- ابتدا بدن آنها دچار لرز می شود .

2- پوست سرد وخشک می شود.

3- نبض کند می گردد.

4- تعداد تنفس بیمار کمتر از حالت طبیعی می شود .

5- درجه حرارت بدن به 35 درجه یا کمتر می رسد .

6- خواب آلودگی ظاهر می شود که ممکن است به کُما منجر شود .

7- ممکن است ایست قلبی رخ دهد .

سایر علائم عبارتند از :

پوست سرد :  یکی از علائمی که دلالت بر افت دمای بدن و بروز حالت هیپوترمی دارد .(به ویژه سرد بودن پوست شکم )

لرز : از واکنش های دفاعی بدن برای گرم کردن خود است و بدن بطور خودکار سعی می کند تا با افزایش کار عضلات حرارت بیشتری تولید کند و دمای قسمت مرکزی خود را ثابت نگه دارد . اما با پیشرفت آسیب و کاهش بیشتر دمای بدن , این واکنش دفاعی نیز مختل می شود .

 گیج و منگ شدن مصدوم و از دست دادن قدرت قضاوت وتصمیم گیری و از دست دادن هماهنگی حرکات و فعالیتهای بدنی  

(مهم : مصرف الکل باعث تشدید این حالت می گردد)

اشکال در تکلم و صحبت کردن  و همچنین سفتی و انقباض عضلانی  از دیگر علائم هیپوترمی می باشد .

 

کمک های اولیه

همانند سایر سوانح , ابتدا ارزیابی صحنه ی حادثه , دور کردن یا پرهیز از خطر و درخواست کمک را فراموش نکنید .

سپس ارزیابی اولیه مصدوم و انجام مراحل  ABC  (کنترل  راه هوایی , تنفس , ضربان قلب ) و دیگر کمکهای اولیه ی ضروری در صورت لزوم

انتقال مصدوم به مکان گرم و خشک  و ترجیحاً سربسته (مانند ساختمان , چادر , ماشین , ... )

خارج کردن لباس های مرطوب , خیس یا تنگ مصدوم و در صورت امکان پوشاندن لباس خشک به مصدوم و قرار دادن وی در داخل کیسه خواب یا انداختن چند پتوی گرم و خشک بر روی او

هیچگاه بدن مصدوم را با مالش گرم نکنید و او را نیز تشویق به انجام فعالیتهای بدنی و راه رفتن نکنید .

بدلیل کاهش درجه حرارت بدن و بروز اختلال در سیستم الکتریکی قلب , هر ضربه ی ناگهانی ممکن است منجر به بی نظمی های بسیار شدید و کشنده در ضربان قلب فرد گردد . بنابراین حتی برای خارج کردن لباس های مصدوم ابتدا آنها را قیچی و سپس از بدن مصدوم خارج کنید .

در صورتی که فرد هوشیار است و دچار تهوع و استفراغ شدید نیست  می توانید , نوشیدنی و غذای گرم به وی بدهید .

نکته :  برای کنترل نبض مصدوم مبتلا به هیپوترمی باید حدود 30 تا 45 ثانیه صبر کنید .

مهم : حتی در صورت فقدان هوشیاری و دیگر علائم حیاتی مثل تنفس و نبض نباید فرد را مرده قلمداد کرد . هر فرد دچار هیپوترمی باید حتماً به مراکز درمانی منتقل گردد و تحت درمانهای لازم از جمله گرم کردن بدن قرار گیرد .

نکته : مصرف نوشیدنی حاوی الکل و کافئین به هیچ وجه مجاز نیست . به ویژه الکل علاوه بر تسریع در از دست دادن نحرارت بدن , باعث کاهش حس لمس در پوست فرد و همچنین کاهش سطح هوشیاری و قدرت قضاوت وی خواهد شد .


 منبع : www.emdadgar.com


  
  
جهت یابی

شرایطی را تصور کنید که شما نقشه و قطب نما در اختیار ندارید (در مقاله ای دیگر کار با نقشه و قطب نما را توضیح می دهیم)، پیدا کردن جهات اصلی به جهت حرکت در سوی مناسب برای شما ضروری خواهد بود. در این جا به چند طریق پیدا کردن جهات اصلی اشاره می کنیم. لازم به ذکر است که روش های ذیل سمت و سوی کلی را به شما نشان خواهد داد و نه راستای دقیق جهت مورد نظر.

به نکات زیر توجه کنید:
1- سعی کنید قبل از شروع سفر، نقشه ها و عکس های موجود منطقه را بررسی نموده و نیز مسیر جریان رودخانه های بزرگ و سمتی که  در آن کوه ها و یا سلسله جبال امتداد دارند و موقعیت نقاط مشخص روی زمین را نسبت به هم نشان کنید.
2- اگر سوار کشتی یا قایقی بودید در صورت بودن فرصت؛ نکات زیر را بررسی کنید:
الف) سمت و مسیر حرکت شما به سمت خشکی
ب) طول و عرض جغرافیایی
ج) پیش بینی سمت وزش باد
د) سمت حرکت جریانات آب اقیانوس


جهت یابی با استفاده از خورشید و ستارگان

متد سایه
این متد ساده، دقیق و شامل چهار مرحله است. در شروع یک چوب یک متری به عنوان شاخص بیابید سپس:
1- شاخص را در زمین فرو کنید. بر روی سایه انتهایی شاخص تکه سنگی برای علامت گذاری بگذارید.
2- به مدت 10 الی 15 دقیقه صبر کنید تا سایه چند سانتی متر حرکت کند. انتهای شاخص را به همان طریق قبلی نشان کنید.
3- یک خط مستقیم میان این دو نقطه بکشید. این خط امتداد شرقی غربی را نشان می دهد.
4- حالا پای چپ خود را بر روی سنگ اول و پای راست خود را بر روی سنگ دوم قرار دهید، روبروی شما سمت شمال را نشان می دهد.
البته برای جلوگیری از هرگونه اشتباه لازم است به نکته توجه کنید که صبح زود و یا نزدیک غروب، زمان مناسبی برای تعیین جهت از این طریق نیست.


جهت یابی با کمک خورشید



جهت یابی به کمک ساعت
از ساعت معمولی می توان به طور تقریب برای تعیین شمال حقیقی استفاده کرد. در نیمکره شمالی عقربه ساعت شمار سمت خورشید قرار می گیرد که در این موقع نیمساز زاویه بین عقربه ساعت شمار و ساعت 12 معرف امتداد شمال و جنوب خواهد بود. البته این طریق در مورد وقت های محلی صدق می کند و در مورد وقتهای غیر محلی بهترین گزینه، تنظیم ساعت به وقت محلی است.
اگر در تعیین شمال مردد شدید به خاطر بیاورید که خورشید قبل از ظهر در سمت مشرق و هنگام عصر در سمت مغرب قرار می گیرد.
در نیمکره جنوبی روش کمی تفاوت دارد، بدین ترتیب که ابتدا ساعت 12 را به سمت خورشید گرفته و نیمساز زاویه بین ساعت 12 و عقربه ساعت شمار را رسم کنید. این نیمساز امتداد شمال- جنوب را نشان خواهد داد.



جهت یابی به کمک ساعت


جهت یابی به کمک ستارگان
اگر خط فرضی از طرف شخص ناظر به سوی ستاره جدی (یا ستاره قطبی) در نیمکره شمالی کشیده شود با شمال حقیقی بیش از یک درجه اختلاف نخواهد داشت. برای پیدا کردن ستاره قطبی در ابتدا باید دب اکبر را بیابید. دب اکبر یا آب گردان (ملاقه) مجموع هفت ستاره پر نور است که به سادگی در آسمان قابل تشخیص است. با یک خط فرضی دو ستاره پایین دب اکبر را پنج برابر امتداد داده تا به ستاره جدی (قطبی) برسید. ستاره قطبی؛ ستاره ای کم نور (در مقایسه با ستارگان دب اکبر) می باشد، به همین دلیل برای یافتن آن کمی باید تلاش کنید.
در نیمکره جنوبی با پیدا کردن ستارگان صلیبی می توان سمت جنوب را تعیین کرد. این ستارگان شبیه بادبادک می باشند. طول آن را از سر تا انتها حساب کرده و از ناحیه دم به اندازه 5/4 برابر طول بادبادک بوسیله خط فرضی امتداد دهید. در این موقع می توان سمت تقریبی جنوب را معین نمود.



جهت یابی به کمک ستارگان


منبع: www.anobanini.ir




  
  
تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 2

 

تخته ی بارفیکس

تخته ی بارفیکس یک تخته ی انگشت ( سیمیلاتور ) بزرگ با شیب منفی است که می توان اشکال مختلف حرکتی همچون صعود و بارفیکس و آویزان شدن را روی آن به درستی انجام داد. به همین دلیل از تخته ی انگشت بهتر است. تخته ی بارفیکس بالای چهارچوب در نصب می شود و در نتیجه فضای کافی برای حرکت پایین تنه وجود خواهد داشت. یک تخته ی بارفیکس مناسب باید حداقل یک متر طول داشته باشد تا بتوانید حرکات طولانی که در یک سلسله ی کامل از حرکات باعث تقویت بازو می شود را بر روی آن انجام دهید.

یعنی اگر سقف اتاقتان کوتاه است یا باید از اتاقی استفاده کنید که سقف آن از ارتفاع شانه به بالا قابل باز شدن باشد  و یا اینکه از یک تخته انگشت کوچک تر استفاده کنید. بهتر است که تخته ی بارفیکس بین 10 تا 20 درجه شیب منفی داشته و دارای تعداد زیادی رول پلاک باشد، به نحوی که بتوان به آسانی و سریع گیره ها را جا به جا و متصل کرد. این مسئله برای تخته های صعود بزرگتر، مهمتر است. چون خیلی زود از شکل و فرم گیره ها خسته می شوید.از گیره هایی استفاده کنید که تا حد ممکن با مصرف کننده ( ورزشکار ) سازگار باشد، چون بیشترین فشار بر انگشتان وارد می شود. از استفاده از گیره های کوچک و تیز با حفره های زبر خودداری کنید. از گیره هایی استفاده کنید که با مخلوطی از چوب و رزین ( چسب ) ساخته شده است.

رزین هایی را انتخاب کنید که با پوست شما سازگار باشد. فراموش نکنید که چند گیره ی مشتی بزرگ را در فاصله ی نسبتا دوری از هم قرار دهید تا بتوانید تنها به کمک قدرت بازوانتان کار ( تمرین ) کنید. همچنین قرار دادن یک پله نردبانی نوک انگشتی در قسمت پایین تخته و یک پله ی قابل تنظیم نزدیک به بالای آن بسیار خوب است. چون می توانید تمرینهای مختلف را روی آن اجرا کنید.

به نظر می رسد که با عقیده ی صرف صعود بدون استفاده از پا، این امکانات تنها برای صعود کنندگان تراز اول قابل استفاده باشد. اگ به تازگی با این نوع تمرین آشنا شده اید، لازم است که روی رکابی که از یک حلقه طناب پلاستیکی ساخته شده بایستید تا از صرف نامعقول نیرو در حین تمرین جلوگیری کنید. راه دیگر این است که چند گیره ی کوچک پا روی چهر چوب در و دو طرف تخته قرار دهید؛ یا حتی بهتر است از یک تخته ی پا که به طور جداگانه در زیر و عقبتر از تخته ی بارفیکس قرار داده شده است، استفاده کنید. شاید این مطلوبترین راه باشد، چون همانطور که مشخص است شما می توانید صعودی واقعی داشته باشید، درحالی که دستهایتان روی تخته ی بارفیکس و پاهایتان روی تخته ی پا است. اگر تخته ی پا قابل جدا شدن باشد، این امکان وجود دارد که آن را در فواصل مختلف از تخته ی بارفیکس قرار دهید و در نتیجه می توانید شیب کلی صعود را تغییر دهید.

تخته های انگشت

گرچه بهتر است که چندین شکل مختلف از صعود واقعی را در برنامه ی تمرین خود بگنجانید، اگر وقت کافی برای رفتن به پای دیواره ندارید، استفاده از تخته ی انگشت بهتر از هیچی است.

اگر تمرینات خود را به نحو شایسته ای تنظیم کنید، می توانید از جلسات تمرین با تخته انگشت برای افزایش قدرت و استقامت و از جلسات تمرین دیواره برای صرف آن نیرو در اشکال مختلف صعود استفاده کنید. دلبستگی و علاقه مندی جزو ملومات است. اگر همیشه در حال سفر هستید، به وسیله ای قابل حمل نیاز دارید که بتوان آن را در صندوق عقب ماشین یا حتی داخل کوله پشتی یا ساک قرار داد.

 

تخته انگشت رزینی

تخته انگشتهای رزینی ( سیمیلاتور ) که در فروشگاههای وسایل کوهنوردی موجود است به رغم تنوع فراوان در کیفیت، بسیار گرانقیمت هستند. اگر قصد دارید یک تخته ی رزینی تهیه کنید، مطمئن شوید که بافت آن زیاد زبر نباشد، چون یکی از نقاط ضعف معمول آنها این نکته است. همچنین اطمینان حاصل کنید که حفره ها لبه های تیزی نداشته باشد و هنگامی که با کف دست لمس می شود زیاد زبر نباشد. لبه هایی با اندازه های مختلف فراهم کنید تا بتوانید با درجات سختی متفاوت تمرین کنید.

 

تخته انگشت چوبی دست ساز

اگر تخته انگشت خود را از تخته سه لایی بسازید، نه تنها از لحاظ مادی صرفه جویی کرده اید، بلکه وسیله ای ساخته اید که چند کاره و کارآمدتر از هر تخته ی رزینی است، حسن کار در این است که وسیله ای بسازید که کاملا قابل تنظیم باشد و بتوانید محل گیره ها را به راحتی و به سرعت روی آن تغییر دهید. به این طریق می توانید تخته ای داشته باشید که به اندازه ی نیمی از یک تخته ی انگشت رزینی متوسط است و دارای تعداد نامحدودی فرم های گیره است. تنها کاری که باید انجام دهید این است: فضای مورد نظر را اندازه بگیرید. یک تکه تخته سه لایی سه چهارم اینچی را ببرید. سوراحهی متعددی را روی آن ایجاد کنید و در آنها رول پلاک ( یا مهره ی پیچ ) قرار دهید. تخته راجلوتر از دیوار نصب کنید طوری که فضای خالی برای دسترسی به پیچ و مهره های آن وجود داشته باشد. آسانترین راه حل مشکل نصب تخته به طوری که قابل برداشتن باشد، استفاده از لولاهایی است که می توانید به راحتی داخل هر چهار چوب در قرار دهید و در عرض چند ثانیه آن را بردارید. در خصوص گیره ها، تنها چیزی که نیاز دارید ساختن چند لبه چوبی و چند گیره ی مشتی برای تنوع بیشتر است. برای تمرینات خاص بازو، خریدن دو گیره ی مشتی بزرگ که بتوانید آنها را پیچ و بعد جا به جا کنید، بسیار مفید است. راه دیگر سوراخ کردن تخته و ساختن گیره های مشتی بزرگ یا حتی حفره های کوچکتر است، به این شرط که آنها را با سنباده کاملا صاف کنید و تکه هایی از چوبهای نیم دایره ای شکل پشت آنها قرار دهید تا شکل دست و انگشتان شما را پیدا کند. آخرین کار قرار دادن یک جفت حلقه ی فلزی ( کارابین چه ) در قسمت پایین تخته است به صورتیکه بتوان حلقه طناب یا رکابها را به آن وصل کرد یا حین اجرای تمرینات سخت تر آنها را برداشت. پس از آن بقیه ی کار به عهده شماست. جدول نمونه ی تمرینات ساده ی تخته انگشت را برایتان طرح کرده ایم تا نشان دهنده ی اشکال مختلف و نامحدود حرکات باشد:

برای کاهش شدت و سختی تمرین و رسیدن به حد نهایی تکرار یک حرکت از رکاب یا حلقه طناب استفاده کنید. سعی کنید همه ی حرکات را کامل انجام دهید مگر آخرین مرحله از هر تمرین را. به مرور تعداد حرکات هر مرحله و شدت هر تمرین را افزایش دهید و به طور کامل خود را گرم کنید.

 

بارفیکس روی نوک ( بند ) انگشت

مثال : روی اولین لبه ی صاف متصل شده به تخته

مراحل تصاعدی

4 حرکت * 3 ست ( حداکثر شدت ) – 3 تا 4 دقیقه بین هر مرحله ( ست ) استراحت کنید.

6 حرکت * 2 ست

8 حرکت * 1 ست

 

2- حرکات مشکل – بدون ترتیب از حرکات و گیره ها استفاده کنید.

مانند تمرین مرحله ی قبل استراحت کنید.

4 حرکت مشکل * 2 ست

6 حرکت مشکل * 1 ست

8 حرکت مشکل * 1 ست

 

3- بارفیکس روی گیره ی مشتی

در صورت تمایل می توان حرکات را با صعود یا کشش قدرتی تصاعدی ترکیب کرد.

2 تا 4 حرکت * 3 ست ( حداکثر شدت، برای مثال: با سنگین کردن خود یا روی یک دست آویزان ماندن )

6 تا 8 حرکت * 2 ست

 

4- آویزان شدن قدرتی ( با بازوان جمع شده و رسیدن چانه به دستها )

روی لبه ی بند انگشتی و با کمک حلقه طناب یا گیره ی پا با یک یا دو بازو بر حسب توانایی شخص.

گیره ی پنج انگشتی = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( هر بازو )

گیره ی مشتی = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( هر بازو )

گیره ی کف دستی یا حفره = 4 تا 12 ثانیه * 2 ست ( با استفاده از هر دو بازو )

 

حرکات کششی و اتمام تمرین.


 پله نردبانی نوک انگشتی



ماخذ : مجله High


  
  
تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 1

 



طراحی یک تخته

بدون شک، بهترین وسیله ی تمرین خانگی، درصورت وجود فضای کافی، یک تخته چوبی ساده و دارای شیب منفی است. شاید برای کسانی که تاکنون سعی در صعود روی یک تخته نکرده اند این فکر ابتدا کمی مضحک جلوه کند.

تخته ی خوب تخته ای است که مشخصا برای رفع نیازهای تمرینی شما طراحی شود و اگر طراحی آن صحیح باشد، نه تنها استفاده از آن جالب و نشاط انگیز خواهد بود بلکه امکانات نامحدودی نیز برای تمرین دارد.

گرچه هنوز دیواره ها بهترین مکان برای شروع تمرین از سطح متوسط به بعد است، یک وسیله ی شخصی خوب طراحی شده شما را قادر می سازد تا یک یا دو درجه بر شدت تمرینات خود بیفزایید.

استفاده ی مناسب از تخته تمرین تا حد زیادی بستگی به گیره ها دارد. در بعضی دیواره ها نمی توانید به آسانی نوع مناسب گیره و محل مناسب آنرا برای مسیر و حرکتی که درنظر دارید پیدا کنید. با یک تخته نه تنها می توانید هر نوع حرکت ممکن را شبیه سازی کنید، بلکه می توانید تمرینات تخصصی تر شده ی سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) و فنون تمرین استقامتی را انجام دهید. مزیت دیگر استفاده از گیره های چوبی این است که امکان تمرین بیشتری را قبل از خراشیده شدن پوست دستتان به شما می دهد.

 

انتخاب یک وسیله

در طراحی یک وسیله ی تمرین خانگی ابتدا باید این نکات را در نظر گرفت: میزان فضای موجود، چه کسی از آن استفاده خواهد کرد و تا چه حد توانایی دارد. اگر واقعا فضای کافی ندارید بهتر است به دنبال یک تخته انگشت ( سیمیلاتور ) بزرگ یا یک تخته بارفیکس باشید.

 تخته انگشت / سیمیلاتور ( Finger Board )

 

مرحله ی بعدی در نظر گرفتن گیره ها و زاویه هاست. حتما نیازهای تمرینات اولیه خود را در نظر داشته باشید. اگر قرار است یک تخته چند منظوره برای تمرینات مشکل سنگ کوتاه مسیرهای استقامتی باشد، به گیره هایی با اندازه های مختلف و ترجیحا با بخشهایی با زوایای آسانتر نیاز دارید. اگر می توانید، نقایص وسایل موجود را بیابید تا وسیله ی شما بهترین باشد. طرح زیر را می توانید به عنوان چهارچوبی در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که هیچ جنبه ای را در طراحی نادیده نگرفته اید:

1-اندازه ها 2- زاویه ها 3- شکلها 4- نوع گیره ها و نحوه ی قرار گیری آنها 5- قیمت مواد مصرفی و ساخت 6- اقدامات و وسایل ایمنی ( تشک ) 7- شرایط و لوازم جانبی ( پنکه، بخاری و غیره ).

 

1- اندازه ی تخته

یک وسیله تمرینی نباید خیلی بلند باشد. هرچه بیشتر از نظر فضا در مضیقه باشید، وسیله تان بیشتر برای تمرینات قدرتی و سخت سنگ کوتاه مناسب خواهد بود تا مسیرهای بلند استقامتی. هر چند، حتی برای دو یا سه حرکت مشکل سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) حداقل به تخته ای به ابعاد 90 * 180 سانتیمتر نیاز دارید.

 

2- زاویه ی تخته

راز ساختن یک تخته خوب در انتخاب یک زاویه مناسب است تا بتوانید به بهترین نحو تمرین کنید. زاویه انتخابی شما باید مطابق با نیازهای شخصی و میزان توانایی تان باشد. در مراحل اولیه ی کار بر روی تخته شیب دار به گیره های بزرگ برای صعود نیازمندید. بنابراین اگر بخواهید روی قدرت انگشتها کار کنید، ساختنم یک سقف ( کلاهک ) بی فاییده است. همچنین اگر می خواهید تمرین استقامتی کنید، زاویه ای را انتخاب نکنید که چنان زیاد باشد که بدون توجه به اندازه ی گیره ها فقط چند حرکت بتوان روی آن انجام داد. باید توجه داشته باشید که در چه زاویه ای تبحر ( توانایی ) بیشتری دارید. هرچه زاویه ی صفحه ( تخته ) افزایش یابد، هنگام صعود، فشار بر عضلات موضعی بیشتر می شود. تنها راه حل، انتخاب یک زاویه متوسط ( بین 15 تا 40 درجه ) است تا بتوانید به راحتی به انواع دیواره ها عادت کنید. این زاویه ی متوسط برای تکنیک، تمرین استقامتی و همچنین تمرینات قدرتی و پر انرژی مناسب است.

اگر نمی توانید روی یک تخته ی شیب دار تمرین کنید بیهوده سعی نکنید. ساخت یک وسیله تمرین خانگی در مقیاس طبیعی بی ارزش است مگر اینکه بتوانید حرکات مشکل سنگ کوتاه ( بلدرینگ ) را روی دیواره ای با شیب منفی نه چندان زیاد 10 درجه و روی گیره های بسیار کوچک ( بند انگشتی ) انجام دهید. تا وقتی که به این حد برسید یک دیواره و یک تخته انگشت ( سیمیلاتور ) برایتان مناسب است.

 

3- شکل تخته

الف. تخته های مسطح:

تخته های مسطح و دارای یک زاویه را هم می توان راحت تر ساخت و هم می توان راحت تر روی آن تمرین کرد. یکنواختی آن باعث می شود که صعود در حالت شیب منفی روی آن آسان صورت گیرد و همچنین حرکات یکنواخت استقامتی آسانتر روی آن اجرا شود و بهترین شکل را برای مسیرهای طولانی دارند. البته در تمرین با تخته ی مسطح توجه داشته باشید که بدنتان به یک زاویه ی خاص عادت نکند.

ب. تخته های منحنی و چند زاویه ای:

بسیاری از مردم معتقدند که تخته های دو زاویه ای یه چند زاویه ای که دارای شکلهای مختلف و جالبی هستند، راه حلی برای کاهش یکنواختی تمرینات خانگی است و استفاده کنندگان از آنها می توانند به زوایای مختلف تسلط پیدا کنند. به علت مشکل بودن صعود شیب منفی، تخته ای که زاویه اش متغیر باشد همیشه برای همه تمرینات مناسب است. بعضی از اشکال معمول عبارت است از نیمرخ محدب و نیمرخ مقعر.

با وجود این اشکال و استفاده ی موثر از اندازه های بسیار گوناگون گیره ها، در بخشهایی از تخته با زاویه ی منفی ( شیب ) کم بیشتر از انگشتها استفاده می شود و در بخشهایی با شیب زیاد بیشترین فشار بر بازوان وارد می آید. در طرح محدب می توانیم حرکت روی سقف را نزدیک فرش انجام دهیم بدون اینک از افتادن به پشت ترسی داشته باشیم. در حالی که طرح مقعر بیشتر مناسب کشش بدن است؛ درحالیکه می کوشید پاها را بالا نگهدارید و خود را به صفحه بچسبانید.

ظاهرا تنها راه برای رسیدن به هر دو مقصد ساختن دو یا سه تخته ی متفاوت است؛ یا اینکه بهتر است یک تخته ( با شیب ) متغیر بسازید. احتمالا این راه حل نهایی برای یک وسیله ی تمرین عالی چند منظوره است تا با امتحان مهارتهایتان بر روی آن، قدرت و توانایی تان را در مسیرها و حرکات مشکل بسنجید.

 

4- گیره ها

نوع گیره هایی که روی تخته نصب می کنید و شکل و محل قرار گیری آنها کاملا تعیین کننده ی شیوه ی صعود و کارآیی تمریناتی است که روی آن انجام می دهید.

 

نوع گیره ها

از گیره های ساخته شده از چوب و رزین و با بیشترین تنوع ممکن استفاده کنید. رزین از نظر بافت و ظاهر بیشتر به خود صخره شبیه است و اشکال مختلفی از این نوع گیره ها وجود دارد؛ در حالی که گیره های چوبی با توجه به شکل معمولی شان با پوست و تاندون مهربانترند. عدم وجود اصطکاک رو ی گیره های چوبی نیز به این معناست که برای ماندن بر روی آنها باید آنها را محکمتر بفشارید. از گیره های مورب، حفره دار، ناخنی، انگشتی و بند انگشتی برای کار با انگشتها استفاده کنید. در استفاده از گیره های بند انگشتی و حفره دار محتاط باشید. چون بیشترین صدمات از آنهاست. آنها باعث فعالیت تاندونها، در زمانی که حداکثر کشش را دارند، می شوند. بسیار مهم است که به تدریج و در طول زمان بر قدرتمان روی این گیره ها بیافزاییم؛ آن هم پس از نرمش و گرم کردن کامل. علاوه بر همه اینها، مواظب گیره هایتان باشید و بطور مرتب آنها را با برس تمیز کنید تا شیارها و منافذ آنها با گچ مسدود نشود.

 

نحوه قرارگیری گیره ها

اولین نکته درباره یک تخته ی خانگی، تعداد گیره است. یک تخته ی 260 * 360 سانتیمتری که پوشیده از گیره است کارآیی بهتری برای بلدرینگ و سایر تمرینات دیگر خواهد داشت تا یک دیواره کوتاه که گیره های پراکنده ای دارد. هنگامی که زمان نصب گیره ها رسید می توانید این کار را به صورت تصادفی یا به روشی از قبل تعیین شده انجام دهید. روش اول حرکات مشکلی را طراحی می کند که به خودی خود مضمون خاصی ندارند. این روش دلخواه کسانی است که دوست ندارند به شکلی کاملا از پیش طراحی شده تمرین کنند. دیگران ترجیح می دهند که گیره ها را به شکلی قرار دهند که نظر آنان را تامین کند. البته برای تمرینات حرفه ای ها، این وسیله که "تخته ی منظم" نامیده می شود ارزش بسیار زیادی دارد. صخره ها الگوی ثابت خاصی را دنبال می کنند و بسته به علاقه می توانید آنها را به کار ببرید و در تمرینات بازسازی کنید. برای مثال، اگر مسیری که روی آن کار می کنید دارای 16 حرکت است که همه  آنها روی گیره های معکوس و شیارهای عمودی است، می توانید تلاش کنید و مسیر مشابهی را روی تخته ای که گیره های آن به طور تصادفی نصب شده است، پیاده کنید. در یک تخته ی منظم گیره های روی یک شکل مدرج قرار می گیرد. بنابراین همیشه گیره ای با اندازه و نوع مشخص در دسترس خواهد بود. همچنین می توانید حرکات اساسی نردبانی شکلی را ابداع کنید که باعث سهولت در کسب انرژی می شود و به تکنیک کمتری محتاج است.

بهترین راه حل، قرار دادن تعدادی گیره ی اصلی است. سپس فضای خالی بین آنها را با گیره هایی بصورت تصادفی پر کنید. اگر از پیچ و مهره ی خروسی ( یا پیچ آلن ) استفاده کنید، می توانید جای هر گیره را تغییر دهید و مجددا روی تخته ای با طرحی جدید کار کنید.

نکات زیر را هنگام نصب گیره ها به یاد داشته باشید:

1-      از حداکثر تنوع گیره ها از لحاظ اندازه و جهت آنها استفاده کنید.

2-      گیره ها را چنان پراکنده نصب کنید که استفاده از دو گیره ی مشابه مشکل باشد.

3-   از قرار دادن گیره ها در فضا های مرده خودداری کنید. برای مثال ( گیره ها را ) بسیار نزدیک به کناره ی تخته یا در جهتی که نتوان از آن به طور موثری استفاده کرد، نصب نکنید.

4-      از تجمع یا پراکندگی بیش از حد گیره ها خودداری شود.

5-      جای خالی برای طرح های ویژه یا تخصصی بعدی در نظر بگیرید.

6-   با قرار دادن گیره هایی برای شروع صعود از قسمت پایین تخته، حداکثر استفاده را از طول آن بکنید. گیره های معکوس برای این کارمناسب است.

 

"اگر توان ساختن تخته ی چوبی را ندارید، مایوس نشوید."

 

گرچه استفاده از تخته های بزرگی که بتوانید به شکل واقعی روی آنها صعود کنید بسیار لذت بخش تر و سودمندتر است، وسیله ای که فضای بسیار کمی، به اندازه ی یک چهارم فضای کل را اشغال کند نیز ارزشمند است. بیشتر کوهنوردان استفاده از تخته ی انگشت ( سیمیلاتور ) را کسل کننده و محدود می دانند. ولی این برداشت اشتباه ناشی از استفاده از وسایل ابتدایی و خطرناکی است که با دقت کمی ساخته شده بود. مطمئنا یک تخته انگشت که خوب ساخته و طراحی شده باشد یا یک تخته ی بارفیکس کوچک، به بهره گیری روشهای مناسب تمرینی، مفید خواهد بود.



ادامه در : تخته ها و وسایل تمرین خانگی – 2


  
  
غار بتون فردوس

 

Batoon Cave


پس از انجام چندین برنامه آماده سازی در هفته های قبل از اجرای برنامه ، سرانجام زمان آغاز سفر به قصد پیمایش بزرگ ترین غار شرق کشور فرا می رسد.

 

چهارشنبه 7/9/86

ساعت 5 صبح در حالی که هوا بسیار سرد بود در محل ترمینال حاضر می شویم . کم کم بقیه افراد تیم هم می رسند . پس از تکمیل افراد تیم ، با اتوبوس ساعت 6 مشهد را به مقصد شهر فردوس ترک می کنیم . فضای خالی انتهای اتوبوس مکان مناسبی شده بود برای گپ زدنهای دوستانه تیم ما . ساعت 1115 ظهر در ترمینال فردوس بودیم . در فردوس از سرمای شدید مشهد خبری نبود و آفتنابی ملایم بر شهر می تابید . در ترمینال خلوت و پاکیزه فردوس نماز ظهر و عصر خوانده شد .

ساعت 12 مینی بوس که از قبل هماهنگ شده بود به ترمینال آمد و تیم 8 نفره ما را به روستای چرمه از توابع سرایان در شرق فردوس رساند . آخرین آذوقه غذایی هم در بین راه تهیه شد .

روستای چرمه روستایی کوچک اما بی پیرایه و زیبا بود . این روستا در ناحیه ای کوهستانی اما با کوههایی نه چندان مرتفع که نه می توان آنها را کوه نامید و نه تپه واقع شده است .

اولین چیزی که از بدو ورود به منطقه فردوس خودنمایی می کرد ، خان های یک طبقه ، شهرهای ساده و تا حد زیادی بدور از تبلیغات و جنجالهای مراکز بزرگ بود .

در روستای چرمه یک وانت نیسان کرایه شد تا تیم ما و وسایلمان را به مکانی به نام امام زاده پیر اباذر که نزدیکترین ابادی به دهانه غار بود برساند . جاده 8 کیلومتری چرمه – پیر اباذر که از پیچ و خم دره ها و کوههای این مناطق می گذشت ، مناظر بی بدیل و دست نخورده ای را به نمایش می گذاشت . صخره های کوتاه ، شیب های ملایم و خلوتی خاص ، ویژگی این کوهستان بود . بعد از دقایقی به پیر رسیدیم . با راننده نیسان قرار گذاشتیم قرار گذاشتیم که ساعت 7 صبح جمعه مجدداً به امامزاده بیاید و ما را به چرمه بازگرداند .

سر در بنای آرامگاه پیر به سبک کاروانسراها ومساجد قدیمی ساخته شده بود . بنای آرامگاه هم در حدود 200 – 300 متر زیربناداشت و به شکل مربع ساخته شده بود . متولی این بنا پیرمردی بود که به تنهایی در این جا زندگی می کرد و مشغول رسیدگی به درختان و باغ کنار آرامگاه بود .

از شرح حال پیر اباذر توضیح چندان مناسبی یافت نشد . اما آنچه که بر روی سنگ مزار او نگاشته شده بود ، وی را عالمی با تقوا و وارسته معرفی می کرد تا یک امازاده . ما او را تا اخر برنامه پیر صدا می کردیم .

سرویس بهداشتی ، آَشپزخانه و فضای امامزاده تمیز و مناسب بود .

در فضای سرد و ساکت پیر وسایلمان را گذاشته و بعد از صرف نهار در حالی که هنوز 2 ساعت به غروب آفتاب مانده بود ، برای تنوع و رفع خستگی ناشی از سفر با اتوبوس به چند قله کم ارتفاع اطراف پیر صعود کردیم . خط الراسی سنگی که دهانه غار بتون را در دامان خود داشت ، در نزدیکی پیر دیده می شد و ما را به خود فرا می خواند . منظره شهر سرایان و غروب سرخ آفتاب در کویر بیاد ماندنی بود . مقارن با تاریکی کامل هوا به پیر بازگشتیم . بعد از خواندن نماز و صرف شام زودتر به کیسه خواب رفتیم تا صبح زود آماده کار شویم .

 

پنجشنبه 8/9/86

ساعت 5 صبح بیدار باش اعلام شد . خوردن صبحانه ، بستن کوله مناسب غار و سرجمع کردن وسایل فنی و تقسیم آنها تا ساعت 7 بطول انجامید . سپس به سمت دهانه غار حرکت کردیم . مسیر از آنچه به چشم می آمد دورتر بود و باید تپه های متعددی را بالا و پایین می رفتیم . این کوهپیمایی با لوازم فنی سنگین کمی خسته کننده بود .

بالاخره ساعت 9 صبح به دهانه غار بتون رسیدیم . غار بتون دارای دو دهانه است که یکی از آنها از دور هم دیده می شود .

اما مسیر ورود ما به غار از این دهانه بزرگ نبود ، بلکه بعد از رسیدن به این دهانه ، با یک تراورس به سمت چپ در روی صخره ها به دهانه کوچکتر رسیدیم ، که منطقه آغاز کار ما بود .

حدود نیم ساعت برای به تن کردن لوازم فنی صرف شد . همگی مجهز به تجهیزات انفرادی همچون : صندلی ، ابزار فرود ، کلاه کاسک ، هدلامپ ، طنابچه پروسیک ، کارابین پیچ  و نوار اسلینگ شدیم . تیم ما با دوحلقه طناب و دو دستگاه بیسیم دستی کوتاه برد و یکسری لوازم فنی دیگر آماده دست و پنجه نرم کردن و شاید به تعبیر بهتر لذت بردن از بزرگترین غار شرق کشور به طول متر و عمق متر بود . بعد از برداشتن عکس یادگاری با پرده باشگاه ، ساعت 30/9 بود که وارد غار شدیم .

با روشن کردن هد لامپها سفر به تاریکی اعماق زمین شروع شد . در همان ابتدای کار باید از یک چاه 25 متری فرود می آمدیم که به نوبت این کار انجام شد . تا سرپرست تیم مشغول آماده کردن کارگاه فرود بعدی می شد ، دو نفر هم در انتهای مسیر قبلی مشغول حلقه کردن طنابها می شدند .

چاه دوم هم با فرودی در حدود 23 متر بدون مشکل خاصی تمام شد . انتظار افراد تیم در نوبت برای فرود آمدن در تاریکی و سرمای غار کاری خسته کننده و فرسایشی بود . اما چاره ای نبود . جالب این که در عمق زمین از منافذی باد سردی می وزید .

وقتی فرود از چاه دوم تمام می شد . همگی باید روی کلاهکی سوار می شدیم و در آنجا مستقر می شدیم . به علت کمبود جا برای نشستن ، اینجا کمی خطرناک بود . با احتیاط بر روی کلاهک سوار می شویم و سومین فرود خودمان را به طول تقریباً 40 متر شروع می کنیم . گفتنی است از این فرود عکسهای زیبایی به یادگار ماند . در پایین به جایی فراخ و مسطح رسیدیم . بعد از ورود به یک تالار دیگر ، طبق دستور سرپرست تیم وسایل اضافی را گذاشته و وارد یک مسیر فرعی غار شدیم . این مسیر قسمت زنده و فعال غار بود که تالاری از استلاکمیت ها بود . با دو فرود 10 متری وارد این تالار شدیم که بسیار هم زیبا بود . در انتهای این تالار مقداری آب بسیار زلال به چشم می خورد . به کمک یومار همگی بعد از بازدید از این تالار به تالار اصلی برگشتیم و آماده پیمایش ادامه غار شدیم . بعد از صعود از یک صخره کوتاه آماده فرود بعدی می شویم . فرودی بطول 20 متر که به یک تالار بزرگ دیگر منتهی می شد .

برای رسیدن به بالای چاه پنجم باز مقداری از مسیر را در حمایت صعود می کنیم و سپس یک فرود 24 متری انجام می دهیم .

در نهایت پس از آخرین فرود ( چاه ششم ) که تقریباً 45 متر طول داشت خودمان را به انتهای مسیر چاههای غار که محوطه ای پر از خاک نرم است می رسانیم . فرود از این مسیر با ریزش فراوان خاک و سنگ ریزه همراه بود .

گفتنی است که تمام کارگاههای مسیر از نوع سیم بکسل بودند که نو هم به نظر می رسیدند .

در تالاری در انتهای غار صدها خفاش از سقف آویزان بودند و صدای چرغ چرغ آنها همه جا پیچیده بود .

با وجود خستگی زیاد به نوبت از یک شیب سنگی 30 متری به کمک یومار صعود کرده تا به دهانه خروجی غار می رسیم . با مشاهده آسمان نفسی کشیده و خستگی امروز تا حدی از تنمان خارج شده است . ساعت 30 دقیقه بامداد صبح روز جمعه 9/9/86 بعد از 15 ساعت زندگی در تاریکی به سطح زمین رسیدیم .

خوشبختانه تلفن های همراه آنتن داشت و خبر پیمایش غار به دوستانمان در مشهد ارسال شد . بدون معطلی از دهانه غار سرازیر شدیم .

  

Beauties of Batoon Cave

جمعه 9/9/86

ساعت 30/2 بامداد به پیر رسیدیم . اولین کار گرم کردن شام و خوردن یک شام حسابی بود . ساعت 45/3 هم به کیسه خواب رفتیم . صبح ساعت 15/6 بیدار باش اعلام شد . با وجود خستگی زیاد ، به علت کمبود وقت به زحمت از خواب برخواسته و مشغول صرف صبحانه و بستن کوله ها شدیم . ساعت 30/7 هم از پیر خداحافظی کرده و با نیسان به چرمه بازگشتیم . تا رسیدن مینی بوس ، ساعتی را در دفتر مخابراتی روستای چرمه به استراحت گذراندیم . ساعت 40/8 بود که مینی بوس آمد و طبق برنامه قبلی به سمت آبگرم فردوس حرکت کردیم .

بعد از 2 روز فعالیت جسمانی و کسالت ، تن را به آب گرم معدنی و مفید فردوس می سپاریم ، گویی به یکباره تمام خستگی ها از تنمان خارج می شود . بعد از صرف نهار در جمع دوستان به کنار جاده مشهد – فردوس آمده و بالاخره ساعت 50/13 با اتوبوس راهی مشهد می شویم . ساعت 30/18 هم درحالیکه از بارش برف و هوای سرد غافلگیر شده بودیم ، وارد مشهد می شویم .

 
Oaj team

" پیروزی کوهنوردان را خودشان به تنهایی جشن می گیرند ، تنها قلب های پرطپش آنها به آنان شادباش می گویند و روح های آزاد و وارسته شان به کارشان ارج می نهند . "

 

اعضای تیم : وحید اشرفی ( سرپرست )، قدیر خادم رضا ، محمد صالحی ، علی شاکری ، بهروز آقابایی ، غلامرضا کاهانیان ، ریحانه افشاری و راضیه عارفی .


87/9/18::: 12:9 ع
نظر()
  
  
غار کرکس سرخس

 

مکان : استان خراسان رضوی - سرخس - روستای بزنگان

زمان : 27/3/84

اعضای تیم : محمد صالحی ( سرپرست ) ، وحید اشرفی ، پیام خسروی نژاد ، روح ا... ستوده ، حسین اسلامی نژاد ، محمود احسانفر ، جلال احسانفر ، علی احسانفر .

 

معمولا همه بهشت را باغی زیبا بر فراز ابرها و در آسمان هفتم تصور می کنند ، ولی غار کرکس بهشتی است در زیرزمین . هر وقت که نام این غار به زبان می آید ، ناخود آگاه این جمله به ذهنم میرسد : " یک جنگل انبوه از استلاکتیت و استلاگمیت های گل کلمی بسیار زیبا که همگی سالم هستند ! " متاسفانه امروزه کمترین غاری را می توان دید که زخم اسپری و تیشه و کلنگ را بر چهره نداشته باشد . خوشبختانه این غار در جای دنج و دوری واقع شده و از دسترس کوهنورد نماها به دور مانده است . امیدوارم این گزارش به دست اینگونه افراد نیافتد !

   طبق قرار قبلی ساعت 6 از محل میدان شهدا مشهد با دو دستگاه خودرو سواری به سمت سرخس براه افتادیم . فاصله مشهد - سرخس حدود 130 کیلومتر است . ساعت 20/7 در بخش مرزداران برای صرف صبحانه توقف نمودیم . در سمت راست جاده دو رستوران به نامهای سعادت و نوبهار وجود دارد که جاهای مناسبی است . به این بخش در گذشته مزداوند و مزدوران نیز گفته می شد . بعد از مرزداران یک گردنه بلند و سپس جاده ای سراشیب وجود دارد . حدود کیلومتر 100 مشهد به یک راه فرعی در سمت چپ جاده می رسیم که تابلوی روستا و دریاچه بزنگان در کنار آن نصب شده است . وارد این جاده فرعی شده و پس از حدود 14 کیلومتر به روستای بزرگ بزنگان می رسیم . قبل از رسیدن به روستا ، در سمت راست یک جاده فرعی خاکی وجود دارد که به دریاچه زیبای بزنگان می رسد . خودرو ها را در داخل محوطه مرکز بهداشت روستا گذاشته و ساعت 30/8 به سمت غار حرکت می کنیم .

   در جاده ای خاکی و ناهموار از روستا به سمت شرق حرکت می کنیم و پس از نیم ساعت به کلاته کرکسی می رسیم . قبل از رسیدن به کلاته یک خط برق فشار قوی وجود دارد که از روی این جاده خاکی گذشته و به سمت ارتفاعات جنوبی روستا ادامه دارد و می تواند نشانگر خوبی برای جهت یابی در منطقه باشد . در این کلاته چند باغ و مقداری زمین کشاورزی وجود دارد . همچنین یک استخر بزرگ و چندین درخت سرسبز در کنار آن وجود دارد . در آنجا ظرف های آب را پر و لباسها را عوض کرده و بسوی غار براه میافتیم .

   از اینجا به سمت جنوب شرقی و ارتفاعات حرکت نموده و از یال روبروی کلاته صعود می نماییم . در طول مسیر چند درخت کاج قدیمی و گل سنگهای بسیار بزرگ توجهمان را جلب می کند .

   ساعت 30/10 به دهانه غار می رسیم که در پای دیواره ای در زیر خط الراس کوه قرار دارد . زیر دهانه غار نیز شیبی شن اسکی وجود دارد که هنگام صعود کمی مشکل ساز است . کوله ها را در ابتدای دهانه غار جاسازی نموده و چراغ های پیشانی و طناب و وسایل لازم را برداشته و ساعت 11 وارد غار می شویم . دهانه چاه مانند غار روی زمین و به سمت آسمان است . قطر دهانه غار حدود یک متر می باشد . حدود 50 متر در دهلیزی به سمت جنوب حرکت می کنیم . سمت راست ما شیبی تند وجود دارد که بیش از 3 متر عمق دارد .

Enterance of ..

در انتهای دهلیز به دالان کوچکی می رسیم که یک چاه شکاف مانند به عمق حدود 5 متر در سمت چپ آن وجود دارد . از یک بلوک سنگی که در بالای شکاف وجود دارد استفاده نموده و کارگاه را برقرار می کنیم . نیمی از طناب را بصورت دو لا داخل شکاف ریخته و افراد در حالیکه طناب را در دست داشتند وارد شکاف شده و بصورت تنوره ای فرود رفتند . باقیمانده طناب نیز بصورت دولا به دور سینه افراد بسته شده و از بالا حمایت می شدند .

me inside ..

در انتهای چاه یک راه فرعی باریک و رو به پایین در سمت راست وجود دارد که در صورت داشتن وقت می توان از آن نیز بازدید کرد . برای رسیدن به انتهای غار به سمت راه فرعی دیگری که در چپ قرار دارد حرکت می کنیم . در میانه این راه فرعی به پشت یک تخته سنگ بزرگ که در سمت چپ قرار گرفته رفته و وارد دهلیزی می شویم که رو به پایین امتداد می یابد . کمی که پیش می رویم به یک دو راهی میرسیم که راه سمت راست بن بست است . بنابراین دهلیز را به سمت چپ ادامه می دهیم . اینجا نیز در سمت راستمان شیبی تند وجود دارد که باید مراقب آن بود .

   ناگهان وارد یک تالار کوچک می شویم که استلاکتیت و استلاگمیت های بسیار زیبایی دارد . نشانه بارز این تالار ، سه استلاگمیت نیم متری نوک تیز است که از محل پایه به هم چسبیده اند ! از گوشه و کنار این تالار عکس های زیبایی گرفته و وارد دهلیز کوچکی که کنار استلاگمیتهای سه شاخه است می شویم . کمی که پایین می رویم به بزرگترین و زیباترین تالار غار می رسیم . یک جنگل انبوه از استلاکتیت و استلاگمیت های گل کلمی بسیار زیبا که همگی سالم هستند ! در گوشه و کنار این تالار دخمه هایی وجود دارد که مملو از چکنده هایی غیر قابل توصیف است . کف تالار نیز پوشیده از چکیده های کوچک فراوانی است که هنگام حرکت ممکن است زیر پا خرد شوند . بنابراین پیشنهاد می گردد همه گروه در یک مسیر حرکت نموده و قدم در جای پا یکدیگر بگذارند . پس از گرفتن عکس های یادگاری و شنیدن یک موسیقی زیبا که یکی از افراد با ضربه زدن به استلاکتیت ها اجرا نمود ، علیرغم میل باطنی مجبور به ترک این بهشت زیر زمینی می شویم .

Karkas Cave

   ساعت 13 از غار خارج می شویم و ساعت 14 به کلاته کرکسی می رسیم . نهار را در کنار استخر و در زیر سایه سار درختان سرسبز کلاته صرف می کنیم . سپس بطرف روستا براه افتاده و پس از برداشتن خودروها به سمت دریاچه زیبا و سبزرنگ بزنگان می رویم . در اطراف دریاچه خانواده های زیادی اطراق کرده اند . چندین سایه بان و سکوی سیمانی و سرویس بهداشتی نیز در محل مهیا شده است . مجالی برای شنا نیست ، پس بطرف مشهد براه میافتیم .

Bazangan Lake

لوازم فنی مورد استفاده : یک حلقه طناب 7 م م ، 4 عدد نوار اسلینگ دوخته در اندازه های مختلف ، 2 عدد کارابین پیچ ، 4 عدد کارابین معمولی ، 4 عدد اسلینگ دو سر کارابین ، کلاه ایمنی .

 

* تعاریف :

دهلیز : راهرویی که باید خمیده یا خزیده از آن عبور کرد .

دالان : راهرویی که عرض آن به اندازه دستهای باز و ارتفاع آن حداقل به اندازه قد یک انسان است .

تالار : فضاهایی وسیه با سقف بلند را گویند .

دخمه : فضای نسبتا کوچکی است با ابعاد حداقل 2 متر که تنها یک راه ورود و خروج دارد .

چاه : مجرایی عمودی که حداقل 1 متر عمق داشته باشد .

استلاکتیت : غار سنگ هایی که بر اثر چکیدن آب در سقف غار تشکیل شده و چکننده نیز گفته می شود .

استلاگمیت : غار سنگهایی که در کف غار بر اثر فرآیند غار سنگ سازی بوجود می آید و چکیده نیز نامیده می شود .

* برگرفته از طرح درس کارآموزی غارنوردی فدراسیون کوهنوردی .

 

گزارش ، عکس و کروکی : وحید اشرفی


  
  
غار بیمار آب مشهد

 

« گزارش برنامه پیمایش غار بیمار آب »

 

مکان : استان خراسان رضوی - مشهد - روستای ماریان

زمان : 26/1/84

اعضای تیم : محمد صالحی ( سرپرست و غواص ) ، وحید اشرفی ، جواد اکبری ، حاجی قدیر خادم رضا ، محسن طاهری ، محمد پرتوی ، سامان لسانی فدافن ، احمد بهجتی پور ، احسان حیدریان فرد .

 

در ابتدای این غار یک چاه عمودی 15 متری وجود دارد که در انتهای آن آبهای چکیده از سقف غار جمع شده و تشکیل یک حوضچه نسبتا عمیق را داده است . اهالی بومی منطقه معتقدند که این آب برای درمان برخی از بیماریهای انسانی و دامی مفید است و به همین دلیل به آن "بیمار آب" گویند .  محلی ها هرچند وقت یکبار به دهانه غار می آیند و از بالای چاه سطلی را با طناب پلاستیکی به پایین می اندازند و مقداری آب بالا می کشند و این آب را بدون اینکه بر زمین بگذارند مستقیما به محل نگهداری گوسفندانشان می برند . آنها معتقدند که اگر ظرف حاوی آب بر روی زمین گذاشته شود ، خاصیت درمانی آب از بین می رود ! این آب را داخل آبشخور گوسفندانی که مریضی زردی دارند ریخته و یا بر روی پوستشان می پاشند تا شفا پیدا کنند .

 

شنیدن این داستانها ما را تشویق نمود که به غار بیمار آب برویم و سر از ماجراها و اسرار آن در بیاوریم . پس از گرد آوری اطلاعات شفاهی از دوست و همنورد گرامی آقای رضا خوشدل ، تصمیم به اجرای برنامه در فروردین 84 گرفتیم . با توجه به اینکه کسی از عمق حوضچه اطلاع دقیقی نداشت و غواصی در غار نیز در ایران تقریبا ناشناخته و کم سابقه است ، تصمیم گرفتیم یک غواص با لباس و لوازم مخصوص نیز بهمراه ببریم تا گردشی در زیر آب داشته باشد .

 

اعضای گروه کوهنوردی اوج مشهد ساعت 30/6 صبح در محل میدان شهدا مشهد گرد هم آمدند و راس ساعت 7 با یک دستگاه وانت زامیاد مسقف به سمت جاده چناران به راه افتادیم . در بزرگراه مشهد – چناران و در حدود کیلومتر 15 به یک میدان می رسیم . جاده آسفالت سمت راست که به آرامگاه شاعر بزرگ ایرانی ، حکیم ابواقاسم فردوسی ، منتهی می شود را در پیش می گیریم . آرامگاه فردوسی را از سمت راست دور زده و از شهر طوس خارج می شویم . در جاده آسفالت به یک دو راهی می رسیم و مسیر سمت چپ را به سمت شمال ادامه می دهیم . در این راه که بطول 27 کیلومتر است ، از میان روستاهای زاک ، گل ازغند و ماریان عبور می کنیم . ساعت 9 پس از ماریان و در امتداد جاده خاکی به یک مزرعه و منزلی بزرگ و قدیمی می رسیم که در سمت چپ جاده واقع شده اند . این مزرعه و کلیه زمین های اطراف متعلق به آقای آبکار می باشد که از آشنایان سرپرست برنامه است . در سمت راست جاده نیز چند درخت و یک آبگیر وجود دارد که برای صرف صبحانه در آنجا توقف می کنیم . سپس وانت زامیاد را در همانجا گذاشته و با یک دستگاه وانت لند کروزر شاسی بلند متعلق به آقای آبکار راه را به سمت ارتفاعات شمالی ادامه می دهیم . این جاده خاکی پر پیچ و خم پس از حدود 10 کیلومتر به یک معدن سنگ در میانه رشته کوهی منتهی می شود که پشت (شمال) آن روستاهای مارشک و اندروخ و آل قرار دارد . ساعت 45/9 به معدن سنگ می رسیم و پس از تقسیم بارها به سمت غار که در فاصله کمی از معدن و در سمت شرق آن قرار دارد حرکت می کنیم . یک راه مالرو و سنگ چین های روی یال ها مسیر را مشخص می کند . بصورت تراورس از دو یال عبور می کنیم و ساعت 10 به دهانه غار می رسیم که حدود یک متر ارتفاع و 2 متر عرض آن می باشد .

Bimarab Cave

دهانه ورودی غار بصورت یک دهلیز به طول 3 متر است که در انتهای آن یک چاه عمودی به عمق 15 متر وجود دارد . وجود همین چاه باعث شده که تنها گروه های کوهنوردی و غارنوردان حرفه ای وارد غار شوند و بدلیل دور بودن غار از دسترس کوهپیمایان و افراد عادی ، بافت داخلی دست نخورده و سالم باقی مانده است . دو رول در بالای چاه می کوبیم و کارگاه فرود را آماده می کنیم . چون هیچ یک تاکنون وارد این غار نشده ایم ، حال و هوای عجیبی داریم . هرکسی به چیزهایی که ممکن است در پایین چاه ببیند می اندیشد و به اینکه این غار ممکن است شبیه کدام یک از غارهایی باشد که قبلا دیده ایم . 7 نفر به ترتیب فرود رفته و بقیه در بالای چاه بعنوان تیم پشتیبان باقی می مانند . انتهای چاه یک دالان باریک به طول 5 متر و به شکل V است که عرض آن در پایین حدود 1 متر است و به طرف سقف غار عرض آن افزایش می یابد . کف دالان را آب فرا گرفته است . بالاتر از سطح آب و بصورت پا گستری دالان را طی می کنیم و به یک تالار به طول 4 و عرض 3 متر می رسیم که سقف بسیار بلندی دارد و کف آن را نیز آب فرا گرفته است و حوضچه نسبتا عمیقی را بوجود آورده است . دیواره غار در سمت راست حوضچه دارای گیره های نسبتا مناسبی است که علیرغم شیب منفی آن می توان با کمی دقت از کنار حوضچه بصورت تراورس عبور کرد .

Bimarab Cave

متاسفانه نورافکن ضد آب غواصی برای استفاده در زیر آب نداشتیم . همه افراد چراغ های پیشانی خود را در سطح آب نگهداشتند و غواص که مجهز به لوازم کامل غواصی سطح بود در داخل حوضچه شیرجه ای زده و عمق آن را بیش از 7 متر برآورد کرد . تصمیم گرفتیم برای دفعه بعد لوازم غواصی عمق شامل لباس ، کپسول ، کمربند سربی و چراغ زیر آبی نیز با خود بیاوریم . در کف حوضچه یک استلاگمیت بزرگ وجود دارد که تا نزدیکی سطح آب بالا آمده است . هنگام عبور افراد از کنار حوضچه ، غواص بر روی آن استلاگمیت ایستاد و از پشت مواظب افراد بود که درون آب نیافتند . دیواره های اطراف حوضچه پوشیده از استلاکتیت های گل کلمی بسیار زیبایی است . در انتهای حوضچه و روبروی دالان ورودی ، از دیواره ای به ارتفاع 2 متر بالا رفته و وارد تالار دوم غار می شویم که بزرگترین تالار و تالار اصلی غار است .

Bat

 این تالار حدود 10 متر طول و 5 متر عرض دارد . کف غار را خاک نرم و نمناکی پوشانده است . بر روی سقف بلند غار تعداد زیادی خفاش دیده می شود . در انتهای تالار که سقف غار کوتاه شده است ، یک ستون بسیار زیبا و صاف و صیقلی به ارتفاع 2 متر و قطر 20 سانتیمتر وجود دارد که برخی افراد و گروه ها نامشان را روی آن حک کرده اند ! برای رسیدن به تالار سوم و انتهای غار باید از دیواره سمت راست تالار دوم حدود 5 متر صعود کنیم . دیواره دارای بافت گل کلمی نرمی است که براحتی خورد می گردد و امکان نصب هیچگونه میانی نیز بر روی آن وجود ندارد . اولین نفر بصورت سرطناب و با احتیاط کامل صعود می کند و در انتهای مسیر بر روی یک استلاگمیت کارگاهی زده و دیگران را حمایت می کند .تالار سوم نیز شبیه تالار دوم ولی بسیار بکر تر و دست نخورده تر است . چندین دخمه و دهلیز در این تالار وجود دارد که دیدن آنها نیز خالی از لطف نیست .

Bimarab cave

پس از گرفتن عکس های بسیار از این غار زیبا و بکر ، از همان مسیر برمی گردیم . روی سطح آب حوضچه تعداد زیادی ظرف آب ، سطل و چوب قرار داشت که تصمیم به پاکسازی غار و خارج ساختن آنها گرفتیم . این ظروف مربوط به اهالی منطقه است که برای برداشتن آب به بالای چاه آمده اند و هنگام بالاکشیدن آب طنابشان پاره شده و ظرف آبشان بداخل حوضچه افتاده است .

 

Bimarab Cave

برای خروج از غار باید چاه را با یومار صعود نمود که با توجه به تعداد افراد کمی وقت ما را گرفت . صعود از چاه بصورت معلق نیست و طناب با دیواره چاه در تماس است . هنگام خروج افراد از چاه دو نفر از اهالی بومی با دو ظرف 20 لیتری به دهانه غار آمدند و از ما خواستند که ظرف هایشان را آب کنیم . ما نیز ظرف ها را با طناب برای آخرین فرد در پایین چاه فرستادیم . محلی ها خوشحال از اینکه بدون دردسر و با این سرعت دو ظرف پر از آب بدست آورده بودند ، تشکر نموده و ما را ترک کردند .

ساعت 30/15 غار را ترک کرده و به سمت معدن سنگ براه افتادیم . پس از رسیدن به خودرو ، جاده خاکی سراشیب را در پیش گرفتیم و ساعت 30/16 به منزل آقای آبکار رسیدیم . پس از صرف نهار و تعویض لباس به سمت مشهد براه افتادیم و ساعت 30/18 به مشهد رسیدیم .

 

لوازم فنی مورد استفاده تیمی : یک حلقه طناب 11 م م ، یک حلقه طناب 5/10 م م ، یک حلقه طناب 7 م م ، یک جفت یومار ، 8 عدد نوار اسلینگ دوخته در اندازه های مختلف ، یک عدد چکش ، یک عدد دسته رول ، 2 عدد رول P ، 2 عدد کارابین پیچ ، 10 عدد کارابین معمولی ، 9 عدد اسلینگ دو سر کارابین .

لوازم فنی مورد استفاده انفرادی : صندلی ، طنابچه پروسیک ، کارابین پیچ ، هشت فرود ، ریورسو ، کلاه ایمنی .

لوازم مورد استفاده غواص : لباس کامل یکسره ، ماسک ، اشنوکر ، کفش ، فین .

 


  
  

طناب کوهنوردی


 

همانطور که می دانید یکی از وسایل قدیمی ، اولیه و ضروری کوهنوردی ، طناب است . در کوهنوردی زمستانی و هیمالیایی ، غارنوردی ، سنگنوردی ، یخنوردی و دره نوردی ، طناب از وسایل اصلی در صعود و فرود می باشد . در واقع سایر ابزار فنی کوهنوردی به نوعی در ارتباط و تماس با طناب می باشند . طناب وسیله ارتباطی و حمایتی بین کوهنوردان می باشد .

طناب های کوهنوردی دارای قطر ها و کاربردهای متنوعی به شرح زیر می باشند :
قطر طناب به میلیمتر / کاربرد / تحمل شوک به کیلوگرم / تحمل وزن به کیلوگرم
3 / بندکفش ، بند حمایت چکش و سایر ابزار / صفر / 250
5 / طنابچه پروسیک ، رکاب / صفر / 620
7 / طناب انفرادی ، فرود دولای اظطراری ، بلوک / صفر / 1335
8 / طناب انفرادی ، فرود دولای اظطراری ، بلوک / 490 / 1700
9 / طناب انفرادی ، دولا صعود و فرود ، بلوک ، صندلی / 570 / 1990
11 / یک لا صعود و فرود / 1050 / 2800
12 و 13 / تیرول

اخیرا سایزهای میانه و زوج دیگر نیز توسط کارخانجات مختلف ساخته شده است ؛ مانند 10.5 میلیمتر و غیره . معمولا طنابهای سایز فرد برای سنگنوردی و سایز زوج برای یخنوردی بکار می روند . بر خلاف طناب های معمولی و پلاستیکی که الیاف آن بصورت مارپیچی بدور هم پیچیده و در نتیجه رویه آنها مواج است ؛ طناب کوهنوردی از رشته هایی موازی و سفید رنگ از جنس ابریشم مصنوعی و پریلون در داخل یک روکش محافظ رنگارنگ و بافتنی تشکیل شده است . در شرکت های مختلف تولید کننده طناب کوهنوردی ، رنگ و یا شکل بافت این روکش متفاوت می باشد .
یک حلقه طناب صعود و فرود کوهنوردی معمولا 50 یا 40 متر طول و 10 تا ?? میلیمتر قطر و هر متر آن دو تا سه هزار تومان قیمت دارد ! در دو سر طناب یک نوار چسب سفید رنگ وجود دارد که مشخصات طناب از قبیل قطر ، طول ، کاربرد ، خصوصیات فیزیکی و ... با علایمی مشخص و استاندارد نوشته شده است . برخی از خصوصیات فیزیکی که در طنابهای جدید دیده می شود عبارتند از : ضد آب بودن ( مخصوص صعود های زمستانی ، غارنوردی و یا دره نوردی ) ، مقاومت در برابر سایش به لبه های تیز و برنده ، مقاومت در برابر مواد شیمیایی و ... . بطور کل طنابهای کوهنوردی به دو نوع استاتیک و دینامیک تقسیم بندی می شوند .

تعاریف :
? - طناب دینامیک : بدلیل موازی بودن رشته های داخلی و جنس آن حالت ارتجاعی دارد و هنگام سقوط کوهنورد کمی افزایش طول میابد که در نتیجه باعث کاهش میزان ضربه وارده به کوهنورد می گردد . کاربرد اصلی آن در جایی است که احتمال سقوط وجود داشته باشد ، مانند سنگنوردی و یخنوردی .
? - طناب استاتیک : رشته های داخلی آن کمی حالت بافت مارپیچی داشته و فاقد حالت ارتجاعی بوده و کاربرد آن بیشتر در جایی است که بر روی طناب صعود و فرود انجام می گیرد . مانند غارنوردی و صعود زمستانی ( هیمالیایی ) .
? - تحمل شوک : شوک ناشی از وزنه ای ( با عدد مشخص شده در جدول فوق ) از ارتفاع یک متر .
? - تحمل وزن : تحمل وزنی ( با عدد مشخص شده در جدول فوق ) در طول طناب بدون هیچ سقوط و شوکی .
? - طناب انفرادی : طناب شخصی که هر کوهنورد ( در هر رشته ای ) باید در کوله خود داشته باشد . قطر این طناب بین ? تا 9 میلیمتر و طول آن بین 6 تا 7 متر است . این طناب در مواقع مختلف کاربردهای فراوانی دارد ؛ از جمله : درست کردن صندلی اظطراری فرود و صعود ، حمل مجروح و ... . 6 - تیرول : طنابی که بین دو نقطه مرتفع ( دو سوی یک دره و یا رودخانه ) بصورت افقی و یا شیب دار بسته شده و جهت حمل و انتقال بار و یا افراد از آن استفاده می شود .

نکات ایمنی :
? - هیچگاه طناب روی لبه تیز سنگ و خاک کشیده نشود ! ? - مواظب باشید که طناب داخل مواد روغنی نیافتد ! ? - طناب را تنها با آب سرد ( یا بسیار ولرم ) بشویید . در صورت نیاز از مواد شوینده ای که برای پوست انسان مضر نیستند ( مانند صابون ، مایع دستشویی ، شامپو و ... ) نیز می توانید به اندازه کم استفاده کنید ! ? - طناب شسته شده را بدور از تابش مستقیم آفتاب و منابع حرارتی دیگر پهن کنید تا جریان هوا آنرا خشک نماید ! ? - هنگام صعود های متوالی از هر دو سر طناب استفاده کنید تا پیچش ، اصطکاک و ساییدگی در تمام طناب تقسیم شود . ? - تعداد شوک هایی که یک طناب می تواند تحمل کند محدود است ، بنابر این از کارهایی که شوک های متوالی به طناب وارد می سازد (‌ مانند بکسل ماشین ، طناب کشی و ... ) با طناب کوهنوردی خودداری نمایید ! ? - از طناب دیگران که نمیدانید چه بلاها و شوک هایی را تحمل کرده است در صعودهای جدی استفاده ننمایید ! ? - و مهمترین نکته این که طناب جان کوهنورد است . هیچگاه جان خود و یا دیگران را لگد نکنید !!

 


  
  
<   <<   16   17   18      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ برای صعود به قله های آرارات ، آراگاتس و شاه داغی با ما تماس بگیرید شماره تماس : 04115244406 گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز http://www.azarjavanmc.com


+ جهت صعود به قله های آراگاتس و آرارات و شاه داغی با ما تماس بگیرید
+ برگزاری صعود به قله آرارات آدرس: تبریز-خ ثقه السلام- روبروی بانک رفاه- طبقه دوم- دفتر گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز تلفن های مورد نیاز:2350543-0411 رگجان09144060187 -قراجه داغی 09144024255 -صفا09141166904 تلفکس : 5244406-0411
+ صعود زمستانی آرارات گروه کوهنوردی آذر جوان تبریز در نظر دارد برنامه ای جهت صعود زمستانی به قله آرارات، به سرپرستی آقای صمد رگجان برگزار کند. تاریخ اجرای برنامه 17/11/88 الی 22/11/88جهت کسب اطالاعات بیشتر به سایت گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مراجعه نمائید و مدارک مورد نیاز و توضیحات بیشترhttp://www.azarjavanmc.com
+ آدرس کلوب ایدی http://solei2.cloob.com/
+ با سلان به همه دوستان عزیز با مطالب جدید به روز هستن
+ سلام گروه کوهنوردی آذرجوان تبریز مورخه 14-15 خرداد برنامه یخ نوردی در منطقه یخچال شمالی سبلان را برگزار می نماید .
+ عید نوروز رو به همه دوستان تبرک عرض می کنم بایراموز مبارک اولسون
+ با سلام به همه دوستا عزیز پیشاپیش عید نوروز را به همه شما تبریک عرض می نمایم اراک بازگشایی مسیر جدید به نام آذربایجان کرمان صعود قلل چوپار